دکتر محمد ملکی به دلیل صراحت بیان و مواضع سیاسی اش در دهه ۶۰ (به مدت ۵ سال)، و بعدتر در سالهای ۷۹-۸۰ و ۱۳۸۸ ماهها در حبس و تحت فشار و بدرفتاریهای گوناگون قرار داشته است. وی هم اینک به قید وثیقه آزاد است.
گفت و گو با دکتر محمد ملکی را در ادامه می خوانید:
دو سال بعد از انتخابات سال ۸۸، انتخابات مجلس نهم اسفند ماه برگزار می شود. در حالی که خاتمی پیش از این شرط ها و لوازمی را برای حضور اصلاح طلبان در انتخابات مطرح کرده بود، حال بخش زیادی از اصلاح طلبان از عدم شرکت در انتخابات سخن می گویند. آیا این موضع گیری به معنای تحریم انتخابات است؟
من پیش از این در مورد شرط های آقای خاتمی نظرات خودم را گفتم و نوشتم. سه شرط آقای خاتمی بسیار مبهم و قابل تفسیر است، اولا ایشان می گویند آزادی زندانیان سیاسی، مقصود ایشان از زندانیان سیاسی چه کسانی هستند؟ آیا از نظر جناب ایشان زندانیان سیاسی فقط دوستان اصلاحاتی ایشانند یا این تقاضا شامل گروههای دیگر هم می گردد؟ دوم در مورد آزادی احزاب آیا از نظر ایشان جز چند حزب وابسته به اصلاح طلبان حزب دیگری مورد نظر می باشد؟
به هر حال از همان روزی که آقای خاتمی چنین شرط هایی را گذاشتند معلوم بود این شروط عملی نخواهد شد و حتما خود آقای خاتمی هم به این امر واقف بود. حال که بقول شما بخش زیادی از اصلاح طلبان از عدم شرکت در انتخابات سخن می گویند باید به جدال لفظی این که این عمل "تحریم" است یا "عدم شرکت" پایان داد و وارد عمل شد.
عدم شرکت در انتخابات چه تفاوت هایی با تحریم دارد؟
به نظر من کسانی که از کاربرد کلمه "تحریم" می ترسند نمی خواهند رابطه خود را با نظام به کلی قطع کنند، آنها هنوز فکر می کنند این نظام اصلاح شدنی است و رویای آنها بازگشت به "دوران طلائی" است. مسئله، کاربرد کلمه "تحریم" یا "عدم شرکت" نیست، باید این عدم حضور یا تحریم به شکل یک کار فعال و هدفمند درآید.
برخی از کارشناسان معتقدند که باید از فضای انتخابات برای افشاگری علیه حکومت بهره گرفت. به باور شما این راهکار امکان پذیر است؟ اگر پاسخ تان مثبت است، سبزها و اصلاح طلبان و نیروهای خواستار تغییر چگونه باید عمل کنند؟
بله می توان از فضای انتخابات برای افشاگری علیه حکومت استفاده کرد، اما تا زمانی که اصلاح طلبان روشن نفرمایند چگونه می خواهند نظام را اصلاح کنند و نظر خود را نسبت به نظام و قانون اساسی نظام و بدعت های غلطی که در این سالها گذاشته شد به صراحت اعلام نکنند صحبت از تغییر بیشتر به بازی با کلمات می ماند. به هر حال آنها که به تغییر ساختاری معتقد هستند، تاکتیک های بسیاری را می توانند به کار بگیرند که یقینا با بررسی پیشنهادهای مختلف، بهترین روش، مورد بهره گیری قرار می گیرد.
چگونه می توان تحریم فعال را به عنوان یک راهکار در پیش گرفت؟
تفاوت "تحریم فعال" و "غیرفعال" در این است که در تحریم فعال، تحریم کنندگان وارد صحنه می شوند و از هزینه های آن ترسی به دل راه نمی دهند، ولی در تحریم غیرفعال تحریم کنندگان فقط سر صندوق ها حاضر نمی شوند و رای نمی دهند. راهکارهای عملیاتی برای تحریم فعال بسیار است که همراه با توزیع پوستر، نامه و انواع شیوه های تبلیغاتی شروع می شود و به موازات آن تجمعات مردمی در پارک ها و میادین شهرها باهدف روشنگری مردم تشکیل می گردد. البته راه های فراوان دیگری وجود دارد که می تواند به وسیله همراهان و همفکران ارائه گردد.
منتقدان تحریم بر این باورند که در انتخابات مجلس با توجه به بافت های قومی و قبیله ای امکان تحریم گسترده وجود ندارد، به نظر شما چه راهکاری برای همه گیر شدن تحریم انتخابات مجلس حتی در مناطق کوچک نیز، وجود دارد؟
من معتقدم باید نسل جوان بویژه دانشجویان این رسالت را به عهده بگیرند و با رفتن به مناطق کوچک و روستاها کار تبلیغاتی برای آگاه سازی مردم انجام دهند. فراموش نکنیم که ما امروز بیش از ۳ میلیون دانشجو داریم که بخش مهمی از آنها از روستاها و شهرستانها برخاسته اند و حتما می توانند از عهده این کار برآیند؛ همان گونه که در پیروزی آقای خاتمی در دور اول ریاست جمهوری نقش دانشجویان در روستاها بسیار چشم گیر بود. حال نیز عزیزان دانشجو می توانند در آگاهی دهی هموطنان روستایی نقش خود را بازی کنند.
نداي سبز آزادی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر