۱۳۹۰ دی ۱۱, یکشنبه

سرکوب دراویش به بهانه مبارزه با عرفان های کاذب



فرزان فرامرزی: در تابستان سال جاری، فشار بر دراویش گنابادی با درگیری هایی پراکنده در شهرستان کوار به اوج خود رسید. در همین زمینه گفتگویی انجام داده‌ایم با زارا نورانی، مسئول انجمن جهانی پاسداشت حقوق بشر در ایران (شاخه لندن)، و از ایشان در مورد آخرین وضعیت دراویش گنابادی در این سوال کردیم.  خانم نورانی از وضعیت دراویش در ایران می‌گوید:
خانم نورانی! در ابتدای گفتگو بفرمائید چرا با وجود اینکه، دراویش گنابادی مسلمان هستند، باز هم در حکومت اسلامی ایران، تحت فشارند و حقوقشان نقض می شود؟
این مسئله مربوط به مسلمان بودن یا نبودن دراویش و سایر گروه های قومی یا عقیدتی نیست. بلکه به ماهیت نظام حاکم برمی گردد که یک نظام دیکتاتوری فرقه ای می باشد که هیچ گونه عقیده و باور دیگری را به غیر از خود نمی پذیرند و در صدد پاکسازی هر گونه تعریف و طرز تفکر دیگری می باشند.
از اواخر تابستان سال جاری موجی از بازداشت های گسترده و ضرب و شتم دراویش در شهرستان کوار و شهرهای تهران و شیراز آغاز و فشار بر دراویش ابعاد تازه ای به خود گرفت. ماجرای کوار از کجا شروع شد؟ برخی از وب سایت های مدافع حقوق دراویش مدعی هستند که نیروهای حکومتی به سوی دراویش شلیک کرده اند و از آن طرف وب سایت های حامی دولت نظیر رجانیوز مدعی است که این دراویش گنابادی بوده اند که به سوی مردم شلیک کرده اند؛ می شود در این مورد توضیح بدهید؟


ماجرای حمله به کوار ادامه حمله های سلسله واری است که بعد از سال ۱۳۸۴ بصورت سیستماتیک و طراحی شده به صورت ظاهر زیر نظر و با مسئولیت “جامعه مدرسین حوزه علمیه قم” به ریاست آخوند محمدیزدی، و درحقیقت به دستور رهبر نظام، همزمان با روی کار آمدن دولت نهم به صورت گسترد ه ای آغاز گشت.
برای مثال آخوندی بنام “آخوند مدنی” در خراسان، که با روی کارآمدن نظام به اصطلاح اسلامی این آخوند قدرت زیادی در گناباد و بیدخت پیدا کرده بود، به سرکوب دروایش روی آورد و کتاب هایی علیه آنها نوشت. به تازگی هم در مصاحبه با سایت “جوان آنلاین” اعلام کرد که “دراویش مانند موش خانگی هستند که باید آنها را با سم مهلک  از میان برداشت”. این درست همان حرفی است که هیتلر در مورد یهودیان زد.
چند ماه قبل از حمله به کوار، طلبه -بسیجی هایی را به ایستگاه های مترو به عنوان مبارزه با عرفانهای کاذب روانه کردند که پشت میزی مینشستند و زیر عنوان مبارزه نرم علیه عرفان های کاذب و نوظهور، علیه تصوف و درویشی سمپاشی می کردند. در همین اثنا، یکی از همین طلبه- بسیجی ها با نام شهبازی به کوار فرستاده شد و با استفاده از عناصر بسیجی پایگاه هایِ بسیج شهرستان های استان فارس، شروع به تبلیغ و جوسازی کرد، و آنها علیه تصوف به فحاشی و توهین پرداخته و به خانه و مغازه دراویش هجوم بردند و حتی به  شعار نویسی بر روی دیوارهای شهر با عنوان “مرگ بر درویشهای آمریکایی” اقدام کردند و عکس های بزرگان آنها را شکسته و سعی در آتش زدن خانه و مغازه های آنها کردند.
دراویش شهرستان های دیگر استان فارس برای کمک به دراویش کوار خود عازم این شهرستان شدند که متاسفانه در ورودی شهر کوار از آنها با گلوله سلاح های جنگی مثل کلت و کلاشینکف استقبال شد.
شش نفر از دراویش به ضرب گلوله از پا افتادند که در این میان یک جوان به نام وحید بنانی سروستانی پس از سه روز در اثر شدت خونریزی شهید شد. ماموران اداره اطلاعات پیکر این شهید را به خانواده اش نمی دادند و با ایجاد فشار روانی می خواستند از پدر و مادر او گواهی بگیرند که پسرشان بسیجی بوده و درویش نبوده!!! حتی در سردخانه سبیل های او را تراشیده بودند تا ادعا کنند که درویش نبوده.
بعد از آن اداره اطلاعات و دستگاه های پروپاگاندای نظام  با درست کردن یک ویدئوی فضیحت بار خواستند نعل وارونه بزنند و بگویند که دراویش به بسیجی هایی که سرگرم ارشاد آنها بوده اند حمله کرده اند و دست به کشتار زده اند. بعد هم دراویش را دسته دسته به اداره اطلاعات احضار کرده و به زندان عادل آباد شیراز و اوین تهران.
همانطور که خودتان نیز اشاره کردید، جمهوری اسلامی دراویش گنابادی را “دراویش آمریکایی” می خواند و ادعا می کند که دراویش قصد مخدوش کردن چهره ایران و اسلام را دارند، آیا شما واقعا چنین هدفی دارید؟ بنظر شما هدف از ایراد چنین اتهاماتی چیست؟
در جواب این سوال دوباره برمی گردیم به ماهیت این نظام فرقه ای که هرکجا طرز تفکری متفاوت از خود یا فریادی که صدای مردم مظلوم و ستمدیده ایران را به گوش جهانیان و نهادهای حقوق بشری می رساند را می بینند برچسب جاسوس، آمریکایی، صهیونیست یا… را برای آنها بکار می برند. در این نظام همان طور که می دانید این یک امری عادی می باشد مثلا علاوه بر برچسب آمریکایی می بینیم که در سایت های وابسته به سپاه مانند جوان آنلاین، فارس نیوز و سایر سایتهای وابسته به نظام و یا وبلاگ “خرقه پشمینه” که زیر نظر “عبدالحسین خسروپناه” همان نگارنده کتاب “درکوی صوفیان” اداره می شود به دراویش برچسب های واهی مانند ارتباط با منافقین!! و ارتباط با استکبار جهانی!! می زنند، که از اصل کذب محض است… ولی چون دراویش تعریفی مملو از عشق و مدارا و صلح  از اسلام ارائه می دهند همین امر بسیجی ها و عناصر حزب پادگانی را به نقابل و دشمنی با دراویش می کشاند. به این دلیل که تفسیر آنها از اسلام جنگ و خون و تجاوز است، درحالی که دراویش تفسیر و برداشتشان از قرآن رحمت و شفقت با خلق خدا و مراعات حرمت حقوق شهروندان هموطن ایرانی از هر قوم و آئینی است.
در حال حاضر چه تعداد از دراویش گنابادی در زندان هستند و به چه اتهامی؟ با توجه به اینکه تعدادی از وکلای این دراویش نیز بازداشت شده اند، شما چه راهکاری برای دفاع از حقوق این دراویش در نظر دارید؟
در جواب به این سوال به توجه شما را به آخرین خبری که امروز در این مورد منتشر شد جلب می کنم. آقایان امیر اسلام٬ امید بهروزی٬ ‌مصطفی دانشجو٬ فرشید یداللهی٬‌ حمید مرادی٬ افشین کرم پور و رضا انتصاری وکلا و مدیران سایت مجذوبان نور تفهیم اتهام شدند.
اتهامات وارده بر این دراویش گنابادی از این قرار است: توهین به رهبری٬ تشویش اذهان عمومی، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی٬ نشر اکاذیب٬ و عضویت در گروهک انحرافی٬ لازم به ذکر است٬‌ حمید مرادی از مدیران سایت مجذوبان نور علاوه بر این اتهامات واهی و بی‌اساس٬ متهم به تخریب اموال عمومی نیز شده ‌است.
یادآور می‌شود که چهار ماه از بازداشت و حبس وکلا و مدیران سایت مجذوبان نور در زندان اوین می‌گذرد و در این مدت ایشان شرایطی بسیار پر فشار و سخت را گذرانیده‌اند٬ که از میان می‌توان به بیش از دوماه نگهداری در سلول انفرادی تحت بازجویی و فشار بر این زندانیان اشاره کرد که منجر به وخامت وضعیت جسمی این دراویش زندانی از جمله حمید مرادی و امیر اسلامی شد.
این دراویش زندانی در تاریخ ۲۹ آذر ماه از بند ۲۰۹ زندان اوین به بند ۳۵۰ منتقل شدند. همچنین در هفته گذشته آقای نصر الله لاله مدیر انتشارات حقیقت نیز بازداشت و به منزل شخصی ایشان حمله و وسائل شخصی ایشان را ضبط کرده و تا به امروز هیچ اطلاعی از ایشان در دست نمی باشد.
در آخر، پیشنهاد شما برای مبارزه با نقض روزافزون و گسترده ی حقوق بشر در ایران چیست؟
“انجمن جهانی پاسداشت حقوق بشر در ایران” که من نیز یکی از اعضای آن هستم تلاش می کند تا با جمع کردن دقیق ترین اخبار از وضعیت خطیر هموطنانمان در شرایط نقض مستمرحقوق بشر، گزارش های مداوم تهیه کرده و در اختیار شخصیت هایی مانند آقای دکتر احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در امر حقوق بشر  و سازمان های مدافع حقوق بشر مانند سازمان عفو بین الملل برای بیدار کردن افکار بین المللی بگذارد و اجازه ندهد که سرکوب هموطنان ما در فضای اختناق و ارعاب و سانسور و بیخبری پیش برود. بیداری افکار عمومی بزرگترین آسیب علیه نظام های بیدادگر و ضدحقوق بشر است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر