رضا علامه زاده، فیلمساز و نویسنده ایرانی ساکن هلند که مدت کوتاهی پس از انقلاب اسلامی به دلیل ساختن مستندی به نام «حرف بزن ترکمن» درمورد کشتارگروهی از فعالان سیاسی، مجبور به ترک کشور شد، یکشنبه ٤ دسامبر تازه ترین فیلم مستند خود به نام «تابوی ایرانی» درمورد بیش از ٣٠ سال تجاوزهای رژیم اسلامی نسبت به حقوق انسانی و شهروندی بهائیان داخل ایران را در دانشگاه لس آنجلس به نمایش گذاشت.
علامه زاده که متولد مازندران و در خانواده ای کارگری در محله های فقیر نشین شرق تهران بزرگ شده است برای نخستین بار در سال ١٣٥٥ در زندان سیاسی کرمان به فکر نوشتن درباره رنج و شادی مردم افتاد اما این ایده تا ١٥ سال بعد و دوران میانسالی مجال بروز نیافت.
علامه زاده تا پیش از وقوع انقلاب در ایران سه فیلم را کارگردانی کرد که یکی از آن ها به نام «دار» برنده جایزه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شد. در مقام نویسنده نیز نگارش چند فیلمنامه از جمله «وصیتنامه ققنوس»، رمان و چند اثر تحقیقی کارنامه فرهنگی او را به عنوان یک هنرمند مستقل و معترض رقم زد.
رضا علامه زاده در دهه ٦٠ خورشیدی به کشور هلند مهاجرت کرد و در آن جا به فعالیت های فرهنگی خود در حوزه تدریس سینما و اندکی فیلمسازی و تئاتر ادامه داد و درسال های اخیر نیز به عنوان استاد میهمان در دانشگاه های مختلف ایالات متحده آمریکا به تدریس تاریخ سینما و فن نگارش فیلمنامه اشتغال داشته است.
علامه زاده که لقب «کارگردان رنج های ایرانیان تبعیدی و مهاجر» نیز به او داده شده، با دو فیلم «مسافران هتل آستوریا» و «جنایت مقدس» برای نخستین بار دشواری های زندگی مردمی که اجبارا تن به مهاجرت داده اند را به تصویرکشید. او در سال ٢٠٠٩ نیزمستندی درباره تجاوز به زندانیان سیاسی حوادث پس از انتخابات ساخت که ده ها هزار نفر از طریق اینترنت آن را تماشا کرده اند.
اما مستند تازه «تابوی ایرانی» به زبان فارسی و انگلیسی فیلمی است درباره تبعیض علیه بهائیان در ایران که «علامه زاده» آن را یکی از بهترین آثار خود تا این تاریخ می داند و هرچند خود او پیرو دیانت بهائی نیست اما ساختن این اثر را حرکتی می داند که خیلی پیش از این ها بایستی انجام می شده است. چرا که به عقیده او تبعیض علیه بهائیان ایران و شرایط دردناک زندگی آن ها از جمله انهدام محل سکونت و گورستان های آن ها، تخریب «طالبانی» اماکن مقدس آن ها، محروم ساختن فرزندان آن ها از تحصیل در دانشگاه ها و اتهام جاسوسی زدن به رهبران این جامعه تنها گوشه ای از رنج ها و مصائبی است که این اقلیت مذهبی در طول دوران استقرار رژیم اسلامی در ایران با آن روبرو بوده است.
«تابوی ایرانی» یک مستند ٨٠ دقیقه ای است که «رضا علامه زاده» آن را با کمک بهائیان خارج و داخل ایران و با همکاری هنرمندان سرشناسی چون «اسفندیار منفردزاده» آهنگساز و «داریوش اقبالی» خواننده و فعال حقوق بشری به ثمر رسانده است.
نام «تابوی ایرانی» بنا بر روایت «علامه زاده» بازگشتی است به بیش از ١٥٠ سال سکوت در اطراف دیانتی که از هنگام ظهور آن در ایران تا کنون مردم ترجیح داده اند درمورد آن سکوت کنند.
علامه زاده در این مورد می گوید:«حتی کسانی که مخالفتی با بهائیان ندارند و به حقوق انسانی آن ها احترام می گذارند ترجیح می دهند در مورد آن ها حرف نزنند و این منهای کسانی است که با آن ها خصومت می ورزند و به اشکال وحشیانه به ویژه از پس از انقلاب اسلامی نسبت به آن ها واکنش نشان می دهند! با این همه حتی موافقان هم ترجیح می دهند در این مورد حرفی نزنند.»
آیا این موافقان ، همان اعضای جامعه «بهائی» در داخل وخارج از ایران هستند که به خاطر ترس از انتقام گیری های هرچه بیشتررژیم مهرسکوت برلب زده اند؟ و یا شاید این سکوت به خاطر محدودیت های سیاسی است که دیانت بهائی برای پیروان خود بوجود می آورد و آن ها را از هرگونه رویارویی با دشمنی از جنس یک حکومت استبدادی و مطلق چون رژیم اسلامی ایران منع می کند؟
این سئوالی است که فیلم آقای علامه زاده نتوانسته است به خوبی پاسخگوی آن باشد هرچند این مسئله از اهمیتی که ساختن چنین فیلمی به ویژه در این مقطع از زمان دارد کم نکرده است و در فیلم نکات قابل توجه و تعمق بسیاری نهفته است که می بایست به آن ها توجه شود. علامه زاده می گوید : «کسانی که کارهای مرا دنبال می کنند می دانند که من نسبت به مسائل اجتماعی ، انسانی و سیاسی حساس هستم و به این موضوعات تا جایی که از دستم بربیاید واکنش نشان می دهم. من بایستی خیلی زودتر از این ها به سراغ این موضوع می رفتم و این کار را انجام می دادم.»
بااین همه کارگردان «تابوی ایرانی» می گوید به موضوع فیلم خود یعنی مسائل مربوط به مشکلات و تبعیض ها علیه بهائیان ایران در این فیلم صرفا از دیدگاه حقوق بشری نگاه کرده است : «هیچ یک از پیروان ادیان مختلف در ایران به اندازه بهائیان تحت فشار نیستند. من ضمن مطالعاتم متوجه شدم که قشرهای مختلف جامعه ما از لحاظ جنسیت، قومیت،زبان و مذهب تحت فشار قرار دارند اما بهائیان در بالاترین درجه محرومیت هستند و حتی مرده های آن ها هم از این گزندها در امان نیستند و به گورستان هایشان هم حمله می شود. بنابراین من خواسته ام نشان بدهم که به راستی تا چه حد حقوق بهائیان در ایران تضییع می شود.»
منصور تائید کارگردان و بازیگر بهائی ساکن شمال کالیفرنیا در تهیه فیلم «تابوی ایرانی» نقش موثری داشته است. او توانسته است با جلب اطمینان گروهی از بهائیان در داخل کشور رابطی باشد بین «علامه زاده» و عواملی که برای پیشبرد اهداف فیلم از آن ها استفاده شده است. ازجمله گفتگوهای تلفنی، ویدیویی و فیلم های زیرزمینی که از طریق این افراد به دست علامه زاده رسیده است. بخش هایی از فیلم نیز در ترکیه توسط احمد مهرآذر تهیه شده است که نشان دهنده شرایط ناهمگون زندگی بهائیان ایرانی که ناچار جلای وطن کرده اند پس از رسیدن به شهرهای مرزی در ترکیه است. اما بسیاری دیگر از کمک دهندگان به این پروژه مستند بویژه در داخل ایران به دلیل خطرات جانی گمنام باقی مانده اند.
فیلم «تابوی ایرانی» درزمینه ای از موسیقی آشنا و اثرگذار«اسفندیار منفرد زاده»، جنبه های دراماتیک واقعه اسف بار متلاشی ساختن زندگی ایرانیان بهائی را برجسته تر می کند و صدای «داریوش اقبالی» با شعری از فریدون مشیری، چاشنی این وقایع غم انگیزاست که برروی پرده سینما درمقابل تماشاگر قرار می گیرد.
داستان فیلم ماجرای یک زن بهائی به نام نادره و دختر ١٤ ساله اوست که تصمیم می گیرند برخلاف میل خود ایران را ترک گفته و به یک کشور خارجی پناهنده شوند. نادره که به خاطربهائی بودن و موانعی که رژیم بر سر راه او قرار داده در داخل مملکت اجازه کسب و کار ندارد درفیلم برای گرفتن پاسپورت و خروج از مملکت با کوچکترین مانعی مواجه نمی شود!
فیلم سپس تماشاگر را به نقاط مختلف جهان از جمله ایران ، فرانسه، اسرائیل، ترکیه و ایالات متحده آمریکا می برد تا از طریق گفتگو با افراد سرشناسی چون «شیرین عبادی» و «ابوالحسن بنی صدر» حقایقی در رابطه با بدرفتاری های رژیم نسبت به ایرانیان پیرو دیانت بهائی را به نمایش بگذارد.
ازتعطیل دانشگاه زیرزمینی که برای ادامه مخفیانه تحصیلات جوانان بهائی تاسیس شده تا سبعیت و بیرحمی هایی که نسبت به اهالی مظلوم دهکده کوچکی به نام «ایول» در مازندران اعمال می شود. «ایول» یکی از قدیمی ترین دهاتی است که همه اهالی آن بهائی هستند. درفیلم «تابوی ایرانی» می بینیم که طبق قوانین شرعی و دستورمقامات رژیم، گاوهای این برزگران هم بایستی از گاوهای کشاورزان مسلمان جدا نگهداشته شوند.
درزمان کوتاهی که در فیلم به شرح وضعیت پیروان بهائیت در طول تاریخ این دیانت اختصاص داده شده، تنها نکته تازه ای که به چشم می خورد، مسئله تخریب یکی از اماکن مقدسه بهائیان در دوران محمد رضا شاه پهلوی است که ظاهرا برای ایمنی شهروندان بهائی و جلوگیری از هجوم توده های مذهبی که به دستور رهبران اسلامی آن دوران برعلیه این اقلیت برخاسته بودند انجام شده است.
این مسئله از این جهت حائز اهمیت است که در دوران شاه گفته می شد که اغلب مشاغل مهم اداری و سیاسی به بهائیان واگذار شده است در حالی که فیلم به ما نشان می دهد که چنین نبوده است و به دست آوردن این مشاغل در دوران محمدرضا شاه پهلوی صرفا به خاطر کفایت این شهروندان بهائی بوده است.
دست اندرکارن تهیه و پخش فیلم مستند «تابوی ایرانی» درصددند تا با ارسال این فیلم به جشنواره های سینمایی مختلف، توجه مخاطبان غربی و فعالان حقوق بشری را بیش از همیشه به معضلات و مشکلاتی که یک اقلیت مذهبی کوچک در ایران اسلامی در بیش از سی سال گذشته با آن روبروست جلب کنند.
دریافت گزارش از: دکتر مهدی عنایتی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر