اخیرا موسوی خویینیها در وبسایت شخصیاش نوشته که پس از پخش اعترافات تلویزیونی آیتالله شریعتمداری، آیتالله خمینی اظهار ناراحتی کرده و گفته است «کاش پخش نمیکردید». فرزند آیتالله شریعتمداری در گفتگو با خودنویس ضمن رد تمامی اتهامات خویینیها به پدرش، گفت آیتالله خمینی آنقدر کینهای بود که نمیتوانسته چنین حرفی زده باشد. شریعتمداری، بیان این حرفها از سوی خویینیها را تلاش او برای «خطکشی» با اصلاحطلبان «افراطی» و نمایش وفاداری به حاکمیت میداند.
آیتالله موسوی خویینیها، دبیر مجمع روحانیون مبارز و چهره شاخص اصلاحطلبان است که همواره به عنوان مرد خاکستری اصلاحات شناخته میشود. وی که به تازگی وبسایتی را با نام «آهنگ راه» راه اندازی کرده به پرسشهای مختلف مخاطبان پاسخ میدهد. پرسشهایی که کسی نمیداند خود آنها را مینویسد یا آنها را انتخاب میکند.
به هر حال پس از اظهارات جنجالی وی در خصوص مخالفت اصلاحطلبان با شعار جمهوریایرانی و نیز شعار علیه رهبری؛ به تازگی نیز وی در یادداشتی مواضع تندی را علیه مرحوم آیتالله سید محمّدکاظم شریعتمداری اتخاذ کرده است.
در این زمینه با آقای مهندس حسن شریعتمداری، فعال سیاسی و نیز فرزند مرحوم آیتالله شریعتمداری گفتگو کردهام که بخشهایی از آن در زیر آمده است:
- آقای شریعتمداری، اخیر آقای موسوی خویینیها در یادداشتی اتهامهای تندی را متوجه مرحوم آیتالله شریعتمداری کرده است. بزرگترین اتهامی را که درواقع آقای موسوی خویینی ها به مرحوم آیتالله شریعتمداری وارد کرده، طمع در رهبری و سهمخواهی از قدرت بوده است. خویینیها گفته است چون مرحوم شریعتمداری تصور میکرده آذریزبانها را به همراه دارد به نوعی تمایل داشته جای آیتالله خمینی را بگیرد. نظر شما در این باره چیست؟
سخنان آقای خویینیها کذب محض است و کینهتوزی ایشان نسبت به مرحوم آیتالله شریعتمداری چیز جدیدی نیست، ایشان از همان ابتدا مواضع بسیار افراطی را داشته و از رسالتهایی که برای خودش قائل بوده، یک اسلام چپ افراطی بوده است. بنابراین مواضع ایشان چیز جدیدی نیست، اما چرا اینها را بیان میکند، به این دلیل که میخواهد با دیگر اصلاحطلبانی که افراطی هستند، چون آقای تاج زاده خط کشی کند و نشان دهد که همچنان به حاکمیت وفادار است.
پدر من به وقتی به آقای خمینی میگفت که شما به قم بیایید و با هر اشاره شما دولت ساقط میشود و نیازی ندارید که در قدرت باشید، چگونه ممکن است خود سهمخواه قدرت باشد. مواضع مرحوم شریعتمداری کاملا در جهت دوری از قدرت و حفظ شان و جایگاه مرجعیت بوده و طرفداران آذی زبان وی هم به خاطر همین مواضع پیرو او بودند.
نکته مهم بعدی که آقای موسوی خویینی ها در یادداشت خود مطرح کردهاند و به نوعی تطهیر آیتالله خمینی هم است موضوع اعتراف گیری از مرحوم آیتالله شریعتمداری است. آقای خویینی ها با نقل خاطره ای گفتهاند که آقای خمینی از پخش این برنامه ناراحت شده بودند: «صدا و سیمای ایران فیلمی پخش کرد که آقای شریعتمداری در دیداری که آقای ریشهری به عنوان وزیر اطلاعات با ایشان داشتند از اتفاقاتی که رخ داده بود و به نوعی دامن ایشان را نیز میگرفت ابراز ندامت کردند و استغفار نمودند به گونهای که با جایگاه یک مرجع تقلید تناسب نداشت و ضعف زیادی از خود نشان دادند. پس از آن یکی از مدیران صدا و سیما در خدمت حضرت امام اظهار میکند اگر موافق باشید این فیلم را یکبار دیگر پخش کنیم و حضرت امام در پاسخ میفرمایند: ای کاش همان یکبار هم پخش نمیکردید.»
شما فکر میکنید آیا واقعا همینطور بوده است؟
نخیر درست برعکس است، در خاطرات آیتالله منتظری است. مرحوم منتظری نوشته است که من رفتم پیش آقای خمینی و گفتم چرا این رفتار را با آیتالله شریعتمداری میکنید، ایشان را بازجویی کردهاند و نمیگذاشتند نماز بخواند و آقای خمینی در جواب مرحوم منتظری گفته بود مگر ایشان نماز هم میخواند!
آقای خمینی سراسر خشم و نفرت و کینهتوزی نسبت به پدر من داشت؛ و اساسا چنین سخنی از وی بسیار بعید است چراکه شخصیت خمینی شخصیت کینهتوزی بود. آقای خمینی وقتی به قم آمد دنبال «ممد پاسبان» بود که او را اعدام کند.
«ممد پاسبان» پاسبانی بود که خرداد ۴۲ وقتی که داشتند آقای خمینی را سوار فولکس واگن می کردند ایشان را هل داده بود و برای همین آقای خمینی کینهی وی را داشت. اولین کاری که آقای خمینی کرد، تیم ویژهای را تشکیل داد تا «ممد پاسبان» را بیابند، اما وی چند سال قبل فوت کرده بود. حال چطور میتوان از فردی با این حجم کینه انتظار چنین رافتی بعید است.
«ممد پاسبان» پاسبانی بود که خرداد ۴۲ وقتی که داشتند آقای خمینی را سوار فولکس واگن می کردند ایشان را هل داده بود و برای همین آقای خمینی کینهی وی را داشت. اولین کاری که آقای خمینی کرد، تیم ویژهای را تشکیل داد تا «ممد پاسبان» را بیابند، اما وی چند سال قبل فوت کرده بود. حال چطور میتوان از فردی با این حجم کینه انتظار چنین رافتی بعید است.
و پرسش پایانی در زمینه همزمانی برخی وقایعی است که این روزها رخ میدهد؛ یاداشت هایی که اخیرا آقای موسوی خویینیها، در وبسایتش منتشر میکند که تقریبا تمامی آنها در جهت خواستههای حاکمیت است، همراه با آزادی برخی از زندانیان سیاسی و نیز سخنان آیتالله خامنهای در زمینه همدلی و همراهی همه، آیا خبر از معاملهای پنهانی میدهد؟
این تز که برگردیم به انتخابات ۸۸ و چنین تصور کنیم که هیچ اتفاقی نیفتاده، تز مشترکی نزد برخی اصول گرایان و اصلاح طلبان است که آقای خاتمی و موسوی خویینیها هم از این قبیل هستند. اینان می گویند که طرفین با هم صلح کنند و زمینه بازگشت اصلاحطلبان به قدرت را فراهم کنند. برای آقای خامنهای نیز کمهزینهترین رفتار همین رویه است و اصلاحطلبان طرفدار حاکمیت مایلند با مواضعشان خود را از افراطیهای اصلاحطلب جدا کرده و به قدرت برسند.
این راه عملی نخواهد شد، و به محض اینکه فضا کمی باز شود مردم دوباره اعترضاتشان را آغاز خواهند کرد. به خصوص که حوادث منطقه خاورمیانه هم در همین زمینه به کمک مردم آمده و البته خیزش مردم خاورمیانه موجب هراس حاکمیت هم شده است.
گفتگوی کامل با مهندس حسن شریعتمداری را میتوانید در پادکست خودنویس بشنوید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر