۱۳۹۰ خرداد ۱۲, پنجشنبه

دست نوشته ای از زندانی سیاسی ارژنگ داودی

article picture


منافق کیست ؟ و منافقین چه کسانی هستند؟(ارژنگ داودی)
دست نوشته ای از زندانی سیاسی ارژنگ داودی در مورد مدت زمانی که در سلولهای انفرادی بند1 زندان گوهردشت کرج تحت شرایط غیر انسانی قرار گرفته بود و همراه با سایر زندانیان اقدام به سر دادن شعار "مرگ بر اصل ولایت فقیه و مرگ بر خامنه ای سر داده بودند" و زندانبانان ولی فقیه به پرونده وی اتهام جدیدی مانند منافق افزودند جهت انتشار در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" قرار گرفته است که متن آن به قرار زیر می باشد:
با یاد خدا،
آزادیخواهان جهان،
هم میهنان گرامی،
به استحضار همگان می رساند که از تاریخ 4/2/90 به بهانه های پوچ از سوی اداره منحوس حفاظت و اطلاعات زندان رجایی شهر به سرپرستی شخصی به نام فرجی نژاد که روی ساواکی ها را سفید کرده به بند 1 سالن متعفن 2 سلول انفرادی تنک و تاریک شماره 12 منتقل شدم .در اعتراض به این بی عدالتی فاحش و زورگویی عریان در حضور رئیس بند 1 به نام آقای گرامی و پاسدار بندها از جمله میرزا آقایی که خود و برادرش از چماقداران بالفطره هستند و نیز تعداد زیادی زندانیان سالن های عمومی 1 و 3 با صدایی رسا و بسیار محکم شعارهای «مرگ بر اصل ولایت فقیه و مرگ بر خامنه ای سر دادم» . هر چند که این حرکت کوبنده در همان وقت موجب مشاجره لفظی و متعاقب آن درگیری فیزیکی با پاسداربندها شد ولی چند روز پیش متوجه شدم روی کارت شناسایی اینجانب که فرم مخصوص زندانیان است و اصطلاحا به آن کارت و عکس می گویند و تمام مندرجات روی آن به صورت تایپ کامپیوتری می باشد روبروی نوع جرم که از قبل اقدام علیه امنیت تایپ شده با خودکار قرمز پرانتزی باز کرده و با دست نوشته در پرانتز نوشته اند منافق.
ضمن افتخار به این حقیقت که هیچ گونه مشابهتی با کارگزاران رژیم فسادپرور ولایت فقیه نداشته و ندارم به طور خلاصه و مختصر و به عنوان مشتی نمونه خروار به شرح زیر اعلام می دارم که منافق کیست؟ و منافقین چه کسانی هستند؟ تا خود باری دیگر هم بخوانید حدیثی مفصل از این مجمل.
منافقین عموما کسانی بودند؛ که سالهای قبل از انقلاب 57 ایرانیان در مبارزات مردمی علیه نظام ستم شاهی کمترین نقش را داشتند ولی پس از پیروزی انقلاب از احساسات پاک مردم سوء استفاده کرده با موج سواری بر شانه های مردمی به پا خاسته به آرمان های آنان خیانت ورزیدند یا کسانی که بعضا در روزهای پایانی انقلاب به صف مبارزه پیوستند ولی پس از پیروزی انقلاب را خان یغما تصور کرده و از یک سو به چپاولگری پرداخته و از سوی دیگر هزاران مبارز راستین و اصیل را به مسلخ و محبس فرستادند.
منافقین همان های هستند که پس از فرار شاه انقلابی شدند کسانی که روزی طوطی وار فریاد می زدند درود بر بازرگان چریک پیر ایران و روزی دیگر شعار می دادن مرگ بر بازرگان پیر خرفت ایران و ...علی هذا
منافقین کسانی هستند که فرصت انقلاب را غنیمت شمرده و به طمع مال و جاه انقلاب بزرگ ما را به راست کشاندند و 32 سال است علیرغم ایجاد بحران های گوناگون سیاسی ،اجتماعی، افتصادی ، فرهنگی ، بین المللی ... عقب افتادگیهای علمی ، صنعتی ناشی از آن و نیز علیرغم تمام هزینه های ناگواری که بر ما تحمیل کرده اند هنوز حاضر نیستند کنار بروند. این تازی زادگان و تازی زدگان چنان شیفته قدرت و ثروت شده اند که با وجود کهولت سن و32 سال ایجاد فضاحت های پی در پی در عرصه مدیریت کلان جامعه حریصانه و به ضرب شمشیر به یکه تازی های خود ادامه می دهند
منافقین همان هایی هستند که خون ما را در شیشه کرده اند و برای مقابله با اعتراضات همگانی پول مردم را صرف خرید کلاه خود ، باتون ، شوکر و سایر ابزار سرکوب می کنند آنهایی که به خاطر یک کشیده و چند روز زندان یا چند ماه تبعید خود را چنان محق می دانند که یک تنه به جای یک ملت تصمیم می گیرند. طی 32ساله گذشته از شاهانه ترین امکانات استفاده نموده و روزانه میلیاردها تومان ثروت ما را به منظور حفظ و نگهداری قدرت پوشالی خود بر دوش ستمدیدگان تحمیل می کنند.
منافقین همان هایی هستند که خود و فرزندانشان 32 سال است به خرج و هزینه ملت چریده اند و فربه شده اند .همان گدا زادگانی که انقلاب را فرصتی برای غارت و چپاول معنا می کنند همان قداره بندان ، همان ارازل و اوباش ،همان لات و لوت هایی که از انواع راندهای سیاسی ، اقتصادی و آموزشی .... طلب کارانه استفاده کرده ما ایرانیان اصیل را شهروندان درجه 2 قلمداد نموده و خودپرستانه به ریش مردم مظلوم ایران خندیده اند.
آری منافقین همان کسانی هستند که در هنگام پیروزی انقلاب 57 با وجود کبر سن نه به مدرسه رفته بودند و نه سواد حوزوی داشتند ولی از سر عقده گشایی حتی ساحت علم را نیز ملبس کرده و بدون برخورداری از کمترین استعداد تحصیلی یا غیر تحصیلی خود را به القاب دانشگاهی یا حوزوی مزین نموده اند افراد مفلوکی که با حماقت محض خود را نه خدمتگزار بلکه رهبر و ولی مردم و جانشین خدا و پیامبر و ائمه می پندارند ولی تنها کتابی را که تحت عنوان فقه امام حسن (ع) ترجمه کرده اند را مزورانه تفسیر نموده اند تا دستشان رو نشود.
آری منافقین همان هایی هستند که وقاحت را شرمسار سفاهت کرده اند.
با این همه از زندان مخوف رجایی شهر اعلام می دارم که در طول تاریخ چند هزار ساله خود که علیرغم هجوم مغول ، ترک ، تاتار و تازی همچنان استوار ایستاده ایم و تا ایرانی هست ایران هرگز نمی میرد! به یاری خدا ایرانیان مبارز به زودی طومار این آزادی ستیزان مردم کش را بر می چینند تا آزادی ، دموکراسی و عدالت در سراسر این سرزمین اهورایی منتشر شود.
به امید آن روز،
زندانی سیاسی ارژنگ داوودی
سالن 12 بند 4 زندان گوهردشت کرج
خرداد 1390

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر