معصومه دهقان همسر عبدالفتاح سلطانی، وکیل و از هیات موسسان کانون مدافعان حقوق بشر، با اظهار اینکه طی ۷ ماه و نیم که از بازداشت همسرش می گذرد «هیچکدام از حقوق شهروندی» آنها رعایت نشده است به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت:« آقای سلطانی باید طبق قانون با قرار وثیقه تا زمان دادگاه تجدید و صدور حکم قطعی از زندان بیرون بیاید.
در حال حاضر وکلای ایشان لایحه تجدید نظر خواهی را به دادگاه تحویل داده اند و ما منتظر تعیین وقت هستیم. من چندین بار به دفتر دادستان تهران برای تبدیل قرار بازداشت به وثیقه مراجعه کردم و نامه نوشتم اما تا به حال هیچ پاسخی نگرفتم. من ۲۸ اسفند ماه سال گذشته نامه ای به دادستان کل کشور نوشتم اما چند روز پیش که برای گرفتن جوابش به دفتر ایشان مراجعه کردم مسول دفترشان گفتند که نامه نیست و باید بگردند تا پیدایش کنند من هم گفتم که یک نامه دیگر می دهم شاید آن یکی گم شده باشد. حالا امیدوارم این نامه هم به سرنوشت قبلی دچار نشود.»
عبدالفتاح سلطانی از وکلای برجسته حقوق بشر ایران روز شنبه ۱۹ شهریور ماه ۱۳۹۰ بازداشت شد و در تاریخ ۱۸ دی ماه در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی پیرعباسی با سه اتهام روبه رو شد: گرفتن جایزه حقوق بشر نورنبرگ آلمان، مصاحبه با رسانه ها درباره پرونده موکلانش و مشارکت در تاسیس کانون مدافعان حقوق بشر. در ۱۴ اسفند به وکلای او ابلاغ شد که او به ۱۸ سال حبس در تبعید در شهر برازجان و ۲۰ سال محرومیت از حرفه وکالت محکوم شده است. در حال حاضر وکلای او لایحه تجدید نظر خواهی خود را به دادگاه تحویل داده اند. آقای سلطانی پس از اعلام حکم به بند عمومی زندان اوین منتقل شده است.
همسر عبدالفتاح سلطانی به کمپین گفت: « در طی مدت بازداشت آقای سلطانی ما حتی یکبار هم اجازه ملاقات حضوری نداشتیم. هفته پیش به خیلی از خانواده های زندانیان به مناسبت سال نو ملاقات حضوری دادند. من به ماموری که مسول این کار بود گفتم باید به ما هم ملاقات حضوری بدهند که ایشان گفت من به آقای سلطانی نمی توانم ملاقات بدهم. اگر در این مملکت قانون است باید در مورد همه رعایت شود و اگر نیست لطفا اعلام کنند که قوانین موجود را حذف کرده اند تا حداقل ما توقع اجرایش را نداشته باشیم. اگر قانون ملاقات و مرخصی وجود دارد باید همه زندانیان از آن برخوردار باشند.»
معصومه دهقان در پاسخ به این سوال که آیا وسایلی که ماموران امنیتی در روز تفتیش خانه و بازداشت آقای سلطانی از منزل آنها بردند به آنها برگردانده شده است، گفت:«همه وسایل برگردانده نشده است مانند آلبوم عکس خانوادگی، وسایل شخصی من مثل دفترچه یادداشت هایم، جزوها و حتی دفترچه حساب بانکیم. من آخر نمی دانم این وسایل به چه دردشان می خورد که نگه داشته اند. سال ۸۶ نیز که ماموران خانه ما را تفتیش کردند با خودشان وسایلی از جمله آلبوم عکس، چند رادیو و سی دی های شخصی را بردند که هنوز نداده اند. بهرحال این ها وسایل شخصی و خانوادگی است که من راضی نیستم در دست آنها باشد. ولی هر بار هم که برای گرفتنشان مراجعه کردم گفتند حالا دوباره بیا. من آخر باید چند بار دنبال آنها بروم.»
معصومه دهقان با اظهار اینکه مسولان قضایی خانواده های زندانیان را نیز آزار می دهند، گفت:« خانواده ها که نباید دیگر تنبیه شوند. آنها نه ملاقات حضوری می دهند و نه مرخصی. حکم های عجیبی هم مانند تعبید می دهند. حالا به فرض اینکه آقای سلطانی به برازجان برود چه کسی در این میان رنج می کشد، مسلما خانواده که باید مسیر طولانی را برای دیدن او بروند. مار مجید دری چند روز پیش می گفت که هر بار برای دیدن مجید سه روز زندگیشان تلف می شود تا یکساعت او را در زندان شهر دیگر ببینند. آیا این طور حکم دادن با روح قوانین اسلامی ، انسانی و جمهوری اسلامی همخوانی دارد؟»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر