متن کامل حکم صادره علیه کوهیار گودرزی:
توضیح: متن زیر، عینا مطابق با حکم صادر شده علیه کوهیار گودرزی است. برخی اسامی، مندرج در متن حکم، نزد کمیته گزارشگران حقوق بشر محفوظ میماند.
بدیهی است با توجه به اینکه متن زیر عین حکم دادگاه است، ایرادات نگارشی ومتنی، متوجه نگارنده حکم است!
متن حکم صادره، 16 صفحه تایپ شده است:
دفاعیات وکیل مدافع، آقای دکتر علیزاده طباطبایی، در ضمیمه حکم آمده است:
دادنامه 670/90
شاکی: گزارش ضابطین قضایی
مرجع رسیدگی: شعبه 26
اتهام : 1. اقدام علیه امنیت کشور از طریق اجتماعو تبانی به قصد بر هم زدن امنیت عمومی
2. فعالیت تبلیغی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران
حسب کیفرخواست صادره در پرونده کلاسه........... ، آقای کوهیار گودرزی فرزند کیومرث متولد...... ساکن..... کارشناسی هوا و فضا، شغل............. دارای سابقه کیفری( یکسال حبس به جهت فعالیت تبلیغی علیه نظام) بازداشت شده در تاریخ 90/5/8 تاهماکنون با وکالت آقای دکتر سید محمود علیزاده طباطبایی در بازداشت بوده و متهم است به اجتماع و تبانی بدین شرح «... متهم دارای تفکرات التقاطی و گرایشات به جریان چپ سوسیالیستی میباشد که با عضویت و فعالیت گزارشگران حقوق بشر از سال 1384 با عناصر سرپل منافقین ارتباط برقرار نموده و اولینبار در سال 1384 روز 8 مارس( 18 اسفند) به علت حضور در تجمعات غیرقانونی فعالین فمینیستی توسط نیروی انتظامی دستگیر و با خانم شیوا نظرآهاری و ... آشنا شده و فعالیت و همکاری خود را در کمیته مذکور ادامه داده، مشارالیه پس از آزادی از زندان در سال 85/2/11 در تجمع کارگران شرکت اتوبوسرانی تهران و حومه شرکت کرده و توسط نیروی انتظامی دستگیر و پس از اخذ تعهد آزاد میشود.
متهم کوهیار گودرزی طی سالهای 85 و 86 به همراه شیوا نظرآهاری و چند تن از دوستانش و با هدایت گروهک منافقین، اقدام به تأسیسسایت کمیته گزارشگران حقوق بشر نموده و در تاریخ 87/2/2 به علت فعالیت تبلیغی علیه نظام توسط وزارت اطلاعات به دفتر حراست دانشگاه شریف دعوت و مورد توجیه و ارشاد قرار گرفت. لیکن به توجهات مسئولین اعتنایی ننموده و فعالیت خود را در غالب کمیته غیرقانونی گزارشگران حقوق بشر ادامه داد. مشاراله دارای سابقه دستگیری در تاریخ 83/2/6 در مقابل دفتر سازمان ملل جهت خارج کردن نام گروهک منافقین از لیست گروهای تروریستی می باشد( توضیح کمیته: کوهیار گودرزی، هرگز سابقه حضور در چنین تجمع و دستگیری را ندارد)
در طول سالهای گذشته متهم کوهیار گودرزی با سرپل گروهک نفاق به نامهای ...................( اسامی آورده شده در حکم، به حکم رعایت اخلاق خبری نزد کمیته محفوظ میماند) به انحا مختلف در ارتباط بوده و اقدام به انعکاس اخبار و رویدادهای مختلف سیاسی امنیتی پیرامون وصفیت خانوادههای زندانیان سیاسی مینموده، وی در تاریخ 88/9/29 بهمراه خانم شیوا نظرآهاری و آقایان سعید ابراهیم حبیبی، سعید کلانکی و تعداد دیگری از اعضا و مرتبطین کمیته گزارشگران حقوق بشر و با هدایت سر پل منافقین! در حین سفر به قم جهت شرکت در تجمع های احتمالی حاشیه مراسم ختم مرحوم منتظری توسط تیم عملیات وزارت اطلاعات دستگیر و نهایتا به اتهام تبانی علیه نظام به تحمل یکسال حبس تعزیری محکوم گردید و پس از تحمل کیفر در تاریخ 89/9/23 از زندان آزاد شد.
فعالیتهای پس از آزادی از زندان به تاریخ 89/9/23 : مجددا فعالیت خود را علیرغم اطلاع از غیرقانونی بودن فعالیتهای کمیته گزارشگران حقوق بشر در غالب همان گروه و تحت عنوان گزارشگر حقوق بشر از سر گرفت. و ارتباط تلفنی و ایمیلی خود را نیز با سرپلهای گروهک منافقین احیا نموده است و از آنجاییکه به یک سال حبس نیز محکوم شده و تحمل نموده، این بار با صراحت و لجاجت بیشتر اقدام به فعالیت علیه نظام نموده، بطوریکه با بسط و گسترش فعالیتهای خود در فضای مجازی و با ایجاد فیسبوک ، اقدام به انتشار فیلم و متن علیه نظام نموده است. متهم در طول مدت پس از آزادی از زندان ضمن ایجاد ارتباط با عناصر متواری خارج از کشور با اکثر پرسنل و کارمندان و خبرنگاران و گزارشگران شبکههای ماهوارهای ضد انقلاب نظیر صدای آمریکا، بیبیسی، اشپیگل آلمان به سردبیر این نشریه بنام برناردز وصل و از این طریق اخبار و گزارشات خود را با پوشش خاطرات روزانه منتقل و در هفتهنامه مربوط به زبان آلمانی چاپ و منتشر کرده است . از سوی دیگر متهم کوهیار گودرزی از آخرین ارتباطات خود با عناصر ضد انقلاب و سرپل منافقین به نام ..... وصل و از این طریق درصدد راهاندازی دانشگاه مجازی جهت دانشجویان و زندانیان سیاسی با مدرک معتبر اروپایی بودهاند که عنصر ضد انقلاب مرتبط با متهم، در این رابطه در آخرین نشست و جلسهای در کشور فرانسه از سوی اپوزسیون و به احتمال زیاد از سوی نفاق هدایت میشده، برگزار گردیده و مطالبی را از مفاد این نشست به اطلاع متهم رسانده است.
در ادامه این تحرکات و فعالیتهای متهم پس از آزادی وی اقدام به جذب و بکارگیری افراد مستمر جهت همکاری با رسانههای ضد انقلاب ارتباط برقرار نموده و اولین بار در سال 1384 ، فعالیتهای خود را افزایش داده و نهایتا در تاریخ 90/5/9 به اتهام اجتماع و تبانی دستگیر و در طی مراحل تحقیقی و بازجویی نه تنها هیچگونه همکاری جهت روشن شدن زوایای جرم و پاسخگویی اتهامات خود ننموده و با مستمسک قرار دادن ادلههای غیرمعتبر و بیپایه و اساس به دنیال تحریف و تغییر روند بازجویی و تحقیقات را داشته اما وجود مستندات و دلایل کافی پرونده و تاکید دستگاههای امنیتی و قضایی بر کشف زوایای پنهان فعالیتهای وی را بر آن داشت که پس از مایوس شدن از ترفندهای مقابلهای، لب به سخن گشوده و به اقدامات خود از قبیل عضویت و همکاری و اداره و دبیری کمیته گزارشگران حقوق بشر و غیرقانونی بودن این کمیته و ارتباطش با عناصر متواری ضد انقلاب و .... اظهار و اعتراف نماید.
این درحالی است که متهم همچنان به برخی اتهامات خود پاسخ نداده و با طفره رفتن و کتمان حقایق بدنبال کم کردن جرم خود و موارد اتهامی است، لازم به ذکر و یادآوری است که متهم علیرغم بازداشت و انجام تحقیقات و بازجویی به نظر می رسد همچنان به فعالیت ها و عملکرد مجرمانه خود اصرار و اقدامات خود در این راستا را به حق دانسته و همچنان سر موضع بوده و به گروه خود وابسته و تعلق خاطر دارد و هیچگونه ابراز ندامت و انزجار از گروههای مخالف خاصه کمیته گزارشگران حقوق بشر نکرده و قصد استعفا از این گروه را ندارد.
وکیل مدافع متهم در دفاع از موکل خود طی لایحه ای شماره.... مورخ .... دفاع کرد، دادگاه بخش دفاعیات را به بررسی خواهد نشست. وی در کلامی از مقام معظم رهبری آورده است....( همه در سطح واحدی نیستند بعضی ایمانشان قویتر است و بعضی ایمانشان ضعیفتر است. بعضی عملشان بهتر است. بعضی عملشان متوسطتر است. همدیگر را تحمل کنید.) اصولی هست، محورهایی است، اصل این است که در این اصول همدل باشیم. آیا ضایع کردن حیثیت جمهوری اسلامی که شجره طیبه و نوری الهی است که آفاق و تاریکیهای زمین را روشن کرده است از اصولی است که باید در آن همدل باشیم. موکل شما این موضوع را به عنوان یک اصل در تمام فعالیتهای خود دنبال میکند و حتی دو مرتبه اول که مورد رأفت حکومت اسلامی واقع شد، متنبه نشد . حالا شما با نقل کلامی اخلاقی از رهبر انقلاب که در خصوص موضوعات دیگری است و مربوط به حیطه " رحماء بینهم " است، آنرا به " اشدا علی الکفار" سرایت میدهید. بلکه موکل شما دست از همکاری با دشمن بردارد و گذشته خود را جبران کند. ببینید آیا تحصیلات رایگان دولتی در بهترین دانشگاه در بهترین رشته، بهرهاش شده یا نه ؟ چه لطفی حکومت در حق موکل شما نکرد؟ چند نفر توفیق دارند در دانشگاه شریف رشته هوا و فضا تحصیل کنند؟ با اینحال این لطف شامل ایشان شده اما پرچم خدمت و پیاده نظامی بیمزد برای استکبار جهانی افراشته و به هیچ صراطی مستقیم نیست. آیا باید بر این اصل با او همراه بود؟. وکیل: رد دیگران طرد دیگران در مسائل درجه دو مصلحت نیست. با انصاف باید بود، با انصاف باید عمل کرد.
دادگاه: آیا روسیاه کردن جمهوری اسلامی ایران که بیشترین ستمها از سوی نظام سلطه در حق وی شده است و در تمام موارد با جویدن زنجیر صبر مشقات را تحمل کرده و به هیچ بشری ظلم نکرده است از مسائل درجه دو است؟ پس مسائل درجه یک کدام است؟ آیا شما به امام خمینی کوچکترین اعتقادی دارید؟ ایشان فرموده است: حفظ نظام از اوجب واجبات است، آیا اهم واجبات الهی مسئله درجه دوم است؟
پس مسأله درجه یک چیست؟ منظور رهبر عزیز انقلاب از مسائل درجه دوم همین تصاحب مناصب است که برخی تاب نمیآورند و همه چیز را به هم میریزند و حاضرند اصل اسلام و حکومت اسلامی نباشد و فقط آنها سرکار بانشد. منظور رهبر انقلاب از مسائل درجه دوم گذشتن و خویشتنداری از خراشیدن صورت یکدیگر برای رسیدن به لزامه است. لزامه گوشت مانده و بو کرده میان دندانهاست که امیرالمونین علیه السلام از دنیا و متاع دنیا تعبیر به لزامه فرمودهاند : الاحریدع هذه اللزامه. نه اینکه منظور معظم له بی آبرو کردن نظام جمهوری اسلام باشد.
وکیل: در ادامه نقل قول از رهبر انقلاب: اصرار بنده بر این است که آحاد مردم هم در برابر افراد معدودی که با اصل این انقلاب مخالفند با اصل استقلال کشور مخالفند دشمن از اینگونه عناصر در داخل ملتها دارد. اینها را باید از عناصر معدود خودفروخته جداکرد. نباید اشتباه اتفاق بیفتد. آن کسانیکه که مصالح کشور را میخواهند، مایلند حقایق غالب کنند. من توصیهام به آنها این است که از این اختلافات جزئی و غیراصولی صرفهنظر کنند. معظم له بارها بخصوص در دو سه سال اخیر توصیه به جذب حداکثری و دفع حداقلی داشتهاند. این فرمایشات رهبری دقیقا توضیح همان مصلحت درجه دوم است که وکیل اشتباه برداشت کرده است. وکیل در دفاع خود اعلام میدارد: سیره معصومین نیز در ارتباط با مخالفین سیاسی که دست به اسلحه بردهاند شیوه ای متعادل و منصفانه بوده است. علی "ع" با کسانیه مسلحانه در مقابل حکومت حق و عدل شورش کردند، فرمودند: هم اخواننا بغوا علینا و آن حضرت در مورد خوارج فرمودند: پس از من خوارج را نکشید زیرا کسی که حق را جوید و دچار اشتباه شود، مانند آنکس نیست که باطل را خواهد و بدان هم دست یابد.
دادگاه: ظاهرا آقای وکیل معنای مخالفت سیاسی با تبلیغ علیه نظام و برهم زدن امنیتی فکری و اجتماعی مردم و مسلح کردن آنها به بهانه واهی را اشتباه گرفتهاند. متهم برای مخالفت سیاسی تحت تعقیب قرار نگرفته است. مخالفت سیاسی با همکاری با دشمن متفاوت است و همکاری با دشمن مخالفت سیاسی نیست. مخالفت سیاسی امری درونی و مربوط به اختلاف گروهها در داخل کشور است نه ارسال مراسلات کذب برای دشمن...
افرادی که در سیره معصومین به آنها اشاره شده است مرکزیت نداشتهاند و تشکیل گروه با هدف نهایی براندازی نداشتهاند. لذا این نوعی مغالطه در کلام است . اگر متهم پرونده با تمام سیاستها مخالف باشد و گروهی برای برهم زدن امنیت تشکیل ندهد. سیاهنماییها را برای دشمن ارسال نکند. کسی با او کاری ندارد. مگر شخص آقای وکیل که اینهمه وکالت مجانی از برای برهم زدن امنیت کشور انجام میدهد ، نوعی دهن کجی به محاکم وسیاست نیست؟ لذا در صورتی که مزد دریافت میکردی، دهن کجی نبود ولی تابحال کسی با وی کاری نداشته است؟ مجوز فعالیت داشتن و ممنوع نبودن همکاری با وی ربطی به فعالیت ممنوع و ارتکاب جرم ندارد. چه بسیار نشریههایی که مجوز فعالیت دارند و لیکن تخلف میکنند. آیا چون مجوز فعالیت دارند به تخلف آنها نباید رسیدگی شود؟
ضمنا ارتباط در فضای مجازی و غیر آن برای تبلیغ علیه امنیت تفاوتی با فضای غیرمجازی ندارد و اینکه نام این ارتباط فضای دوستانه و محبتآمیز گذاشته شود. بطوریکه به ذهن تداعی کند از نوع ارتباط دو دانشجو بر محور درس و تخصص یا دو ورزشکار بر محور ورزش یا... نیست. این جمع بر محوریت اقدام علیه امنیت از قبل با هم همکاری داشتهاند و هیچ ارتباط دیگری هم با هم نداشتهاند. بنابراین این هم نوعی مغالطهکاری از سوی آقای وکیل است.
ضمیمه: لایحه وکیل مدافع
دادگاه : اولا ایشان خاطرات دانشجویی را برای اشپیگل ارسال نکرده است. بلکه خاطرات زمان تحت تعقیب و زندانی بودن به عنوان زندانی سیاسی و به عنوان شخص آزادیخواهی که حکومت استبدادی صدای وی را تحمل نکرده است، خاطرهنویسی کرده است. بنابراین عنوان خاطرات دانشجویی به این چنین نوشتههایی دادن، نوعی مغالطهکاری است.
ثانیا: پاسخ به بررسی قسمتی از مغالطه دیگر مبنی بر جواز هر نوع همکاری ولو مجرمانه با اشپیگل چون اشپیگل جواز فعالیت دارد. قبلا گذشت.
ثالثا: برای تبلیغ علیه تمامیت نظام همینقدر کافیست که اظهارات متهم و گروه همکاری وی ولو به عنوان جزءالعله در محکومیت به ناحق ج. ا. ا به نقض حقوق بشر استفاده شده باشد.
وکیل: در خصوص اتهام موضوع ماده 610....
دادگاه: آقای وکیل برهم زدن امنیت گاهی آنی با یک حمله موشکی صورت میگیرد، ظاهرا شما فقط همین یک مصداق را از اخلال در امنیت میشناسید. در صورتی که با ملاحظه کتابهای حقوقی جرایم امنیت خواهید دید که بر هم زدن امنیت به شیوههای نرمافزاری، مخملی و ... به حدی ظریف است که گاهی شهروندان بدون دستزدن به هر نوع خشونتی، حاکمتی را سرنگون میسازند. سپس راهکارهای آن را برمیشمارند. اگر این شیوهها در ایران به نتیجه نرسیده است، به علت علاقه مردم به حاکمیت بوده است. والا همین روشهای ابداعی نظام سلطه که اخیرا در موضوعات دیگری گریبان انگیلس و آمریکا و سایر همپیالههای آنان را گرفته است در فضای به اصلاح مجازی تخمریزی و طراحی شده است و سپس به سطح خیابانها کشیده میشود بنابراین حواله فعالیتها به فضای مجازی در مقابل حقیقت و مجاز لغوی نیست و همینطور حقیقت و مجاز مطرح در علم بیان. البته وکیل محترم مطرحکننده این نگفتنیها ظاهرا دارای مدرک دکترای حقوق است و بعید است این مطالب را نداند. شاید به مقتضای دفاع براساس گرایشهای واقعی اینگونه خود را به تغافل زده است.
در مورد توبه از حد که پذیرفتنی است ظاهرا با قیاس الویت خواستهاید، بفرمایید در تعزیرات به طریق اولی پیذرفتن است دادگاه نظر خود را در مورد این قیاس اظهار نمیکند ولیکن توبه نشانههایی دارد که پشیمانی از گذشته و سعی و تلاش برای جبران آن از علایمش میباشد و در پرونده عکس این مشاهده میشود. بنابراین صرف اعلام پشیمانی برای فرار از مجازات توبه تلقی نمیشود. ایشان فرصت داشت میتوانست جبران کند نه تنها جبران نکرد بلکه همان فعالیتها را ادامه دادند.
متهم در دفاع از خود مطالبی با مضمون دفاعیات وکیل در صورت جلسه مرقوم داشت که بدین شرح است:".. در خصوص اتهام تبلیغ علیه نظام که مصداق آن در پرونده و دفاع آخر همکاری با نشریه اشپیگل آلمان ذکر شده است بایستی عرض کنم که پس از دوران بازداشت حساسیت ویژهای بر احتراز از فعالیتهای غیرقانونی داشته و دارم.. ... همکاری با اشپیگل غیرقانونی نبوده..... با هیچ رسانهای مصاحبه نکردم.... از دانشگاه مرا اخراج کردند.... تمام کسانی که ارتباط سایبری با آنها داشتهام در خارج از کشورند و عنصر مادی جرم تبانی مخدوش است.... فارغالتحصیل دبیرستان علامه حلی( استعدادهای درخشان) بوده و با رتبه بالا در کنکور سراسری در رشته مهندسی هوا و فضا دانشگاه شریف پذیرفته شدم و لکن علیرغم زمینه مناسب ترجیح دادم در کشور بمانم و مهاجرت نکنم.
دادگاه: همانطوریکه ملاحظه میشود دفاعیات متهم و وکیل مدافع وی در یک افق بوده و با توجه به بررسی دفاعیات وکیل نیازی به بررسی دفاعیات متهم نمیباشد. فقط یادآوری میشود که متهم همانطور که در بیاناتش منعکس است پس از آزادی سعی کرده به گونهای فعالیتهای مجرمانه خور را پیگیری کند که اثری بر جای نگذارد
دراینحال دادگاه نظر به شرح فوق محتویات پرونده و کیفرخواست اتهامات انتسابی را وارد دانسته و دفاعیات را مؤثر در مقام تشخیص نداده است. لذا با استناد به مواد 500 و 610 قانون مجازات اسلامی و لحاظ ماده 46 و 47 قانون مجازات، متهم را ب پنج سال حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشت محکوم مینماید. این رأی ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم تجدیدنظر استان تهران میباشد. ضمنا با توجه به اینکه تحمل حبس وی در تهران سبب تجمع همگرایان وی و فساد میشود، مقرر میدارد که نامبرده حبس را در شهرستان زابل تحمل نماید. این قسمت از رأی با استناد به ماده 19 قانون مجازات اسلامی صادر گردیده است و همچون اصل رای قابل تجدیدنظرخواهی است.
رئیس شعبه 26 دادگاه انقلاب اسلامی
پیرعباسی
ضمیمه: متن لایحه دفاعیه وکیل مدافع
|
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر