۱۳۹۰ تیر ۱۶, پنجشنبه

«دگراندیش ستیزی و بهائی آزاری در ایران»

article picture


گزارش کنفرانس آکادمیک بررسی «دگرسازی» بهائیان ایران
پژوهشگران ایرانی که بسیاری از آنها از دانشگاه های برجسته در سطح جهانی بودند، اینجا برای یک کنفرانس علمی پیشرو دربارۀ آزار بهائیان ایران گرد هم آمدند.

کنفرانس با عنوان «دگراندیش ستیزی و بهائی آزاری در ایران» به بررسی این موضوع پرداخت که چطور مقامات ایرانی با بیگانه جلوه دادن بهائیان در سرزمین خودشان، فرایندی که به «دگرسازی» معروف است، در صدد بیرون نگه داشتن بهائیان از زندگی اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و فکری بوده اند.

این رویداد که از ۱۰ تا ۱۲ تیر برگزار شد، اولین کنفرانس مهم آکادمیک در یک دانشگاه معتبر بود که بر آزار بهائیان ایران در هر زمینه ای تمرکز داشت.

سازمان دهندۀ اصلی کنفرانس، محمد توکلی، گفت: «این کنفرانس یک کنفرانس مطالعات بهائی نیست. این تلاشی است برای فهمیدن استفاده از سرکوب در تاریخ ایران مدرن و این که چگونه 'دگرسازی' بهائیان به ساز و کاری برای بسیج کردن توده ها به منظور مشروع جلوه دادن دولت و ایجاد ایدئولوژی سیاسی – دینی تبدیل شده است.»

دکتر توکلی، پژوهشگری شناخته شده دربارۀ ایران و خاورمیانه از دانشگاه تورنتو، گفت اندیشۀ کنفرانس از پژوهش خود او دربارۀ میزان استفاده از ادبیات بهائی ستیز توسط گروه های مختلف ایرانی و وجه المصالحه کردن بهائیان به منظور قدرت یابی سیاسی، هم در گذشته و هم در حال، شکل گرفت.


در این چارچوب، سخنرانی ها و مقالات ارائه شده توسط پژوهشگرانی با پیشینه های متنوع از خداناباور، بهائی، مسیحی، انسان گرا، یهودی و مسلمان گسترۀ بزرگی را شامل می شد: از تلاش های اولیه برای بدگویی از بهائیان با ارائۀ تصویری از آنان به عنوان عاملان استعمار بریتانیا و روسیه گرفته تا استفاده از ترفندهای تبلیغاتی مدرن که برای مثال به غلط بهائیان ایران را بخشی از یک فرقه که برای ربودن کودکان مسلمان از ترفندهای «شستشوی مغزی» استفاده می کند، معرفی می کند.


یک سخنران توضیح داد که چطور از زمان انقلاب ۱۳۵۷ از خاطرات و تاریخ های شفاهی روحانیان برای پلید جلوه دادن بهائیان استفاده شده است. به گفتۀ شهرام خلدی، نامزد دکترا از دانشگاه منچستر بریتانیا، این خاطرات نمایانگر مجموعۀ گسترده ای از آثاری است که عموماً در غرب مورد بررسی قرار نگرفته و برای ایجاد روایتی تجدیدنظرگرایانه از بنیان گذاری جمهوری اسلامی و با هدف قرار دادن مؤمنان به کار رفته است.

به گفتۀ آقای خلدی حمله به بهائیان، اغلب با زبانی غیر مستقیم، موضوعی است که در این خاطرات تکرار می شود. او در توضیح این که بهائیان به عنوان بخشی از یک نیروی خارجی پشت اقدامات سرکوب گرانۀ رژیم پهلوی توصیف می شوند، گفت: «بهائیان اغلب به عنوان عاملان بیگانه تصویر می شوند. پس آنها از بهائیان برای مشروعیت بخشیدن به تاریخ انقلابی خودشان استفاده می کنند.»

هما کاتوزیان، استاد مطالعات شرق شناسی در دانشگاه آکسفورد، گفت سیاست مداران نیز بارها به دلایل سیاسی از کشتار بهائیان استفاده کردند. او رویدادی را در سال ۱۹۲۴ بررسی کرد که در آن تظاهراتی ضد بهائی به ترور نایب کنسول آمریکا در ایران انجامید. او گفت بهائیان «هدف کاملاً ساده ای» بودند.

مثال های تاریخی

چند نفر از سخنرانان ظلم به بهائیان ایران در جمهوری اسلامی را با تلاش های تاریخی دیگر برای بیگانه جلوه دادن یک گروه دینی یا قومی خاص مقایسه کردند، چیزی که اغلب به کشتارهای گسترده تر یا بدتر از آن منجر شده است.

پدر رودا هاوارد هسمن، استاد حقوق بشر بین الملل در دانشگاه ویلفرید لوریر در کانادا، یک پناهندۀ یهودی از آلمان نازی بود. پروفسور هاوارد هسمن گفت که توصیف هایی که در کنفرانس دربارۀ تجاوز به بهائیان شنیده، همه کاملاً آشنا بودند.

او گفت: «سخنرانی مربوط به تخریب گورها، تئوری های توطئه... اتهام یک کالتِ کودک¬ربا بودن، همه ویژگی های اشد مجازات، اگر نه مقدمه چینی برای کشتار دسته جمعی است.»

«این یک پدیدۀ سیاسی است که توسط یک رژیم و با دست کاری آن در باورهای سیاسی به وجود آمده است. این چیزی نیست که خود در میان مردم وجود داشته باشد.»

احمد کریمی حکاک، استاد مطالعات فارسی در دانشگاه مریلند، در سخنرانی اش تخریب مکان ها و بناهای مقدس بهائیان ایران را بررسی کرد. او فهرستی طولانی از مکان های بهائی که تخریب شده اند بازگو کرد، از مراکز بهائی در روستاها در اواخر قرن نوزده گرفته تا خانۀ حضرت باب، یکی از مقدس ترین مکان های بهائیان جهان که توسط توده ها، به تحریک روحانیان مسلمان، اندکی پس از انقلاب اسلامی ویران شد.

پروفسور کریمی حکاک چنین تخریب هایی را با حمله به دیگر مکان های دینی مهم، برای مثال بوداهای بامیان در افغانستان، مقایسه کرد و گفت هدف آنها اغلب به اثبات رساندن قدرت اکثریت بر اقلیت و قرار دادن اقلیت در طبقۀ «دیگری» بوده است.

او گفت وقتی یک مسلمان شیعه ساختمان ها یا گورها را تخریب می کند، «آنها نشان می دهند که اقلیت های دینی باید از آنها اطاعت کنند و هیچ قدرتی برای حافظت از مکان های مقدس خود یا حرمت گورهای شان ندارند.»

پژوهشگران دیگر به کشتار ارمنیان عثمانی و مسیحیان ارتودوکس در اتحاد جماهیر شوروی اشاره کردند.

ارتباط با حال

شرکت کنندگان با بررسی درس هایی که می توان از تجربۀ بهائیان آموخت، ارتباط «مسائل بهائیان» به مسائل بزرگ تر ناشکیبایی دینی و سرکوب سیاسی در سراسر جهان را نیز مورد بررسی قرار دادند.

چندین نفر از شرکت کنندگان گفتند که معتقدند مورد بهائیان اکنون نمونه ای از سرکوب فزاینده ای است که همۀ ایرانیان، به ویژه از زمان سخت گیری پس از انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ احساس می کنند. به گفتۀ آنها، این مسئله به شکل فزاینده ای سبب شده بسیاری از ایرانیان عادی با بهائیان همدردی و همسان پنداری کنند.

رضا افشاری، استاد تاریخ دانشگاه پیس در نیویورک، گفت: «فکر می کنم بی رحمی هایی که علیه بهائیان انجام شده، ذاتاً از مهم ترین موارد نقض حقوق بشر در ایران ثبت می شود و به شمار می آید. سرانجام این مسئله به شناخت فزایندۀ این حقیقت انجامیده که حقوق بشر اهمیت دارند و نقض آنها محصول حکمرانی استبدادی و فرهنگ ناشکیبایی کشور است که با دخالت های مستقیم ملّایان شیعه در عرصه های سیاست ملی ایجاد شده است.»

رامین جهانبگو، استاد علوم سیاسی در دانشگاه تورنتو که خود چهار ماه در جمهوری اسلامی ایران زندانی بود، از اهمیت وارد کردن مسئلۀ بهائی در هر گونه تلاشی برای آشتی ملی در آینده سخن گفت. او چنین فرایندی را با آنچه در آفریقای جنوبی رخ داد مقایسه کرد و گفت اولین گام در بازسازی و درمان ایران آینده بخشیدن به جای فراموش کردن خواهد بود.

به گفتۀ او در این زمینه مهم است «رویدادهای تاریک» در زندگی جمعی ایران مانند آزار بهائیان را به یاد آوریم. او گفت: «بخشیدن به معنای فراموش کردن نیست.»

کنفرانس با سخنرانی وکیل برجستۀ ایرانی حقوق بشر، عبدالکریم لاهیجی، پایان یافت. او چندین سند قانونی بین المللی را که می توان برای حفظ در برابر چنین تبعیضی که موضوع نشست بود استفاده کرد، بررسی نمود.

دکتر لاهیجی با شهامت دربارۀ نیاز به احترام بیشتر به حقوق بشر در ایران – و نیاز به اعطای همۀ حقوق شهروندی به بهائیان – سخن گفت.

او با تأکید بر اهمیت دفاع مشتاقانه از حقوق بشر و قربانیان تبعیض چه عضو گروه خاص شما باشند یا نباشند، گفت: «آزادی وجدان، آزادی عقیده، آزادی دین – و عدم اعتقاد به هر گونه دین – باید به رسمیت شناخته شود.»

او ادامه داد: «اگر حقوق مردمان دیگر نقض شود، شما باید از آنها هم دفاع کنید. این مبارزۀ تک تک افراد جمع ماست.»
تورنتو، کانادا، ۱۳ تیر ۱۳۹۰ (۴ ژوئیۀ ۲۰۱۱) (سرویس خبری جامعۀ جهانی بهائی)
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر