۱۳۹۰ تیر ۱۹, یکشنبه

۱۲ سال از دزدیده شدن «ریش‌تراش» در کوی دانشگاه گذشت



نتیجه بررسی‌های قوه قضاییه از وقایع کوی دانشگاه، محکومیت ۹۱روزه اروج‌علی ببرزاده را به دنبال داشت، اما معلوم نشد چه کسی قاتل «عزت ابراهیم‌نژاد» است و چه کسانی مسوول «جنایت‌»های حمله به خوابگاه دانشجویان دانشگاه تهران. و معلوم نشد چرا سید محمد خاتمی در آن روزها کوتاه آمد؟از روزی که خبر مرگ مشکوک سعید امامی در رسانه‌ها منتشر شد تا روز انتشار نامه محرمانه سعید امامی به وزیر اطلاعات در روزنامه «سلام»، بسیاری فکر می‌کردند که وزن دولت خاتمی بر نیروهای امنیتی نزدیک به بیت رهبری چربیده است.همه چیز از اصلاحیه قانون مطبوعات شروع شد. جناح راست می‌خواست پیش از پایان یافتن اکثریت‌اش در مجلس، فضا را برای رسانه‌های حامی خاتمی تنگ کند. اما انتشار نامه محرمانه سعید امامی به دری نجف‌آبادی در روزنامه سلام قاعدتا می‌بایستی در روزهایی که هر گونه حمایت از ایده‌های سعید امامی پرهزینه بود، نتیجه را برگرداند. اما چنین نشد.



اگر نمایندگان حامی خاتمی در مجلس، جلسه رای‌گیری را ترک کرده بودند و مجلس را از اکثریت می‌انداختند، شاید کلیات اصلاحیه قانون مطبوعات تصویب نمی‌شد، اما گویی برای بعضی، «آبستراکسیون» حرام بوده است... توقیف روزنامه سلام با شکایت وزارت اطلاعات، توسط دادگاه ویژه روحانیت و اعتراض شبانه دانشجویان در کوی دانشگاه، بحرانی را به ارمغان آورد که نشان از ضعف شدید دولت خاتمی در مقابل تمامیت‌طلبان و نیروهای نزدیک به سپاه پاسداران داشت.حمله به کوی دانشگاه از سوی نیروهای «نوپو» و همراهی لباس شخصی‌ها موجب آسیب‌ها جسمی و روحی فراوانی شد؛ «نیروهای ویژه پاسدار ولایت» ثابت کردند که هر کاری هم بکنند، نهایتش یک مامور ساده به اتهام دزدیدن ریش‌تراش برقی محکوم می‌شود. اما انتظار دانشجویان در کوی، آمدن رییس جمهوری ۲ خردادی بود. بسیاری از نمایندگان و مسوولان کشور آن روزها به کوی رفتند. از موسوی لاری، وزیر کشور گرفته تا دکتر معین، وزیر علوم...ولی از خاتمی خبری نشد.زد و خوردها به خیابان انقلاب کشید...در خیابان جمال‌زاده اتوبوس شرکت واحد را واژگون کردند، اما گویی کسانی به جمعیت ملحق شده بودند که دانشگاه و فضای دانشجویی را نمی‌شناختند.رهبری نظام هم در جلسه‌ای با عده‌ای از آسیب‌دیدگان به دلجویی پرداخت، و در دیدار با حامیان خود، از آنها خواست در مقابل اهانت‌هایی که به او در روزهای بعد از ۱۸ تیر شده سکوت کنند. اما این سکوت در روز ۲۳ تیر با سرکوب همراه شد. سرکوبی که گفته می‌شود فرماندهان سپاه که «كاسه‌ی صبر»شان لبریز شده بود هدایت آنرا بر عهده داشتند. از جمله این سرداران، محمد باقر قالیباف بود که بعد از سردار لطفیان به فرماندهی نیروی انتظامی رسید.نامه فرماندهان سپاه به خاتمی در آن روزها، و اتفاق ۲۳ تیر که بعد از آن با دستگیری‌های گسترده‌ای همراه بود به کودتا شبیه‌تر بود تا یک سرکوب ساده.سوال بسیاری از دانشجویان این بود که «خاتمی کجاست»؟بعد از آن اتفاق، دانشجویان بسیاری زندانی شدند و یکی نیز در زندان درگذشت، اما حکم دادگاه برای دزدیده شدن یک ریش‌تراش برقی برای دانشجویان و اصلاح‌طلبان بسیار دردناک بود.بعد از تعطیلی روزنامه سلام و سرکوب شدید دانشجویان، اصلاح‌طلبان تنها دو پیروزی عمده کسب کردند؛ مجلس ششم و ریاست جمهوری سال ۱۳۸۰.بسیاری، ترور حجاریان، تعطیلی فله‌ای روزنامه‌ها در بهار ۷۹ و به زندان افتادن برخی شرکت کنندگان در کنفرانس برلین و عدم توانایی مقاومت بیشتر خاتمی در مقابل اقتدارگرایان و کاهش اعتبار و ضعیف شدن تدریجی «دوم خردادی‌ها» را از نتایج کوتاه آمدن خاتمی بعد از ۱۸ تیر می‌دانند.بعد از آن ماجرا، نتیجه تحقیقات در باره قتل‌های زنجیره‌ای، دستگیری یکی از وکلا بود. اکبر گنجی سال‌ها زندانی دستگاه قضایی شد و با اعتصاب غذا تا پای جان دادن پیش رفت.اینک ۱۲ سال از شب دزدیده شدن ریش‌تراش برقی در کوی دانشگاه می‌گذرد...اکبرمحمدی اما دیگر نیست...عزت ابراهیم نژاد دیگر نیست...محمد خاتمی اما هست که امیدوار به بخشیده شدن از سوی حاکمیت برای حضور تعدادی از کاندیداهای نزدیک به خود در مجلس است، تا شاید تعدادی از نمایندگان مجلس بعدی بعد از پذیرش خواسته‌ها و شروط حاکمیت و اثبات التزام عملی به ولایت فقیه واحتمالا نفی جنبش سبز جایی در بهارستان پیدا کنند.-----------این مطلب حاصل جمع‌بندی نوشته‌های چند نفر از دوستان خودنویس است

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر