آنچه در زیر می خوانید، یاداشتی به قلم یکی از دانشجویان مبارز و محروم از تحصیل داخل کشور(مسعود چناسی) است که به مناسبت فرا رسیدن 16 اذر ماه ،روز دانشجو به رشته تحریر در امده و یک نسخه از آن جهت انتشار به پارس دیلی نیوز ارسال شده است.
آذرماه فرا رسید. ماه دانشجو. البته برای من بیش تر تداعی کننده نام مجید توکلی است. اوست شرف جنبش دانشجویی و یک دانشجوی حقیقی و در معنایی بالاتر یک انسان واقعی. بنده 2سال بیش تر این افتخار را نداشتم که آذرماه در دانشگاه حضور داشته باشم و با توجه به اخراج از دانشگاه این افتخار از من گرفته شد. حال که فرصت حضور در دانشگاه را ندارم بر این شدم تا چند کلامی را با زورگویانی که از فضای خفقان لذت میبرند و همچنین با افرادی که با سکوتشان آن هارا حمایت میکنند به سخن بنشینم. البته از این نظر شما را بسیجی نما نامیدم چون که هیچ شباهتی به مردانی که از خاک این کشور دفاع کردند و تنها به فکر مردم و حفظ کشور بودند ندارید و از یک اسم تماما سوء استفاده میکنید و به فکر منفعت خودتان هستید. من از حمایت جنبش سبز یا دیگر گروههای مخالف هم با شما صحبت نخواهم کرد بلکه میخواهم در مورد همین محیط دانشجویی که بیش تر وقتتان در روز صرف آن میشود با شما صحبت کنم.
برادران به اصطلاح بسیجی، در حالی با شما صحبت میکنم که بسیاری از دوستان ما و یاران دبستانی ما و شما در زندان بهترین سال های عمرشان را میگذرانند. دانشجویانی که بدون استثنا در حکم هایشان اقدام علیه امنیت ملی درج شده. اما چگونه یک دانشجو میتواند تهدیدی برای امنیت ملی باشد؟ آیا پایه های حکومت این قدر لرزان است که دانشجو با اعتراضات و خواسته های دانشجویی به تهدیدی برای کشور تبدیل میشود؟ آیا تجمع 16آذر و خواندن سرود یار دبستانی، تجمع و تبانی علیه نظام است؟ من از شما درخواست میکنم کمی تحقیق کنید در مورد دانشجویانی که امنیت کشور را به خطر انداخته اند و زندانی هستند. تحقیق کنید که چرا مجید توکلی بیش از 700روز است که به مرخصی نیامده و چندین ماه هم از ملاقات و تماس تلفنی محروم بوده و همینطور ضیاء نبوی، مجید دری، شبنم مددزاده، مهدی خدایی، آرش صادقی، مهدیه گلرو، بهاره هدایت و صدها نفر دیگر که مجالی نیست اسمی از تمام آن ها ببریم. این رفتار ها در حالی است که بزرگترین قاچاقچیان مواد مخدر هم به مرخصی می آیند، اما دوستان ما از ابتدایی ترین حقوق یک زندانی بی بهره اند. آیا وجود دانشجویان معترض برای امنیت کشور خطرناک تر از حضور قاچاقچیان مواد مخدر در کشور است؟ حقیقتا در تعجبم از این سکوت شرم آوری که شما را فرا گرفته، شمایی که روزی با همین دوستانی که در حبس هستند هم بازی بودید و سال های کودکی و نوجوانی خود را با آنها سپری کردید. در تعجبم از این رفتار تبعیض آمیز شما.
عجیب است که شما در اعتراض به رفتار دولت انگلیس با دانشجویانش تجمع اعتراضی میکنید در حالی که حال و روز هم کلاسی هایتان و هم دانشگاهیانتان اینگونه است. در تعجبم که در حمایت از مردمی که در اعتراض به سیاست های اقتصادی کشورشان در وال استریت تجمع کردند تظاهرات میکنید، اما در برابر اختلاس ها و چپاول های کشور خودتان سکوت کرده اید. شما را چه شده؟ به کجا کشیده شده اید؟ این بود دانشگاهی که باید مبدا تحولات میشد؟ دانشگاهی که نفس کشیدن در آن جرم محسوب میشود، دانشگاهی که پر شده از نیروهای امنیتی و اطلاعاتی و رسما به پادگانی نظامی تبدیل شده که حتی رفت و آمد های دانشجویان نیز تحت کنترل است. در تعجبم از شما که چگونه لذت میبرید از بازی در زمین فوتبالی که فقط تیم شما در آن حضور دارد و در این زمین میدوید و به دروازه ی خالی گل میزنید در حالی که دانشجویان و مردم حتی تیم شمارا به رسمیت نمیشناسند، چه برسد به اینکه از گل زنی شما خوشحال شوند. به شما تبریک میگم. شما توانستید با زورگویی و بی شرمی انجمن های اسلامی حقیقی را تعطیل و به دفترهایشان تعرض کنید و انجمن جعلی خود را روی کار آورید، شما موفق شدید با سرکوب و زیر پا گذاشتن تمام حقوق انسانی اکثر فعالین را زندانی، محروم از تحصیل و یا اخراج کنید.
شما توانستید تمام امکانات دانشگاه را در اختیار بگیرید و به هرچیزی که دوست دارید دسترسی داشته باشید و برای خودتان جولان بدهید اما برخی فعالین سیاسی برای یک شب ماندن در خوابگاه باید ساعت ها به دنبال مجوز بروند تا یک شب را در خوابگاه سر کنند. آفرین. شما حتی به قرون وسطی برگشتید و دخترها و پسرها را میخواهید از هم جدا کنید. اما از عمق وجودم به شما تسلیت میگم و برای شما متاسفم که با این رفتارها چهره ی زشت خود را هرروز بیش تر نمایان کردید و نه تنها یک نفر به جمعتان اضافه نشده بلکه روز به روز کمترمیشوید و تنها تر و دانشجویان بیش تری به جمع مخالفان شما اضافه میشوند. به شما تسلیت میگم که نتوانستید آتش اعتراضات را خاموش کنید و هرروز آن را شعله ور تر کردید با زورگویی های خود در دانشگاه و چیزی به پایان این زورگویی های شما در دانشگاه باقی نمانده. این نکته که هیچ فکر آزاد و مستقلی با شما همراه نیست را خودتان بهتر میدانید، درغیراین صورت این همه سرکوب و فضای امنیتی به چه دلیل است؟ خنده دار است که در دانشگاههایی که هرکدام 5000تا 10000دانشجو دارند شما تجمعاتی 100نفره برپا میکنید که نیمی از جمعیت هم اساتید و کارکنانی هستند که با اجبار شرکت کرده اند. شما با تمام امکاناتی که در اختیار دارید حتی نتوانستید یک نشریه در دانشگاهها داشته باشید که حداقل 10درصد دانشجویان نشریه شمارا مطالعه کنند.
در ابتدای سال با هر ترفندی که هست سعی در جذب دانشجویان ورودی جدید دارید اما هیچ گاه موفق نشدید. دلیل این نا موفق بودنتان در چیست؟ آیا جز این است که شما با رفتارهای زشت و ناپسند خود در دانشگاه و قائل نبودن حقی برای سایر دانشجویان به اینجا رسیدید؟ آیا جز این است که شما فقط خود را میبینید و انگار سایر دانشجویان به دانشگاه آمده اند که از اوامر شما اطاعت کنند و با کوچکترین اعتراضی سعی در حذف آنها دارید؟ فقط میتوان به حال شما تاسف خورد که به جای دفاع از ارزش های دانشگاه و محیط دانشجویی و به جای فعالیت در زمینه ی مطالبات دانشجویی، تنها در یک راه خاص قدم برداشتید و آن زور گویی در دانشگاه بود.
اما در پایان شما را توصیه به کاری میکنم. شما که ادعای حمایت از مردم مظلوم جهان را دارید لطفا اخبار حقیقی سوریه را دنبال کنید و ببینید مردمشان چگونه به وحشیانه ترین شکل توسط دیکتاتور این کشور کشته میشوند وبرای حمایت از آنها روز 16آذر امسال فراخوان دهید و همزمان با روز دانشجو از این مردم حمایت کنید و مشاهده کنید که پیرو حق اگر باشید چند نفر همراهتان خواهند بود. فقط برای یکبار امتحان کنید.
شاید جایی در قلب دانشجویان باز کردید و در پی جبران اشتباهاتتان برآمدید. تا دیر نشده به خود آیید. این رفتار شما در هیچ دین و آئینی جای ندارد و تنها مخصوص افرادی است که اصول انسانیت را زیر پا گذاشته اند.
به امید خدا امسال دانشجویان، مراسم 16آذررا هرچه با شکوه تر برگزار خواهند کرد و خواست های دانشجویی خود را به گوش همه خواهند رساند و بار دیگر ثابت میکنند که:
دانشجو میمیرد، ذلت نمیپذیرد
مسعود چناسی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر