۱۳۹۰ آذر ۱۲, شنبه

نوری‌زاد به خامنه‌ای: غارت اینجاست، پیش چشم ما و شما!

محمد نوری‌زاد

محمد نوری‌زاد، فیلمساز و روزنامه‌نگار ایرانی، سیزدهمین نامه‌ی خود را خطاب به علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، منتشر کرده است. متن این نامه در سایت رسمی نوری‌زاد به چاپ رسیده است.

محمد نوری‌زاد، فیلمساز و از نویسندگان سابق روزنامه کیهان، در جریان اعتراضات پس از انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۳۸۸ به صف منتقدان حکومت پیوست. نگارش نامه‌های سرگشاده انتقادی توسط او خطاب به رهبر جمهوری اسلامی، سابقه‌ای نسبتا طولانی دارد.محمد نوری‌زاد در ۲۹ آذر ۱۳۸۸ به اتهام "توهین به مسوولان و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی" دستگیر و ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۰ آزاد شد. وی از جمله زندانیان سیاسی‌ست که در پی اثرات ناشی از اعتصاب غذای خشک در طول مدت زندان به بیمارستان منتقل شد‌ه‌ بود.نوری‌زاد اخیرا در گفت‌وگویی که با سایت دویچه‌وله داشت، خاطر نشان ساخت که مشغول تهیه فیلمی "محرمانه" برای آیت‌الله خامنه‌ای بوده که ماموران امنیتی هجوم آورده و وسایل فیلم‌برداری او را برده‌اند. وی یادآور شد که ترس سراپای مراجع را گرفته و امروز با نمایندگانی بزدل روبه‌رو هستیم.اینک سیزدهمین نامه‌ی نوری‌زاد که به مناسبت ایام محرم خطاب به رهبر جمهوری اسلامی نوشته در وبسایت رسمی او منتشر شده است. وی در این نامه علی خامنه‌ای را فراخوانده که واقعه‌ی کربلا در سال شصت و یک هجری را رها کند و «به کربلای ایران» بنگرد. چون به گفته‌ی نوری‌زاد، «شمر»، «خولی»، «سرهای به نیزه شده»، «اسیر»، «زنان و طفلان پای برهنه» و «اشقیا» اینجا هستند.نوری‌زاد «اشقیا» را «پاسداران فربه از مال حرام» خوانده است که «روزی در صف مردم بودند و امروز به برکت دلارهای نفتی و اسکله‌های قاچاق و پیمان‌های بدون مناقصه و سهام مخابرات و هزار فرصت اقتصادی و سیاسی واطلاعاتی، خنده‌کنان به فوج اسرا می‌نگرند و شلاق به دست، قهقهه سرمی‌دهند و اسلحه به دست، مراقب‌اند اسیری از صفِ اسارت خروج نکند».
سنگدلان چه کسانی هستند؟


نوری‌زاد از علی خامنه‌ای خواسته است که اگر در پی «اشقیای تاریخ» می‌گردد، نگاهی به «دزدان اطلاعات» بیاندازد، زیرا «اشقیا اینان‌اند. کسانی که سربه اموال مردم و به حریم خصوصی مردم فرو برده‌اند و برای هر ایرانی پرونده‌ای از شنودها و رفت و آمدها برآورده‌اند. مأمورانی که نفسِ نمایندگان مجلس را بریده‌اند و نای یک اعتراض ساده را از آنان ستانده‌اند. مأمورانی که اسرای بی‌گناه خود را می‌زنند تا به هرآنچه که آنان می‌خواهند اعتراف کنند»این فیلمساز و روزنامه‌نگار معترض در بخش دیگری از نامه‌ی خود، به اسارت و شکنجه در جمهوری اسلامی پرداخته و می‌نویسد: «کدام شمر و خولی با زنان و دختران امام حسین آن کردند که اشقیای وزارت اطلاعات با زنان و دختران ما کرده و می‌کنند؟ بله، اسیر اینجاست. زن، مرد، پیر، جوان، کودک، نوزاد. به کجا چشم برده‌اید آقا؟»نوری‌زاد از خامنه‌ای می‌پرسد: «چرا اشک می‌ریزید آقا جان؟ برای غارت اموال امام حسین گریه می‌کنید؟ غارت اینجاست. به پول‌هایی که سپاه بالا کشیده و می‌کشد، به پول‌هایی که رییس دولت و اعوانش بالا کشیده و می‌کشند، به پول‌هایی که از جیب مردم به جیب بشار اسد قاتل سرازیر می‌شود بنگرید. غارت اینجاست. پیش چشم ما و شما، درکربلای ایران.»نوری‌زاد همچنین می‌پرسد: «وقتی ما جوان مردم را می‌کشیم و به آنان اجازه نمی‌دهیم برای جوان از دست رفته‌شان یک مجلس ساده‌ی ترحیم بپا کنند، این مردم، برای چه ما را شمر و خولی ندانند؟»نوری‌زاد در بخش دیگری از نامه‌ی خود می‌افزاید: «ما را چه به دروغگویان و عهدشکنان کوفی؟ عهدشکن ماییم. دروغگو ماییم. ما با مهارت یک بازیگر گرسنه، و در یک کارناوال همگانی، فروتنیِ دروغینِ خود را به نمایش می‌گذاریم. به یک جور تف‌مالی شخصیتی گرفتار آمده‌ایم که هرروز صبح به صبح، نقاب دروغین‌مان را روغن‌مالی می‌کنیم تا کسی متعرضِ هویت مخدوش ما نشود. گرسنه‌ی شهرتیم. علاقه‌مندیم همه‌ی عقب‌ماندگی‌های تاریخی خود را با روغنِ دروغ برق بیاندازیم. دوست داریم مثل فواره بالا برویم. اصلاً هم به تبعاتِ بالانشینیِ این فواره‌ی خیالین  نمی‌اندیشیم. به بالا جهیدن ناگهانی خود امید داریم. بی‌خیالِ فرودی که مغز ما را فرش زمین کند.»نوری‌زاد رهبر جمهوری اسلامی را چنین فرامی‌خواند: «یک نگاهی به سند استحماری تأسیس نیروگاه اتمی بوشهر بیاندازید که چهار برابر پول داده‌ایم و چیزی نیزعایدمان نشده! نگاهی نیز به هجوم جنس‌های تحمیلی چینی بیاندازید. و به تعطیلی کارخانه‌ها و بیکاری جوانان و اعتیاد گسترده‌ی آنان و به پول‌های بی‌زبانی که به روسیه و چین، این دو غول بی‌شاخ و دم می‌پردازیم تا هوای ما را در شورای امنیت سازمان ملل داشته باشند؟ بازهم معتقدید: پای هیچ سند استعماری امضای یک روحانی ننشسته؟»
درباره‌ی حمله به سفارت بریتانیا
نوری‌زاد از خامنه‌ای می‌پرسد: «راستی اساساً آیا شما خبر دارید عده‌ای به اسم دانشجو با حیثت نداشته‌ی ما چه کردند؟ داستان تسخیر و تخریب سفارت انگلستان را می‌گویم. چرا با شتاب، با همان شتابی که به آقای احمدی نژاد تبریک گفتید و پیروزی‌اش را برهمگان مسجّل فرمودید، در تقبیحِ رفتارِ این دانشجونماهای هماهنگ، برنیاشفتید؟ یا اگر با رفتارشان موافقید، کارشان را تأیید نکردید؟ شما رهبر این مردم‌اید. تسخیر و تخریب یک سفارتخانه‌ی بی پناه، قرار است کدام بخش از مردانگی و قلچماقیِ ما را به رخِ جهانیان بکشد؟ شمایی که در جزییات امور دخالت می‌فرمایید، چرا به تقبیح این فاجعه‌ی آسیب‌زا نپرداختید؟ چرا مردم فلک زده‌ی ما و نسل های بعدی ما باید هزینه ی جماعتی را بپردازند که از عقل تهی‌اند؟»نوری‌زاد در انتقاد به سخنان مسئولان جمهوری اسلامی که حمله به سفارت بریتانیا را ستودند می‌نو‌یسد: «به این سخن مفت رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس دقت فرمایید: "تجمع دانشجویان در مقابل سفارت بریتانیا (ولابد تسخیر و تخریب آن) تجلی احساسات پاک درونی آنان بود". این جناب، همان است که راهپیمایی با شکوه و میلیونی مردم تهران را که در سکوت و نظم و بدون خسارت انجام شد، تجلی فتنه نامید. ویا به این سخن سراسر دروغ رییس مجلس توجه فرمایید: " اقدام دیروز دانشجویان( تسخیر و تخریب سفارت بریتانیا) نمادی از افکارعمومی بود"»
نوری‌زاد در پایان می‌افزاید: «این همان نقابی است که ما به صورت بسته‌ایم و به نیابت از مردم، جیب مردم را خالی می‌کنیم. اشقیایی شقی‌ترازخود ما سراغ دارید؟ »

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر