۱۳۹۰ شهریور ۶, یکشنبه

"روز جهانی قدس" یا روز ورشکستگی رژیم؟


 منشه امیر

برای یک بار هم که شده به ملت ایران راست بگویند، و بگویند که این نمایش تکراری و رنگ باخته موسوم به "روز جهانی قدس" چند صد میلیون دلار برای مردم ایران هزینه داشته است!
بگویند که آن پاکستانی ها و مالزیایی ها و اندونزیایی هایی که در برخی کشورهای اروپایی و آسیایی و آفریقایی بسیج شدند تا این نمایش مسخره "روز جهانی قدس" را به راه اندازند، نفری چه مقدار پول گرفته بودند – و اگر هم نگرفته بودند، حکومت ایران در طول سال، برای به دست آوردن دل آنان چه مقدار برایشان خرج کرده بود و چه امتیازات مالی گسترده در اختیارشان گذاشته بود؟
به ملت ایران بگویند که این راه پیمایی فرمایشی چه سودی به حال این ملت و یا مردم فلسطین و یا مسلمانان جهان و صلح و آرامش و دوستی و رفاه و همزیستی در دنیا داشت؟
از قماش همان صحنه سازی های بی هویتی بود که صدام حسین نیز در عراق به راه می انداخت و قذافی نیز شبیه آن را ترتیب می داد.
آن ها خوب می دانند که ملت ایران از این بازی ها بیزار شده است.
اگر هم هزاران نفر و صدها هزار نفر و به گفته خودشان میلیون ها نفر را به خیابان ها کشاندند، بیشترشان مأموران و حقوق بگیران حکومت و خانواده های آنان و کارمندان و دست نشاندگان رژیم بودند – و گرنه، ملت ایران در آن تظاهرات سه میلیون نفری که در تهران، کوتاه مدتی پس از انتخابات تقلبی ریاست جمهوری برگزار گردید، یک صدا فریاد کشید: نه غزه، نه لبنان – و گفت: جانم فدای ایران، و پول و درآمد ملت ایران فدای خود ایران.
روح الله خمینی، آن نابخرد نابکار که می خواست دنیای اسلام را ببلعد و جهان را به زیر سلطه و رهبری خود درآورد، چون می دانست که گرچه در ده هم راهش نمی دهند، ولی سراغ خانه کدخدا را می گرفت، مسأله فلسطینی ها را بهانه قرار داد تا شاید بتواند برای خود و رژیمش در صحنه جهانی و اسلامی مشروعیت بخرد.



ولی این تلاش مزورانه خمینی برای ملت ایران بسیار گران تمام شد و یکی از عوامل اصلی به راه افتادن جنگ هشت ساله با عراق و بیش از نیم میلیون نفر کشته و یک میلیون نفر معلول و دو میلیون نفر آواره شد. همان تظاهرات فرمایشی به دستور خمینی بود که قتل صدها زائر ایرانی را در مکه به دنبال آورد – و صدها میلیون دلار پول ملت ایران را به جیب فلسطینی ها و دیگران سرازیر کرد.
در تلاش ناکام خود برای رسیدن به مقام رهبری در منطقه و در دنیای اسلام، و آرزوی طنزآمیز احمدی نژاد برای تسلط بر سراسر جهان، سرزمین ایران را به یک گاو شیرده مبدل ساخته اند که هر کشور و حکومت و سازمانی آن را می دوشد و جیب ها خو را پر از دلار می کند و در نخستین فرصت ممکن به رژیم ایران پشت پا می زند.
نخستین مبالغ کلان را به یاسر عرفات دادند تا او را به سوی خود بکشانند و از روند صلح با اسرائیل باز دارند، عرفات به آنان پشت پا زد و ناکامشان گذاشت. اکنون حماس است که نور چشمی رژیم محسوب می شود، ولی همین نمک خوردۀ نمکدان شکسته هم حاضر نشده است فرمانبردار رژیم ایران باشد و مثلا به طور زبانی از حکومت بشار اسد در کشتار مردم بی دفاع سوریه جانبداری کند – حتی به قیمت قطع کمک های مالی کلان حکومت ایران.
رژیم ایران می دانسته و می داند که حماس یک گروه اهل تسنن است که درعربستان سعودی ریشه دارد و از اخوان المسلمین الهام گرفته و شیعه را نجس و مطرود می داند. حکومت ایران این را به خوبی می داند – و به همین خاطر بود که در آن سال ها، در برابر حماس، گروه موسوم به "جهاد اسلامی آزادی فلسطین" را برپا کرد تا با حماس به رقابت بپردازد – و امروز روزها نیز یگانه گروهی که همچنان به حملات موشکی علیه اسرائیل ادامه می دهد، همین تشکل دست نشانده حکومت ایران است که آن هم، فردا پس از آن که رژیم ایران را خوب دوشید، از آن دوری خواهد گرفت.
امید خمینی آن بود که با وسیله قرار دادن محنت و آرمان فلسطینیان، بتواند در جهان اسلام جای پایی برای خود باز کند و آنچه را که "انقلاب اسلامی" می نامد گسترش بخشد. امیدش آن بود که رژیم ایران با این وسیله بتواند حکومت های کشورهای عرب را متزلزل سازد، آن ها را براندازد و به اصطلاح "انقلاب" خود را به ممالک عربی همسایه بکشاند.
کور خوانده بودند! سه دهه تلاش کردند، پول ریختند، "روز جهانی قدس" برپا کردند و سودی نجستند و گامی به اجرای این آرزوی خام خود نزدیک نشدند. 33 سال می گذرد. ده ها میلیارد دلار هزینه کرده اند – ولی کدام کشور عربی یا اسلامی پیرو آن ها شده است؟
نه تنها حتی یک رژیم شبیه خود نتوانسته اند در هیچ یک از کشورهای منطقه برپا کنند، بلکه با سیاست های نسجیده و نابخردانه و بنیادگرایانه خویش، در سراسر کشورهای عرب و اسلامی برای خود نفرت و کین خریده اند.
آنانی که تا امروز، این چنین ناشیانه همچنان از رژیم جنایتکار بشار اسد در سوریه جانبداری کرده و به آن پول و اسلحه رسانده اند، و سپاهی و حزب اللهی به سوریه فرستاده اند که مردم مسلمان آن کشور را، آن هم در ماه روزه رمضان بکشند تا بشار همچنان بر کرسی قدرت تکیه داشته باشد، فردا که خاندان اسد و رژیم علوی سوریه برافتد، مردم آن کشور با تنفر به حکومت ایران خواهند نگریست و برای آن دشنام خواهند فرستاد.
و فردا که مردم لیبی به آرمان خویش برسند و رژیم سرنگون شده معمر قذافی جای خود را به یک حکومت مردمی بدهد، مردم لیبی به رژیم فتنه جوی ایران چگونه خواهند نگریست؟
امیدشان آن بود که لااقل پس از برافتادن حکومت حسنی مبارک در مصر بتوانند جای پای دوباره ای در آن کشور داشته باشند. ولی این امید نیز هنوز به نتیجه ای نرسیده است.
می آیند و "روز جهانی قدس" به راه می اندازند و دهها میلیون دلار هزینه می کنند – ولی حتی یک کشور اسلامی یا عرب حاضر نمی شود به این نمایش رنگ باخته بپیوندد. هیچ حکومت عربی یا اسلامی در حمایت از آن بیانیه نمی دهد. حتی فلسطینیان نیز آنچه را که اینان "روز جهانی قدس" می نامند کاملاً نادیده گرفتند. پس، چگونه آن را "روز جهانی" می نامند؟
آیا پول ریختن و گروهی را به خیابان کشاندن در لندن و کراچی و زیمبابوه و کاراکاس، اسمش می شود "روز جهانی"؟
با شیوه های فتنه انگیزانه ای که حکایت از نادانی سیاسی و نابخردی بین المللی آنان دارد، نه تنها محبوبیتی در منطقه و جهان به دست نیآورده اند، بلکه خشم و نفرت ملت های منطقه را نیز علیه خود برانگیخته اند و آتش نزاع بین شیعه و سنی را شعله ورتر ساخته اند.
حتی رهبران خیزش مردمی اهل تشییع در بحرین از آن ها می خواهند از دخالت در امور آن امیرنشین خودداری ورزند.
یاوه سرایی های آنان در راه پیمایی های روز گذشته را شنیده اید؟ توجه کردید که چه خزعبلالی را به خورد مردم دادند، تا از رو نرفته باشند و بتوانند ناکام ماندن آرزوهای و امیدهای خود را پرده پوشی کنند؟
در اوج پیشرفت اقتصادی اسرائیل و توان کوبنده دفاعی این کشور و قدرت اجتماعی مردمی که برای بهبود رفاه خویش به آرام ترین نوع تظاهرات خیابانی پرداختند و برای دموکراسی اسرائیل افتخار آفریدند، فردی به نام آخوند ذاکری خُظَیر امام جمعه سواد کوه ادعا کرده می گوید: اسرائیل در حال فروپاشی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و نظامی است!
آیا اگر این دلخوشی دروغین را به خود ندهند، چه می توانند بکنند؟
و فردی دیگری با نام اکبر نیکزاد استاندار کهکیلویه و بویر احمد هم به تقلید از آن آخوند می گوید: رژیم اسرائیل در سراشیبی اضمحلال قرار گرفته است!
این امید باطلی است که احمدی نژاد نیز خیلی آن را تکرار می کند – ولی خود او و حکومت ستم پیشه کنونی در ایران است که آشکارا در سراشیبی اضمحلال قرار دارند.
حتی گروه موسوم به جنبش سبز و آخوندی به نام موسوی خوئینی ها که "پدر خوانده اصلاح طلبان" نام گرفته، تلاش کردند از طریق خودفروشی و پیوستن به نمایش ساختگی "روز قدس" مشروعیتی در دیدگاه رژیم برای خود به دست آورند – و اعلامیه می دهند که بله، «اعلام انزجار از دولت غاصب اسرائیل، یک وظیفه اسلامی است».
و گروهی که خود را جنبش سبز می نامد نیز اعلامیه می دهد که همه مردم باید در تظاهرات ضد اسرائیلی موسوم به "روز قدس" شرکت کنند.
بروند و کشک خودشان را بسابند. مگر خروش سه میلیون نفری "نه غزه نه لبنان" را فراموش کرده اند؟
و در خارج از ایران نیز، اگر گروهی یا سازمانی هست که از سیاست های حکومت ایران، در ظاهر جانبداری می کند – به خاطر همان پول هایی است که رژیم ایران می ریزد و آن منافع مشترک زودگذر و تاکتیکی بین طرفین – و نه بیشتر از آن.
همه رژیم ها و گروه هایی که با حکومت ایران همکاری و همیاری زودگذر دارند، به نظام حاکم بر آن سرزمین به عنوان یک گاو شیرده می نگرند – و گرنه، به سیاست ها و خواسته ها و امیدهای حکومت ایران توجهی ندارند.
همین واقعیت را در مورد همکاری های کره شمالی و روسیه و چین با حکومت ایران باید بیان کرد که به سختی مشغول دوشیدن رژیم ایران هستند و پول های چند میلیاردی از آن رژیم می گیرند – و باز هم ساز خود را می زنند!
کسی هنوز فراموش نکرده است که رژیم ایران، علیه دوست و یاور خود جمهوری فدرال روسیه، قصد دارد بابت موشک های اس – 300 به دادگاه بین المللی شکایت برد. حساب کنید روسیه در طول سی سال و اندی چند ده میلیارد دلار حکومت ایران را تلکه کرده است!
"روز جهانی قدس" را هم برگزار کردند و شعار دادند و به خانه های خویش بازگشتند. ولی در حقیقت ناکام مانده و مفلوک تر از سال های پیش به نظر می آمدند. یک امیدشان هم آن بود که با به راه انداختن این راه پیمایی های فرمایشی، مردم ایران را از مبارزه اصلی و واقعی، که همانا برانداختن رژیم سرکوبگر کنونی است، باز دارند.
ولی همان گونه که تلاش بشار اسد برای منحرف ساختن توجه مردم سوریه، با علم کردن راه پیمایی فلسطینیان در بلندی های گولان به سوی مرز اسرائیل بی نتیجه ماند، حکومت ایران نیز با به راه انداختن این نمایش فرمایشی مسیر راستین تلاش و پیکار ملت ایران را نخواهد توانست تغییر دهد.
اورشلیم: 5 شهریور ماه 1390 – 27 اوت 2011
برگرفته از سایت رادیو اسرائیل
http://radis.org/


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر