پیام نوروزی زندانی سیاسی ارژنگ داودی جهت انتشار در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" قرار داده شده است متن پیام به قرار زیر می باشد:
با یاد خدا ،
و با درود به تمامی جان نثاران راه آزادی بشر
هم میهنان
تمام مبارزانی که در پیروزی انقلاب 57 نقش داشتند به خوبی می دانستند که از نظر پیشرفت های صنعتی بل نسبه از تمام کشورهای منطقه در وضعیت بسیار بهتری قرار داشتیم ولی همگی بر این امید بودیم که با تامین استقلال و ترویج آزادی های سیاسی در کشور بتوانیم کامهای توسعه و پیشرفته به طور جهشی برداشته و فاصله غیر قابل پذیرش کشور با دنیای پیشرفته و دموکراتها را هر چه کمتر کنیم
اما اینک 34 نوروز گذشته و سال به سال دریغ از پارسال زیرا پس از کودتای خونین مشتی ملای ... پرست و سیاست باز بر علیه انقلاب و مردم امروز در شرایطی هستیم که تمام آمارها که از سوی مجامع معتبر بین المملی به جهانیان ارائه می شود در کنار عقب مانده ترین کشورها قرار داریم
در این سالها علاوه بر خفقان سیاسی به آزادیهای اجتماعی ما نیز چنان تجاوز شد که همگی اعم از پیر و جوان زن و مرد حتی اختیار تعیین نوع پوشش دلخواه خود را نداشته ایم و انواع بحرانهای اجتماعی در کشور آستانه تحمل هر انسان آزاده و میهن دوست را به مرز انفجار و اعتراض رسانده است
آزادیهای فردی اجتماعی چنان به محاق رفته که در سال 88 بلافاصله پس از قائله انتخابات حتی کسانی که با هزار رشته الفت به خانواده رژیم مرتجع فقیه پیونده خورده اند و بعضا در تمام جنایات آن شریک بوده اند نیز به غل و زنجیر گرفتار آمده اند. از مصیبت شکنجه و تجاوز تا رنج تبعید و زندان مصون نمانده اند.
سران جن زاده رژیم که ثروتهای تجومی اندوخته از جیب غارت شده ایرانیان نیز عطش سیری ناپذیر آنان را ارضا نکرده و برای حفظ ثروت نامشروع و مقامهای غصبی خود به تمام اهرمهای قدرت با خشونت تمام چسبیده اند و با رفتار خارج از نزاکت و حقوق بین الملل وجهه ایرانیان را چنان در جامعه جهانی مخدوش نموده اند که باید از دل این سرزمین اهورایی کورش دیگری پدید آید تا با به میدان آمدن همه ایرانیان اعم از زن و مرد پیر و جوان بتوانیم جایگاه شایسته خود را دوباره بازسازی نماییم. البته در این راه از جامعه بین الملل می خواهیم که جنبش 200 ساله آزادیخواهی ایرانیان را بیش از این تنها نگذارده و در رویارویی پیشارو همچون دهه سیاه شصت نظاره گری خاموش در برابر قتل عام وحشیانه جوانان برومند ایران زمین نباشند
هم میهنان
سران ایران ستیز رژیم غاصب و برآمده از کودتای خونین برعلیه انقلابیون راستین به منظور تثبیت موقعیت نامشروع خود چنان استقلال کشور را به بازی گرفته اند که به علت خوی نابکار ذاتی هر از گاهی که از درگاهی رانده شده اند بلافاصله بر درگاه دیگری پیشانی به خاک مالیده و از کشوری به کشور دیگر یعنی از انگلیس و آلمان از فرانسه به ژاپن پناه برده اند و در سالهای اخیر سرکردگانی که هیچ احساسی نسبت به میهن اهورایی ایران ندارند و ملی گرایی را امری خلاف می پندارند به باج دادنهای آشکار و پنهان به کشورهای چین و روسیه در غلتیده و عملا تحت الحمایه آنها در آمده اند
سرکردگانی که مست از ثروت و قدرت به ایرانیان فخر می فروشند ولی به جهانیان سر تعظیم می آورند مستاجرانی که کوشیده اند صاحبان اصلی کشور یعنی شهروندان میهن را با وضع قوانین قرون وسطایی رعایای درجه 2 یا به عبارت دقیق تر به عنوان بردگان بی حقوق خود به بند در آورند
هم میهنان
1- قراداد نگین الجزایر که یادآور معاهده خفت بار ترکمانچای است نمونه آغازین یک رشته از سر برآستان این یا آن قدرت مالیدنهای سران بی وطن رژیم است اگر این قرارداد، نگین و خفت بار نیست چرا با گذشت 30 سال برای عموم منتشر نمی شود.
2- نه تنها پاسخگویی نسبت به ادامۀ بیهوده جنگ خانمان سوز و تاخیر غیر مسئولانه در پذیرش قطعنامه 198 به مدت 4 سال به بهانۀ تعیین متجاوز از سوی جامعۀ جهانی و دریافت غرامت از کشور عراق همچنان مسکوت مانده بلکه جانشینان صدام حسین که هنوز ادعاهای خاکی وآبی نسبت به تمامیت ارضی کشورمان دارند از کیسۀ خالی ایزانیان کمکهای میلیارد دلاری دریافت می کنند.
3- چرارژیم حقوقی دریای خزر و عاقبت معاهدات پیشین با روسها و نیز سرانجام پروژه گاز پارس جنوبی به اطلاع مردم نمی رسد.
خون آشام پیشین که در بدو ورد به کشور به صراحت گفته بود که نسبت به این مرز و بوم و مردم آن هیچ احساسی ندارد مدتی بعد رسما فتوا داد که ملی گرای خلاف اسلام است و ملی گرایان را مرتد اعلام نمود. ولی همین رژیم غاصب در چند سال گذشته از سر ناچاری و استیصال و فقط در راستی ابقای ننگین خود با توسل به حربۀ مردم فریبی یک ریز و یک خط در میان از عبارات تعریف نشده ای چون عفو ملی ، مصلحت ملی ،عزم ملی ، اراده ملی و...گستاخانه استفاده می کند. اینگار ما فراموش کرده ایم که دو نماد بزرگ ایرانیت یعنی تخت جمشید شیراز و مجسمۀ فردوسی تهران تنها با هوشیاری مردم از تعرض سرکردگان ایران ستیز رژیم ولی فقیه در امان مانده اند و هنوز جای چنککهای لودری که قرار بود آرامگاه کورش بزرگ را تخریب نماید بر جای مانده است.
هم میهنان
در چنین احوال نابسامانی سال 91 را نابسامان تر از همیشه آغاز می کنیم ضمن شادباش فرارسیدن نوروز باستانی به عنوان برجسته ترین جشن ملی ایرانیان از هم میهنان در داخل و خارج کشور دعوت می شود که دید و بازدیدهای این موسم تاریخی را به فرصتی برای یاری رساندن به سازمان یابی و انسجام دهی به مبارزات جنبش 200 ساله ازادیخواهی ایرانیان تبدیل کنند .تا به همت همگان و در سایه پیروزی انقلاب دموکراتیک ایرانیان برای نوسازی سرزمین اهورایی همگی دست در دست هم دهیم به مهر و میهن مردۀ خویش را زنده و آباد کنیم
ایران هرگز نمی میرد،
ارژنگ داودی
زندانی سیاسی،شاعر،نویسنده
اسفند 1390
|
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر