جمهوری اسلامی از یکماه پیش صدور احکام اعدام بیشتری را در دستور گذاشته و احکام صادره بیشتری را به اجرا درآورده است. شواهد نشان می دهد که تعدادی از اعدام شدگان زندانیان سیاسی و عقیدتی بوده اند. اجرای احکام اعدام دو برادر بنام های: «محمد و عبدالله فتحی» در روز سه شنبه ۲۷ اردیبهشت ماه در زندان اصفهان، از تازه ترین نمونه های اعدام های این دوره است. اعدام این دو برادر در حالی صورت گرفت که مأموران مزدور رژیم در نهایت بیرحمی به مادر این دو اعدامی اجازه ندادند در آخرین دیدار با فرزندانش آنان را در آغوش بگیرد.
روز دوشنبه ۲۶ اردیبهشت هم در شهر بندرعباس یک نفر را با نام اختصار شده "الف ـ س" اعدام کردند و روز چهارشنبه ۷ اردیبهشت نیز، ۴ نفر دیگر در همین شهر و در ملاء عام اعدام گردیدند. گزارش ها حکایت از این دارند که احکام اعدام دو نفر از آنان در سنین ۱۶ و ۱۷ سالگی صادر شده است. روز شنبه ۳ اردیبهشت هم شخصی به نام «گل محمدی»، در زندان کرمانشاه به دار آویخته شده است.
با این که از تعداد اعدام شدگان بی نام و نشانی که مخفیانه سر به نیست شده اند، آماری در دست نیست؛ اما بر اساس آمار اعلام شده از ابتدای سال جاری تاکنون یعنی طی مدت دو ماه حکم مرگ ۱۸۵ نفر به اجرا درآمده است و هم اکنون بیش از ۴۵ زندانی سیاسی و مدنی دیگر در لیست محکومان به اعدام در زندان های کشور بسر می برند.
روز دوشنبه ۲۶ اردیبهشت هم در شهر بندرعباس یک نفر را با نام اختصار شده "الف ـ س" اعدام کردند و روز چهارشنبه ۷ اردیبهشت نیز، ۴ نفر دیگر در همین شهر و در ملاء عام اعدام گردیدند. گزارش ها حکایت از این دارند که احکام اعدام دو نفر از آنان در سنین ۱۶ و ۱۷ سالگی صادر شده است. روز شنبه ۳ اردیبهشت هم شخصی به نام «گل محمدی»، در زندان کرمانشاه به دار آویخته شده است.
با این که از تعداد اعدام شدگان بی نام و نشانی که مخفیانه سر به نیست شده اند، آماری در دست نیست؛ اما بر اساس آمار اعلام شده از ابتدای سال جاری تاکنون یعنی طی مدت دو ماه حکم مرگ ۱۸۵ نفر به اجرا درآمده است و هم اکنون بیش از ۴۵ زندانی سیاسی و مدنی دیگر در لیست محکومان به اعدام در زندان های کشور بسر می برند.
روز دوشنبه ۲۶ اردیبهشت ماه نیز یکبار دیگر اجرای حکم اعدام «حبیب الله لطیفی» قوت گرفته است. حکم حبیب الله لطیفی که قرار بود در ۵ دیماه ۱۳۸۹ اجرا شود، بعد از اعتراض و تجمع مردم سنندج در مقابل زندان این شهر و درخواست وکلای او متوقف شده بود. حبیبالله لطیفی، دانشجوی سال آخر رشته مهندسی صنایع در دانشگاه ایلام، روز اول آبانماه سال ۱۳۸۶ بازداشت شد. دستگاه قضایی رژیم او را به اتهام واهی ''اقدام علیه امنیت ملی و محاربه" به اعدام محکوم نمود. بر اساس گزارشات منتشره، حکم اعدام زندانی سیاسی حبیب الله لطیفی، پس از تائید توسط دیوان عالی کشور، یکبار دیگر به دایره اجرای احکام رفته است و بیم آن می رود که وی را به زودی پای چوبه دار ببرند. "شیركو معارفی" همچنان در خطر اعدام قرار دارد. "مصطفی سلیمی" به سلول انفرادی به منظور اجرای حکم اعدام منتقل شده است. حکم اعدام "زینب جلالیان" لغو نشده است و خطر مرگ همچنان جان این زن مبارز سیاسی را تهدید می کند. اینها و شمار دیگری از مبارزین سیاسی دربند همچنان زیر تیغ جلادان رژیم قرار دارند. رژیم همواره لیستی از زندانیان محکوم به اعدام را در دست دارد تا هر وقت لازم دید فضای ترس و ارعاب بیشتری در جامعه برقرار سازد، یکی یکی یا دسته جمعی آنان را به دار آویزد. اعدام های پی در پی که این روزها بار دیگر از سر گرفته شده اند، با هدف مرعوب ساختن مردم مبارز و معترض در بیرون زندان ها و وادار ساختن زندانیان سیاسی به تسلیم در برابر خواسته های رژیم در درون زندان ها صورت می گیرد. اما طی همین مدت که موج اعدام ها در زندان ها شتاب بیشتری گرفته است، شاهد بوده ایم که اعمال سرکوبگرانه جمهوری اسلامی نه قادر بوده سیر مقاومت و اعتراض را در جامعه متوقف کند و نه زندانیان سیاسی را به تسلیم در برابر خواسته های رژیم وادار سازد، بلکه بر عکس عرصه های متنوعی از مبارزه و مقاومت در سطح جامعه گشوده شده اند و روحیه مقاومت در زندان های رژیم هم افزایش یافته است. در بیرون از زندان ها اعتراضات و مبارزات مدنی و توده ای و کارگری کماکان ادامه دارند. تجمعات و اعتصابات کارگری همچنان رو به گسترش اند. فرجام موفقیت آمیز برخی از اعتصابات کارگری مانند اعتصابات پیروزمند کارگران پتروشیمی تبریز و ماهشهر. برگزاری مراسم های اول ماه مه در تعدادی از شهرهای ایران از جمله سنندج، اعتراضات دانشجویی امیدوار کننده اند. زندانیان درون زندان ها به آنچه که در درون زندان و بیرون آن روی می دهد معترض اند و شجاعانه همبستگی خود را با مبارزان بیرون زندان اعلام می کنند. و اعتراضات آنان در درون زندان ها نشان از استقامت و شجاعت آنان دارد. این شیوه همیشگی جمهوری اسلامی است که هر وقت اختلافات درونی شان بالا می گیرد، و یا تحرکی اجتماعی در جریان است، لیست زندانیان محکوم به اعدام را پیش می کشد و حکم مرگ شماری از آنان را به اجرا درمی آورد تا بخیال خود از کل جامعه زهر چشم بگیرد. جمهوری اسلامی از سر درماندگی می پندارد که اگر اینگونه از سویی بیشترین فشارها را بر زندانیان سیاسی وارد سازد و شرایط و فضای درون زندان ها را غیرانسانی تر نماید، و از سویی دیگر هر هفته شماری از زندانیان سیاسی را به دار بیآویزد و یا پیکر بی جان اعدام شدگان را گروگان بگیرد، مردم را مرعوب خواهد کرد و بحران حکومتی خود را از سر خواهد گذراند و با خیال آسوده تری طرح های ضد انسانی اش را باجرا در خواهد آورد. اما جمهوری اسلامی علیرغم نیاز مبرمی که به ادامه اعدام و قتل و کشتار دارد، هرگاه که با اعتراض و مقاومتی یکپارچه، متحدانه و وسیعی روبرو بوده؛ دست نگهداشته و آهنگ جنایاتش را کند کرده است. جمهوری اسلامی علیرغم درندگی وصف ناپذیرش در مقابل اراده متحد توده های مردم راهی جز عقب نشستن ندارد. به پشتوانه اراده متحد و مبارزه وسیع، گسترده و سازمانیافته می توان ماشین قتل و جنایت این رژیم را متوقف کرد. این رژیم که بر موج خشم و نفرت توده های مردم نشسته و حیات و بقایش را در گرو ادامه جنایات سی و چند ساله خود می بیند و نه پایگاهی در میان مردم دارد و نه وجهه ای در دنیای خارج، نه پاسخی برای مردم دارد و نه افق روشنی برای ماندگاری خویش، برای اینکه قدرتش را به رخ مردم بیدفاع بکشد، هرازگاهی عده ای از فرزندان مردمی را که نان و آزادی و زندگی شان را به گروگان گرفته به مرگ محکوم می کند و به قتل می رساند تا چند صباحی دیگر به ضرب قتل و جنایت روز مرگش را عقب بیندازد. نبایستی اجازه داد انسان هایی که به خاطر دفاع از عقاید و باورهایشان، به دلیل اعتراض به ستم و سرکوب و استثمار، نابرابری و تبعیض و به سبب اعتراض به دیکتاتوری حاکم به زندان افتاده اند، سر سرفرازشان بر سر دار برود. اکنون که افکار عمومی جهان علیه جمهوری اسلامی است و این رژیم در صدر لیست جنایتکارترین دولت ها قرار دارد و اختلافات درونی شان گشترش یافته است، نباید گذاشت این رژیم جنایتکار به قیمت جان عزیزانمان، روز مرگ خود را با کشتار زندانیان سیاسی و عادی و ایجاد جو اختناق در جامعه بتعویق اندازد. آیا تداوم جنایات رژیم در داخل زندان ها و در خیابان ها و سر چهار راه ها، می تواند بقای این حکومت را تضمین کند؟ آیا این جنایات می توانند طنین شعار:''اعدام باید متوقف شود'' و خشم زندانیان و همه آن میلیون ها انسانی را که در خارج از زندان ها علیه مجازات اعدام اند و آرزوی سرنگونی این رژیم را در دل دارند، فرو نشاند؟ گرچه این رژیم منفورتر و منزوی تر و بی آبروتر از آن است که افکار عمومی بین المللی آن را نشناسند، با این حال نباید از هیچ اقدامی که پرونده جنایات ۳۳ ساله این رژیم را در مجامع بین المللی بگشاید، غافل بود. باید تلاشی را سازمان داد که سازمان های مدافع حقوق بشر، کل جنایات رژیم و بطور ویژه کشتار زندانیان بیدفاع را از نزدیک بررسی کنند. باید انسان های شریف و انساندوست و آزادیخواه دنیا را فرا خواند تا در یک همبستگی انسانی و با اقداماتی فراکشوری، فریاد همه زندانیان دربند، همه شکنجه شدگان، هم محکومان به مرگ ایران را به گوش همه عالم برسانند http://parsdailynews.com/83632.htm | |
گزارش ارسالی از کومه له | |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر