عباس(شهرام) فرجزاده طارانی، یکی از دهها نفری ست که در پی حوادث خونین پس از دهمین دورهٔ انتخابات ریاست جمهوری، از سوی نیروهای امنیتی کشته شده است. وی در ششم دی ماه (عاشورا) توسط خودروی نیروهای انتظامی زیر گرفته شد و فیلم این صحنهٔ دلخراش که به وسیلهٔ دوربینهای تلفن همراه ضبط شده بود، به سرعت در فضای مجازی منتشر و یازتاب یافت.
در سالگرد آغاز حوادث خونین سال ۸۸، راحله فرجزاده طارانی، خواهر شهرام فرجزاده، در گفتگویی با گزارشگر هرانا از شرایط سختی که طی یک و نیم سال اخیر برای همسر و فرزند برادرش به وجود آمده میگوید و از اینکه طی این مدت چطور مسئولان پیگیریهای خانوادهٔ وی در خصوص یافتن قاتل برادرش را به سخره میگرفتند.
خانم فرجزاده طارانی در رابطه با فشار نیروهای امنیتی بر روی خانوادهاش طی یک و نیم سال اخیر به گزارشگر هرانا گفت: "راستش بالاتر از سیاهی رنگی نیست و در حال حاضر این قدر نیروهای امنیتی و اطلاعاتی تمامی مردم را کنترل میکنند که نمیتوانیم عدهٔ خاصی را متمایز کنیم. به عنوان مثال وقتی که تلفن منزل ما شنود میشود در صورت توان تلفنهای همهٔ مردم هم شنود خواهد شد..."
وی افزود: "تفاوت عمدهای که بین قربانیان سالهای گذشته در ایران و حال حاضر وجود دارد این است که در دهههای پیشین معمولا کسانی که مطالبات خاص و گستردهای داشتند و به عنوان مثال در پی برقراری عدالت اجتماعی و برطرف کردن خواستهای طبقهٔ کارگر بودند، قربانی بودند اما امروزه مردم معمولی درگیر شدهاند. کسانی مثل شهرام، محمد، ندا و سهراب به آن شکل فعال سیاسی نبودند."
راحله طارانی که از سالها پیش تاکنون به صورت تحمیلی در خارج از ایران ساکن است در این گفتگو هم چنین از روزهای سختی که برادرش را از دست داد و نتوانسته بود در کنار سایر اعضای خانوادهاش باشد میگوید: "در آن روزها خانوادهام تاکید به خصوصی داشتند که من به ایران بازنگردم چرا که بازداشت احتمالی من در آن شرایط وضعیت را به مراتب برایشان سختتر میکرد."
او در ادامه یادآور شد که شواهد حاکی از آن است که به دلیل مصاحبه با رسانهها در مورد شهادت برادرش، تحت تعقیب قرار گرفته و امکان ورود به ایران را ندارد.
او در ادامه یادآور شد که شواهد حاکی از آن است که به دلیل مصاحبه با رسانهها در مورد شهادت برادرش، تحت تعقیب قرار گرفته و امکان ورود به ایران را ندارد.
خواهر شهرام فرجزاده، هم چنین از اینکه برخی رسانهها در مورد برادرش کوتاهی کرده و باعث شدند آن طور که باید نام وی مطرح نشود گلایه کرد و افزود: "برخی رسانهها بارها و بارها فیلم رد شدن ماشین نیروی انتظامی از روی شهرام را پخش کردند اما اسمی از وی نیاوردند و حتی با دست کاری، قسمت هایی که شهرام در آن بود؛ نشان نمی دادند و این در حقیقت به این معناست که ما هم از طرف سیستم و هم از طرف برخی نیروهای سبز مورد کم لطفی قرار گرفتیم. هرچند که برادر من باز هم به نسبت کسانی که در گمنامی کامل به سر میبرند، با توجه به انتشار آن فیلم شرایط به مراتب بهتری داشت."
خانم طارانی در پاسخ به سوال گزارشگر هرانا مبنی بر اینکه پیگیریهای خانواده در مورد یافتن قاتل شهرام به کجا رسیده است، گفت: "مسئولان پدر من را که بر روی صندلی چرخ دار مینشیند، آن قدر به این اداره و آن اداره فرستادهاند که در حال حاضر خانوادهام به این نتیجه رسیدند که جواب خاصی نمیگیرند. اما به قول برادرم چیزی که زخم آدم را عمیقتر میکند این است که وقتی برای پیگیری میروی، به تو پوزخند میزنند و رفتارشان آن قدر غیرانسانی ست که ما فکر میکنیم با نگاه و پوزخندشان به ما میگویند که چقدر احمق هستید که دنبال این کار را میگیرید. این در حالیست که برادر من وکیل معتبری هم برای پیگیری گرفته بود و قصد داشت از طریق قانونی واقعا پیگیر مسئله باشد اما مدتی ست که از به نتیجه رسیدن پیگیریها ناامید شده است."
خواهر شهرام فرجزاده هم چنین در خصوص علت عدم پیگیری شناسایی قاتل برادرش از طریق دول غربی گفت: "اگر بنا باشد قاتلی پیدا شود بایستی از داخل اقدام کنیم. دولت کشورهایی نظیر کانادا و امریکا که خود را درگیر جنگ با افغانستان و... میکنند قطعا نمیتوانند در تعیین سرنوشت مردم کشور ما نقش مثبتی داشته باشند."
وی ادامه داد: "شهرام دختر خردسالی به نام آوا دارد که بسیار به پدرش وابسته بود و هم چنین همسر دانشجوییش نیز اکنون به علت وضعیت معیشتی و عدم ثبات اقتصادی در ایران مجبور است کار کند. خانوادهٔ من خیلی پیگیر بودند که از دولت و یا از شرکتی که برادرم در آن کار میکرد بیمه و یا دیهای اخذ کنند. اما در شرایطی هیچ مبلغی را دولت به ما نداد که برای یک تصادف ساده مبالغ سنگینی را به عنوان دیه تعیین میکنند. البته ما و اعضای فامیل همگی نسبت به این مسئله که چنین پولی را از دولت بگیریم، تردید داشتیم اما خب تصور میکردیم پیگیری از این طریق ممکن است موجب افزایش فشار و نتیجه بخشی شود..."
هرانا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر