۱۳۹۰ خرداد ۱۷, سه‌شنبه

فقط برای درمان پسرم مرخصی بدهید، همین




حسین رونقی ملکی، دانشجوی ۲۵ ساله، وبلاگ نویس و فعال در زمینه مبارزه با سانسور آنلاین است. او در روزهای پس از انتخابات مناقشه برانگیز ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ در منزل پدری اش دستگیر و به زندان اوین منتقل شد و از سوی دادگاه انقلاب تهران به تحمل ۱۵ سال حبس به اتهام «عضویت در شبکه ایران پراکسی،توهین به رهبری و رئیس جمهوری از طریق وبلاگ نویسی» محکوم شده که این حکم در دادگاه تجدید نظر تأیید شده است.
به گزارش وب سایت خبرنگاران ایران، حسین رونقی ملکی طی ماه های اخیر به نارسایی کلیه مبتلا شد که به دلیل عدم رسیدگی مسئولان، این روزها شرایط جسمی وی رو به وخامت گذاشته است.
با پیگیری خانواده این وبلاگ‌ نویس زندانی و فعالان حقوق بشر، او پس از تحمل مدت‌ها رنج در اوائل اردی‌بهشت ماه با دستبند و پابند به بیمارستان هاشمی نژاد تهران منتقل شد و تحت عمل جراحی کلیه قرار گرفت. اما در طول دوران بستری بودن نیز ماموران امنیتی با تهدید و ارعاب حسین رونقی ملکی، خانواده اش و دکتر معالج وی موجب شدند که با وجود شرایط وخیم بعد از جراحی او در اعتراض به شرایطش به اعتصاب غذا دست بزند.


دکتر معالج وی اکیدا ذکر کرده است که او نیازمند مرخصی و استراحت است اما ماموران امنیتی وی را بعد از جراحی به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل کرده اند. او همچنان علی‌رغم سپردن وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی در مرداد ماه سال گذشته تا کنون حتی از یک ساعت مرخصی هم نتوانسته استفاده کند.
در خصوص شرایط این وبلاگ‌نویس، وب سایت خبرنگاران ایران با مادر این زندانی به گفتگو نشسته است :
-خانم رونقی !از شرایط جسمی حسین بگویید؟ در حال حاضر در چه وضعیتی است؟
اصلاً شرایط خوبی ندارد. پزشک معالجش اکیدا گفته که بعد از جراحی به خاطر شرایط وخیم جسمی‌اش باید استراحت کند اما او را از بیمارستان به زندان بردند. او باید دوباره به بیمارستان منتقل شود ولی اجازه نمی دهند.
-آیا پیش از اینکه حسین دستگیر شود به بیماری کلیوی مبتلا بود ؟
به هیچ وجه. حسین پیش از بازداشت هیچ بیماری نداشت و این اتفاق در زندان به خاطر شرایط سخت نگهداری اش افتاده است . من از مسئولان خواهش کردم حتی به پای شان افتادم که بگذارند لباس گرم داشته باشد، اما فایده‌ای نداشت.
-آیا در حال حاضر در بهداری زندان اوین نگهداری می‌شود یا به بند ۳۵۰ بازگردانده شده؟
نه خیر او را به بند ۳۵۰ منتقل کرده اند.
-آخرین بار کی موفق شدید با حسین ملاقات کنید؟
دوشنبه پیش موفق شدم او را در یک دیدار کوتاه کابینی ملاقات کنم . حسین گفت داروهاش تمام شده و مدام دچار خونریزی می شود. من بعد از ملاقات به بیمارستان رفتم و شرایطش را برای پزشکانش گفتم آنها تاکید کردند که او باید به بیمارستان بازگردانده شود. نمی دانم چرا اجازه نمی دهند دوره درمانش را بگذراند من مادرم و نمی تونم فرزندم رادر این شرایط ببینم.

-آیا به جز آقای دادخواه، حسین وکیل مدافع دیگری هم دارد؟آخرین بار پسرتان کی موفق به دیدار با وکیلش شده است ؟
بله خانم سارا صباغیان هم وکالت حسین را بر عهده دارد.حسین آخرین بار در شهریور ۸۹ در دادگاه توانست وکیلش را ببیند. فقط مسئولان با وکلایش تماس می‌گیرند.
-آیا حسین تا به حال توانسته از مرخصی استفاده کند؟
نه نتوانسته است با وجود اینکه وثیقه گذاشته‌ایم و تا به حال سه بار به گفته خود مسئولان برای آزادی اش ساعتها مقابل زندان اوین منتظر مانده ایم اما او حتی یک ساعت هم نتوانسته از مرخصی استفاده کند.
-بعد از جراحی چطور؟ آیا پیگیری های شما و وکلایش برای گرفتن مرخصی به هیچ نتیجه ای نرسید؟
هر کار کرده‌ایم اما انگار هیچ‌کس نمی‌خواهد صدای ما را بشنود وکلایش هم هر چه تلاش می‌کنند کسی پاسخگو نمی شود.
-نکته پایانی؟
چند روز پیش، روز زن و مادر بود و من به عنوان یک مادر از مسئولان خواهش می‌کنم بگذارند حسین به مرخصی بیاید تا درمانش کامل شود،همین!باور کنید که خواسته دیگری ندارم.از بیمارستان به ما گفته‌اند که باید دو ماه استراحت کند.فقط بگذارند به مرخصی بیاید تا مداوا شود. به خدا فراری اش نمی دهم، قول می‌دهم خودم و پدرش برای گذراندن محکومیتش به زندان باز گردانیم اش.من مادرم، این تنها خواهش من است.
رهانا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر