با پیروزی اصلاح طلبان در سال 1376، پس از 8 سال حکومت بی دردسر دوران هاشمی رفسنجانی، جمهوری اسلامی خود را با مهمترین خطر امنیتی داخلی پس از سی خرداد 60 مواجه دید. در حالیکه دولت در اختیار اصلاح طلبان بود و لاجرم وزارت اطلاعات، که در دوران هاشمی رفسنجانی مقتدر شده بود و دست سپاه را تا حد زیادی از عرصه اطلاعاتی-امنیتی کشور کوتاه کرده بود، خواسته های هسته سخت جمهوری اسلامی را برآورده نمی کرد؛ سپاه به سرعت به بازسازی و فربه کردن بخش امنیتی خود پرداخت. در تمامی این سالها از بخش امنیتی سپاه به عنوان اطلاعات موازی نام برده می شد. در این سالها سپاه چندان در عرصه امنیتی نیرو گرفت که حتی پس از تغییر دولت نیز، وزارت اطلاعات دیگر نتوانست جایگاه پیشین را بدست بیاورد و سپاه به آرزوی دیرینه رهبرانش که در اختیار گرفتن سیستم امنیتی کشور بود دست یافت.
با پیدایش شبكه اینترنت، انقلابی در نشر صورت گرفت و امكان تازهای برای اظهار عقیده و بیان در اختیار ایرانیان و به خصوص وبلاگ نویسان قرار گرفت. جمهوری اسلامی البته از همان آغاز رواج اینترنت در ایران از یكسو برای كنترل آن از هر وسیله فنی بهره گرفته و از سوی دیگر كسانی را كه از طریق آن به ابراز نظراتی پرداختهاند كه با ایدئولوژی اسلامی یا سیاست حاكم همآهنگ نبوده تحت تعقیب قرار داده است.که میتوان به فیلترینگ سنگین از سوی رژیم اشاره کرد ولی فیلترینگ البته به لحاظ فنی از ابزار نسبتا سادهای بود كه جمهوری اسلامی برای منع دسترسی ایرانیان به وبلاگهای اینترنتی به كار گرفته بوده.اما در برابر كاربرد وسیع این ابزار، وبلاگ نویسان به سرعت توانستند راه فنی مقابله با آن را بیاموزند و با كمك ایرانیان خارج كشور تا كنون صدها فیلترشكن به این منظور به كار گرفته میباشند. به این ترتیب، فیلترینگ نتوانسته خواست حكومت برای كنترل كامل اینترنت را تأمین كند. که از این رو سازمان اطلاعات موازی سپاه پاسداران با فهم اینکه تار نماها ،وبلاگها وشبکه های اجتماعی مجازی امروز فقط ابزارهای اطلاع رسانی نیستند بلکه مراکزی برای تجمیع نیرو ، انگیزه بخشی و تشویق و همچنین سازماندهی نیز هستند جهت ايجاد فضای رعب و وحشت در دنيای مجازی دست به مسدود کردن وبلاگها و دستگيری وبلاگ نويس ها زده اند وتا آنجایی پیش رفتند که با وارد آوردن فشار بر مجلس لایحه ای که در آن مجازاتهای سنگین زندان های طویل المدت و اعدام برای وبلاگ نویسان با نام «قانون جرایم رایانهای» در مجلس شورای اسلامی تدوین و تصویب کرده و در سالهای اخیر یكی از اهرمهای قانونی این امر را فراهم كرده است.که پس از تصویب مجازات ها اطلاعیه شدید اللحنی از سوی «مرکز بررسی جرائم سازمان یافته اینترنتی» وابسته به سپاه پاسداران منتشر شد كه از برخورد سازمان یافته و با بهرهگیری از پیشرفتهترین فنآوریها برای كنترل نشر اینترنتی حكایت میكرد.
اما از چگونگی روش اجرایی این طرح وهویت «ارتش سایبری ایران» هنوزاطلاعاتی در دست نبود، تا که سال گذشته در روز ۳۰ اردیبهشت ماه ۸۹ خبرگزاری فارس گزارش داد ابراهیم جباری، فرمانده سپاه علیبن ابیطالب در قم با اشاره به تشکیل ارتش سایبری از سوی سپاه پاسداران گفته است: <<ما امروز شاهد هستیم که سپاه موفق به تشکیل یک ارتش سایبری شده است که امروز دومین ارتش سایبری در دنیا است. با توجه به تلاش دشمنان برای ضربه زدن به کیان اسلامی از راههای مختلف، یکی از این راهها فعالیت در فضای سایبری است که ارتش سایبری سپاه با قدرت در این فضا وارد شده است و جلوی تخریب نظام فرهنگی و اجتماعی کشور را میگیرد>>.
اطلاعیه یاد شده از شروع موج جدیدی از سركوب وبلاگ نویسان خبر میداد. این كه تشكیلات یادشده نه وابسته به نهادهای امنیتی (وزارت اطلاعات) یا انتظامی یا قضایی كشور و بلكه زیرمجموعهای از سپاه پاسداران است كه بدون هیچ ضابطه قانونی به چنین عملی دست میزند نشانه خطرناكی است. این امر میتواند به نوبه خود بخشی از «نظامی» شدن همه سیاستهای سركوب حاكمیت باشد كه مقوله دیگری است. ولی تا آنجا كه به وبلاگ نویسان برمیگردد حضور سپاه پاسداران و كیفیت عمل آن در این مورد حاكی از آن است كه عمل سركوبگرانه شدیدی تدارك دیده شده است. ولی این تنها موردی نیست كه در دو سه سال اخیر در این زمینه رخ داده است. هم زمان با سپاه پاسداران، واحدی به نام «معاونت مبارزه با جرایم خاص و رایانه ای» پلیس ، وبلاگ نویسان را با ارسال یك «هشدار» بیسابقه مورد تهدید قرار داده است. در این هشدار كه به امضای «سرهنگ مهرداد امیدی مدیرکل مبارزه با جرایم خاص و رایانهای ناجا» درماه های اخیر برای تعدادی از وبلاگنویسان ایمیل شده است آنان به برخوردهای «جدی» و «قاطع» تهدید شدهاند.
در این ایمیل با اشاره به آیه قرآنی "ولاتلقوا بایدیكم الی التهلكه (با دست خود، خود را به هلاكت نیندازید)، مشابه آنچه كه در اطلاعیه «مرکز بررسی جرائم سازمان یافته اینترنتی» سپاه پاسداران آمده، به مخاطب گفته شده است كه «هر گونه فعالیت اینترنتی شما مورد ارزیابی قرار گرفته و بكمك سیستمهای تركیبی رایانه ای Computer System و سیستم مخابراتی Comunication System، شماره تلفن منزل شما را bold (لیست سیاه) و پس از ایجاد محدودیتهای فنی که از طریق پروتکل اینترنت ایجاد میکند فعالیتهای شما محدود و ... پس از تشكیل پرونده در اداره آگاهی و رسیدگی به تخلفات رایانه ای طبق قوانین به طور قاطع برخورد جدی صورت خواهد گرفت.
اکنون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، علاوه بر تسلط بر همه زیرساختهای ارتباطی و شبکههای اطلاعاتی ایران، مسئولیت مستقیم هدایت و مدیریت «جنگهای سایبری» را بر عهده گرفته است. جمهوری اسلامی در تلاش است تا با نهادسازی مضاعف، به مقابله تهدیداتی برود که منشا آن فضای سایبر است و ساختارهای فرسوده و منافع آن را هدف قرار داده است.
در همین راستا، سردار غلامرضا جلالی، رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور، از راهاندازی «قرارگاه جنگ سایبری جمهوری اسلامی» خبر داد .
در این قرارگاه آنچنان که سرتیپ جلالی می گوید:« فعالیتهایش معطوف به جنگهای نوین است که در آن اینترنت، شبکههای <<مخابراتی و زیرساختهای ارتباطی نقش محوری دارند و از اهداف کلیدی هم محسوب میشوند>>
این فرمانده ارشد نظامی سپاه پاسداران هنگامی در حاشیه همایش «پایداری ملی و دفاع غیرعامل» این اعلام موجودیت «قرارگاه جنگ سایبری جمهوری اسلامی» را بیان کرد که مدتی قبل تر از آن «سیاستهای دفاع سایبری» توسط رهبر ایران به نهادهای مسئول ابلاغ شده بود.
از دید دستگاه سرکوب سپاه پاسداران جمهوری اسلامی فضای سایبریکی از جدی ترین تهدید ها محسوب می گردد. برنامه ها و اقدامات مختلفی برای انسداد ، اختلال و محدود کردن استفاده از قابلیت های اینترنت برای گسترش آزاد اطلاعات تدوین شده است. فعالیت گسترده ارتش سایبری و سرمایه گذاری سنگین حکومت در ایجاد و گسترش وب سایت ها و دیگر امکانات انعکاس دیدگاه های نهاد های حکومتی ، فیلترینگ گسترده وب سایت های منتقد و کاهش سرعت و پهنای باند اینترنت هدف مهندسی افکار عمومی و جلوگیری از انتشار دیدگاه های مستقل و متعلق به نیرو های مخالف را دنبال می کند. از سوی دیگر نیز به موازات انتشار گسترده خبرهای مرتبط با عملیات گوناگون «ارتش سایبری ایران» ، خبرهایی دیگری هم درباره تلاشهای سپاه برای جذب هکرها و متخصصان امنیتی با حقوق و مزایای چشمگیر منتشر شده است. حتی برخی از منابع خبری گفتهاند که سپاه تلاش میکند تا هکرهای زبدهای که حاضر به همکاری نیستند را با تهدید به پیگیری دیگر «جرایم سایبری» آنها، وادار به همکاری کند.
نهادهای حکومت نیز برای کم اثر کردن تحرک مخالفان در اینترنت ابتدا تشدید سیاستهای سلبی نظیر فیلترینگ سایتهای اینترنتی، پایین آوردن بیش از پیش سرعت و تهدید فعالان اینترنتی به مقابله امنیتی و مسدود کردن وبلاگهای مخالفان { که دو تا از وبلاگهای خود نگارنده هم از این مستسناء قائل نبوده} را در دستور کار قرار دادند، اما این اقدامها برای تئوریسینهای حکومت راضی کننده نبود تا آنجا که آنها پس از پشت سر گذاشتن شوک ناشی از اعتراضها به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری، پروژه وارد کردن بسیج به عرصه وبلاگنویسی را با جدیت بیشتری دنبال کردند و در بهمن ماه سال گذشته، محمدعلی نایینی، معاون فرهنگی- اجتماعی سازمان بسیج اعلام کرد که “این سازمان با سرشاخه های وبلاگنویسان طرفدار انقلاب در سراسر کشور ارتباط برقرار کرده و روند تولید سوژه و محتوا در بسیج در حال تکوین است .گردهماییها و سمینارهای متعدد و طراحی مسابقههایی با موضوعاتی نظیر «بسیج در نگاه ولایت»، «نقش بسیج در اقتدار و امنیت کشور»، «بسیج و نهضت نرمافزاری و تولید علم» در همین راستا در دستور کار قرار گرفت و کلاسهای آموزشی نیز با سرفصلهایی مانند “شبکههای اجتماعی، عملیات روانی و حفاظت جاسوسی اینترنتی” برای بسیجیان داوطلب تدارک دیده شد. ماحصل این آموزشها تاسیس وبلاگهایی بوده که در فرم و محتوا از قاعدهای خاص پیروی میکنند. که این سیاست اما تاکنون کمک چندانی به افزایش توان حکومت در تسلط بر محتوای فارسی فضای مجازی نکرده است.
با تمام این تفاسیرسرکوب وبلاگ نویسان و روزنامه نگاران در همه جای ایران، سرکوبی است خشن. زیرا حکومت اسلامی از اندیشه و اشاعه ی آن و از انتشار حقایق و از هرچه روشنائی بخش است وحشت دارد. این خصلت تاریک اندیش این حکومت است. اعدام یعقوب مهرنهاد وبلاگ نویس بلوچ اعلام خبر فوت مشكوك وبلاگ نویس امیدرضا میر صیافی در زندان اوین ، دستگيری وبلاگ نويس ديگری با نام مظاهر كه در زمينه بشارت مسيحيت از طريق اينترنت در حال فعاليت بود و دادن احکام سنگین زندان بالای 15 سال به حسین درخشان، حسین رونقی ملکی، سخی ریگی،و همچنين زندانی کردن وبلاگ نویسانی همانند سیما دیدار، اشرف علیخانی، پیمان روشن ضمیر و محمد رضا پور شجعری و ده ها تن دیگر و اعلاميه سپاه پاسداران در زمينه دستگيری مديران سايتهای مخالف رژیم زنگ خطری برای تمامی وبلاگ نويس ها و مديران سايتهای ايرانی می باشد.
از این رو فشار بر خانواده ی وبلاگ نویسانی که حتی در خارج از کشور بسر می برند نیز یکی دیگر از عرصه های سرکوب این اقتدار گرایان میباشد. تشدید فشار بر وبلاگ نویسان شناخته شده ی و مجبور کردن آن ها به نوشتن آنچه مقامات امنیتی دوست دارند و یا مجبور کردن آن ها به تماس با دیگر وبلاگ نویسان، از دیگر حیله های امنیتی مقامات سپاه سیاسی حاکمیت است. این ها همه نشان از آن دارد که آنها از انتشار حقایق زندگی مردم مثل جن از بسم الله می ترسند. و این بر وبلاگ نویسان است که با هوشیاری بیشتری به کار خود ادامه دهند.
آرش ناجی
کانون دفاع از حقوق بشر در ایران
Arash iran2010@gmail.com