۱۳۹۰ تیر ۱۸, شنبه

بنی صدر: پرونده‌سازی برای احمدی‌نژاد با کمیته ویژه کلید خورد



حمیدرضا ترقی، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی، هفته جاری از تشکیل کمیته ویژه‌ای برای بررسی «قانون شکنی‌های دولت احمدی‌نژاد» توسط که آیت الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی خیر داد.
حمیدرضا ترقی گفته بود: «تا این اندازه حمله به دولت و اصطکاک بین قوا را تقریبا در هیچ دوره‌ای شاهد نبودیم. در دوره ریاست جمهوری بنی صدر هم این وضعیت فقط برای چند مدت به طول انجامید. یعنی از ۱۴ اسفند ۵۹ تا خرداد ۶۰ که در ‌‌نهایت منجر به عزل بنی صدر شد... در واقع موضوع بنی صدر تا این اندازه کش پیدا نکرده بود.»
حمیدرضا ترقی با این حال تاکید کرده بود که رهبر ایران «اجازه نخواهند داد که این وضعیت ادامه پیدا کند» اما توضیح بیشتری در این زمینه ارائه نکرده بود. با توجه به اظهارات حمیدرضا ترقی این پرسش مطرح می‌شود که آیا تشکیل این کمیته زمینه ساز «استیضاح» و «رای عدم کفایت» به محمود احمدی‌نژاد است.
درهمین زمینه، رادیو اروپای آزاد/ رادیو آزادی در گفت‌و‌گویی با ابوالحسن بنی صدر نخستین رییس جمهور ایران که مجلس شورای اسلامی در خردادماه سال ۱۳۶۰ رای به عدم کفایت وی داد، این مساله مورد بررسی قرار داده است.





تشکیل کمیته ویژه‌ای برای بررسی «قانون شکنی‌های دولت احمدی‌نژاد» را باید به مثابه چه اقدامی از سوی رهبر ایران ارزیابی کرد؟ آیا جمهوری اسلامی خود را برای برکناری محمود احمدی‌نژاد آماده می‌کند؟


ابوالحسن بنی صدر: منظورشان روشن است. منظورشان پرونده سازی است برای آقای احمدی‌نژاد و همکاران نزدیک او. چرا حالا این پرونده سازی را می‌خواهد بکند، اگر بنا بر نقض قانون باشد خود این آقای بزرگوار، یعنی آقای خامنه‌ای بیشتر از همه نقض قانون می‌کند. برای اینکه برخلاف قانون اساسی حکم حکومتی داد که آقای رئیس جمهوری نتواند وزیرش را تغییر دهد و بسیاری از این تجاوز‌ها به همین قانون اساسی کذایی که خودشان ساخته‌اند. اما این همزمان می‌شود با سئوال ۱۰۰ نماینده که هشت سئوال کرده‌اند از آقای احمدی‌نژاد، که مواردی از آن سئوال‌ها همین نقض قانون است. چند مورد این رعایت نکردن قانون است. بنابراین معنای این کار این است که تمام پرونده لازم آماده شود که اگر آقای احمدی‌نژاد نخواست سر به زیر شود و تا آخر دوره مطیع بماند و دم فروببندد، آن وقت این پرونده به عنوان استیضاح در مجلس مورد استفاده قرار گیرد.

پس فکر می‌کنید هنوز تصمیمی برای استیضاح آقای احمدی‌نژاد گرفته نشده؟

تا همین یک ساعت پیش که به من اطلاع دادند، این اطلاع می‌گوید که بین آقای خامنه‌ای و فرزند او مجتبی اختلاف نظر وجود دارد در مورد آقای احمدی‌نژاد. مجتبی با اینکه حامی اصلی احمدی‌نژاد بود و کارگردان آن تقلب بزرگ هم بود، حالا بر این نظر است که او را باید بلافاصله از کار برکنار کرد. به این علت که او ابهت مقام رهبری، اعتبار او را که فصل الخطاب بوده این رهبر، همه این‌ها را شکسته با آن قهر ده روزه‌اش. و اگر فورا تنبیه نشود، این معنایش این است که دیگران هم می‌توانند این کار را بکنند و اگر این عمومیت پیدا کند، دیگر از رهبر و فصل الخطاب بودن و اختیارات مطلقه‌اش چیزی بر جا نمی‌ماند. این نظر آقا مجتبی است. خود آن آقا (رهبر) می‌گوید که اگر این کار را ما الان بکنیم، نظام صدمه کلی خواهد دید. نظام یعنی خود ایشان. برای اینکه این آقای احمدی‌نژاد را او تحمیل کرده با آن وضعیتی که می‌دانید. تقلب در انتخابات و بعد سرکوب جنبش مردم و بعد آن همه جنایت‌ها و زندان کهریزک و… این آقا را تحمیل کرده و بعد هم رفته در قم به روحانیون گفته کاملا از این آدم اطمینان دارد. حالا بیاید بگوید که نه، همه این‌ها را من بیخود گفتم؟ خوب دیگر چیزی برایش نمی‌ماند.

 فکر می‌کنید این کمیته در حد یک نوع هشدار دیگر برای آقای احمدی‌نژاد است؟

بیشتر از هشدار است. پرونده سازی است.

 یعنی منظور این است که پرونده سازی می‌کنند که اگر لازم شد مطرح کنند؟

بله. پرونده را آماده می‌کنند که در صورتی که لازم شد طرح شود. این یک قدم بیشتر از هشدار است. وقتی که رفتند به خانه‌اش و گفتند اگر قهر را پایان ندهی، عزل‌ات در مجلس طرح می‌شود، آن هشدار بود. اما دیگر حالا وارد مرحله عمل شده‌اند.

 آقای بنی صدر، شما فرمودید آقای مجتبی خامنه‌ای، پسر آقای خامنه‌ای شخصا می‌خواهند آقای احمدی‌نژاد فورا برکنار شود، آقای خامنه‌ای معتقد هستند که فعلا نباید این اتفاق بیافتد. شما تا چه حد می‌توانید بگویید این اطلاعات را از کجا به دست آوردید؟

اینکه اطلاعات را از کجا به دست آورده‌ام؟ از منابعی که خودم دارم به دست آورده‌ام.

از داخل ایران؟

یک منبع. از یک منبع به دست آوردم با دو منبع دیگر هم چک کرده‌ام به اصطلاح صحت این اطلاع را...

 آقای بنی صدر، خودتان فکر می‌کنید این به کجا بکشد، این جنگ قدرتی که در ایران شاهد آن هستیم؟ فکر می‌کنید کار به برکناری آقای احمدی‌نژاد بکشد یا اینکه اجازه بدهند دوره‌اش را، دوره ریاست جمهوری‌اش را، تمام کند؟

نزاع بر سر قدرت دینامیک خودش را دارد. چنانچه آقای خامنه‌ای گفت با هم دعوا نکنید، ولی حالا خود او دارد در دعوا نقش اول را بازی می‌کند. دینامیک خودش را دارد. بسته به اینکه همه چیز بستگی دارد به آقای احمدی‌نژاد. اگر بخواهد که بی‌نقش شود، ممکن است بگذارند تا آخر دوره بماند. اگر نه، نخواهد بی‌نقش شود، به قول آقای مهدوی کنی ممکن است که انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات مجلس با هم انجام گیرد. یعنی حتی تا اسفند امسال هم نماند.

 آقای ترقی و خیلی‌های دیگر این جریاناتی که اتفاق افتاده برای آقای احمدی‌نژاد را مقایسه می‌کنند با مساله‌ای که برای شما پیش آمد. می‌خواستم بدانم خودتان وقتی از دور نگاه می‌کنید و بررسی می‌کنید چه احساسی می‌کنید؟ چقدر فکر می‌کنید نزدیک است به آن اتفاقاتی که برای شما پیش آمد و ناگزیر شدید ایران را ترک کنید؟

این مقایسه صوری است. محتوا چیز دیگر است. آن وقت اولا آقای رهبر ولایت مطلقه نداشت. ناظر بود. نظارت داشت. آقای خمینی نقض قانون اساسی می‌کرد. هفتاد و پنج مورد تا خرداد ۶۰ ایشان نقض قانون اساسی کرده. حالا آقای خامنه‌ای ولایت مطلقه دارد. این یک تفاوت. دو اینکه آن زمان دعوایی از این نوع که الان هست بی‌معنی بود. به عکس. دعوای دیگری با معنی بود که شد. آن این بود که اگر آقای خمینی در حد قانون اساسی می‌ماند، مشکل پیش نمی‌آمد. حاکمیت مردم معنا پیدا می‌کرد، دموکراسی می‌توانست عمل کند. دعوا بین دموکراسی بود، ولایت مردم بود، حاکمیت مردم بود با یک حاکمیت دیگری که در قانون اساسی نبود ولی آقای خمینی اعمال می‌کرد. این دعوا سر این دو حاکمیت بود. در واقع دو اصل هست در قانون اساسی. پنج و شش. این دو تا با هم دعوا داشتند. شش می‌گفت حاکمیت مال مردم است. پنج می‌گفت حاکمیت مال فقیه است. منتها حاکمیت مردم طبق آن قانون اساسی سه قوه طبق حاکمیت مردم تشکیل می‌شد و ولایت فقیه نظارتی بود، حالا نه. حالا عکس شده. یعنی آن حاکمیت ملی محتوا ندارد. بر فرض هم انتخابات تقلب نکنند و نمایندگان به طور قانونی بروند مجلس، رئیس جمهور هم همینطور، کاری از این‌ها ساخته نیست جز اطاعت از آقای رهبر.

این دعوایی که شاهدش هستیم که گفتید دعوا در خود رژیم است، این دعوا به ما چه پیامی دارد؟ راجع به جمهوری اسلامی به ما چه می‌گوید؟

به ما و شما این پیام را می‌دهد که با اینکه الان دعوا در خود رژیم است. آقای رئیس جمهور، یعنی آقای احمدی‌نژاد یک رای بیشتر ندارد که رای آقای خامنه‌ای بوده. او را تحمیل کرده . با این حال چون محل عمل رئیس جمهوری مردم و جامعه است، محل عمل آقای رهبر خود قدرت است. چون ایشان نماد قدرت است و برای خود اختیار مطلق بر جامعه قائل است. این دو محل ناسازگاری دارند. ولو این مقام رئیس جمهوری در یک انتخابات آزاد و وراثتی، نمایندگی از مردم هم نداشته باشد. این نشان می‌دهد که یک برگزیده آقای رهبر هم مقابل با او می‌شود . قبل از او هم آقای خاتمی مقابل او بود . قبل از او آقای هاشمی مقابل او بود. قبل از او خود این آقای خامنه‌ای مقابل بود با آقای خمینی. که نخست وزیر که آقای موسوی بود، این آقا نمی‌خواست، آن آقا به دستور رهبر نخست وزیر ماند هشت سال. این‌ها به شما می‌گوید که این مساله، مساله این دو حاکمیت، حاکمیت ملت و حاکمیت فقیه آشتی ناپذیرند. نمی‌شود این‌ها را با هم جور کرد. باید یکی برود و یکی بماند. فعلا این‌ها به زور این حاکمیت فقیه را حاکم کرده‌اند. چون این نمی‌تواند در جامعه عمل کند دائم مساله می‌سازد. فساد‌ها را می‌گستراند. نابسامانی‌ها را افزون می‌کند. بحران ساز است. در سطح ملی و سطح جهان، این نزاع پایان ناپذیر است. مگر وقتی که حاکمیت ملی بیاید جای این حاکمیت قلابی را بگیرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر