۱۳۹۰ آذر ۱۱, جمعه

«پایان موش و گربه بازی دیپلماتیک» بازتاب حمله به سفارت در مطبوعات آلمان

article picture

حمله به سفارت بریتانیا در تهران و پیامدهای گسترده‌ی آن بازتاب فراوانی در مطبوعات آلمان داشته که از «شعله‌ور شدن آتش زیر خاکستر» و از «کابوس وحشتناک جنگی تازه» می‌نویسند. نگاهی به شماری از تفاسیر روزنامه‌های آلمان.
در تفسیر روزنامه محلی «نویه وستفلیشه» که در بیلفلد منتشر می‌شود، از جمله آمده است: «فشار و فشار متقابل. به نظر می‌رسد که مشاجره ایران با غرب در مسیری خودپو به جریان افتاده که از آن گریزی نیست.»
به نوشته‌ی این روزنامه «ریتانیا روابط خود را با ایران قطع کرده و کشورهای هم‌پیمان از جمله آلمان نیز همبستگی خود را نشان داده‌اند. اقداماتی این چنین پردامنه چون حمله‌ی روز سه‌شنبه بدون موافقت قدرتمندان ایران صورت نمی‌گیرد. پس می‌توان نتیجه گرفت که خود رهبری جمهوری اسلامی تشدید تنش‌ها را به مصلحت خود می‌بیند.»
مفسر «نویه وستفلیشه» بر این باور است که «فشارهای خارجی سبب انسجام می‌شود و پیکار با غرب اذهان را از جنگ قدرت‌های احتمالی در عرصه‌ی سیاست داخلی منحرف می‌کند. از لحاظ سیاست خارجی نیز ایران بار دیگر ثابت کرده که می‌خواهد نقش رهبری افراطگرا را در خاورمیانه برعهده داشته باشد. آنچه بر همه‌ی رویدادها سایه افکنده، کابوس وحشتناک جنگی تازه است که می‌تواند ابعادی اتمی به خود بگیرد. آنچه جای آن خالی است، اندیشه و اراده‌ای است که بتواند مانع این روند خودپویه شود.»



نشریه اقتصادی «هاندلزبلات» که در دوسلدورف انتشار می‌یابد، در تفسیر خود در این باره از جمله می‌نویسد: «آتشی که در طی سالیان سال زیر خاکستر بحران ایران لانه کرده بود، حال دارد شعله‌ور می‌شود. حمله‌ی به ظاهر خودجوش و ناگهانی به سفارت بریتانیا واکنش‌های صریح و روشن غرب را به دنبال داشته است.»
هاندلزبلات می‌افزاید: «لندن سفارت ایران را تعطیل و کارکنان آن را اخراج کرد و خود نیز کارکنان نمایندگی خود از ایران را به انگلیس بازگرداند. ترکیه نیز دست به تحریماتی شدید زد. موش و گربه‌بازی‌‌ای که در ارتباط با تحریمات علیه ایران جریان داشته، احتمالا به پایان طبیعی خود رسیده است، چرا که حال دیگر از لحاظ تاکتیکی هم نمی‌توان گفت که رژیم ایران اصولا نیتی نیک در ذهن داشته باشد.»
مفسر روزنامه محلی «برانشوایگر تسایتونگ» معتقد است: «این، یکی از ویژگی‌های نظام‌های دیکتاتوری است که ملت را علیه دشمنان احتمالی بسیج کنند. و این تناقض‌برانگیز نیست که این نظام‌ها غالبا دانشجویان را در راس این جریانات قرار می‌دهند. از دانشجویان راحت‌تر می‌توان برای رسیدن به اهداف ایدئولوژیک استفاده کرد تا توده‌ی مردم که بر حسب دریافت جیره‌ی نان فریاد شادی برمی‌آورد یا دست به تخریب می‌زند.»
در ادامه تفسیر این روزنامه آمده است: «تهران برای آنکه انتقادات از برنامه‌ی هسته‌ای خود را تلافی کند، حقوق بین‌الملل را زیر پا می‌گذارد. این، کارنامه‌ی تاسف‌باری است که یک رژیم ارضای خود را در آن یابد که نمایندگی (کشوری) مورد حمله و خشونت قرار گیرد. این اقدام به همان اندازه شایسته‌ی محکومیت است که سوزاندن علنی قرآن توسط یک واعظ مسیحی آمریکایی. بنیادگرایان همواره تنها شر به پا کرده‌اند.»
روزنامه «برلینر مورگن‌پست» در تفسیر خود بیشتر به نقش آلمان می‌پردازد و از جمله می‌نویسد: «وزارت خارجه آلمان خشم و انزجار را (از واقعه‌ی حمله به سفارت بریتانیا در تهران) ابراز داشته و سفیر خود را از تهران فراخوانده است. مهم‌تر از آن اما این است که آن دسته از شرکت‌های آلمانی که همچنان صنایع ایران را با دستگا‌ه‌ها و لوازم یدکی تغذیه می‌کنند و سر پا نگاه می‌دارند، پی برند که چه پیامدهایی می‌توانند در راه باشند. آلمان کلید صنعتی لازم را در دست دارد تا ایران را دچار رکود کند و ملا‌ها را به تأمل وادارد. آلمان تا کنون کار خود را با تکیه بر سیاستی پیش می‌برده که بینابین آمریکا، بریتانیا و فرانسه از یک‌سو و چین و روسیه از سوی دیگر قرار داشته است. حال اما سیاست خارجی آلمان باید دست به کاری زند که برایش از همه چیز سخت‌تر است: روشن کردن موضع خود و آنکه به کدام سو تعلق دارد.»
دویچه وله

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر