صبح روز ۲۲ خرداد (۱۲ ژوئن) یازده روز پس از مرگ هاله سحابی در مراسم تشییع جنازه پدرش عزتالله سحابی، خبر درگذشت هدی صابر منتشر شد. این فعال ملی مذهبی که در زندان به سر میبرد پس از شنیدن خبر مرگ هاله به همراه امیرخسرو دلیرثانی، یکی دیگر از فعالان ملی مذهبی، دست به اعتصاب غذا زده بودند.
روز جمعه (۲۰ خرداد / ۱۸ ژوئن ) به دنبال وخیم شدن حال هدی صابر، او را به بهداری زندان منتقل میکنند، اما به گفتهی همبندانش او در آنجا مورد ضرب و شتم قرار میگیرد و بدون معالجه به سلولش بازگردانده میشود.
۶۴ زندانی همبند هدی صابر شهادت دادهاند که او همان روز به دلیل بدتر شدن حالش به بیمارستان مدرس منتقل شده است، اما خانوادهاش میگویند که تا روز مرگ هدی صابر از بستری شدن وی در بیمارستان مطلع نشده بودند. به گفتهی فیروزه صابر، خواهر هدی، خبر مرگ هدی نیز از طریق رسانهها به گوش خانواده رسیده است.
مجموعه این اخبار و گزارشها باعث شده تا خانواده هدی صابر شکایت دومی را در پی اولین شکایت خود تسلیم مقامات قضایی کنند.
فیروزه صابر درباره جزئیات این شکایتنامه توضیح میدهد.
دویچهوله: خانم صابر، مطلع شدیم که خانواده شما شکایتی را در مورد مرگ هدی صابر تهیه کرده و تحویل مقامات قضایی دادهاند. اگر ممکن است دربارهی جزییات این شکایت برای ما توضیح دهید.
فیروزه صابر: بله، همسر و فرزندان هدی با توجه به جوابیه پزشک قانونی، در مرحلهی اول البته، و اطلاعاتی که از گزارش پرستاری بیمارستان بهدست آمده، شکایت دومی را در ادامهی شکایت اول که همان روز ۲۲ خرداد در محل بیمارستان مدرس انجام شد، برای رئیس قوه قضاییه تنظیم کردند که در واقع چند بند را دربردارد. یکی همان بحثی که چرا هدی را از زندان اوین دیر به بیمارستان رساندند و در واقع یک فرصت بین پنج و نیم تا شش و نیم ساعت که وقت طلایی نجات است از دست رفت. نکتهی دوم برخوردی است که در بهداری بند ۳۵۰ با هدی شده که در گزارش پزشک قانونی نیز هست که در ناحیه پیشانیاش خونمردگی و نشانهی ضرب و شتم بوده است. و مطلب بعدی این که اگر از روز جمعه، ساعت حدود ۱۰ و نیم تا ۱۱ صبح هدی را به بیمارستان منتقل کردند، چرا به خانواده هیچ اطلاعی داده نشده است. علیرغم این که خودش شمارهای داده و خواسته که خانوادهاش را ببیند، ولی متأسفانه اجازه ندادند که کادر پزشکی بیمارستان با خانواده تماس بگیرد. موضوع حول اینها است.
شما اشاره کردید که این دومین شکایت بوده است. اگر ممکن است بیشتر توضیح بدهید علت این که یکبار دیگر شما شکایت نوشتهاید چه بوده است؟ اشاره کردید به گزارشی که به دستتان رسیده، اگر ممکن است در این مورد بیشتر توضیح دهید.
شکایت اول همان روز یکشنبه صبح ۲۲ خرداد بود که ما از طریق سایتها مطلع شدیم که هدی درگذشته و در بیمارستان مدرس است. همانجا بازپرسی آمد که مربوط به قتل است. آنجا این شکایت انجام شد که حول دو مورد بود: یکی این که چرا به خانواده خبر ندادند و دیگری این که چرا او را دیر به بیمارستان رساندند. منتهی ما بعدش براساس نامهی یکی از همبندهای نزدیک هدی و شهادتنامهی ۶۴ زندانی بند ۳۵۰ که شهادت دادهاند چه بر سر هدی آمده، اطلاع پیدا کردیم که در بهداری زندان هم با او نامناسب برخورد شده و منجر به ضرب و شتم شده است. این اطلاعات باعث شد که ما علم بیشتری نسبت به حادثهای که رخ داده بود پیدا کنیم و در نتیجه خانواده شکایت مستقیمی برای رئیس قوه قضاییه فرستادند. ضمن این که در این فاصله هم مصاحبههایی از طرف دادستان کل و دادستان تهران انجام شد، مبنی بر این که تعللهایی در این مورد دیدهاند. البته این آقایان خودشان هم مسئولند و هنوز جوابی ندادهاند. به همین دلیل ما برای رئیس قوه قضاییه این نامه را نوشتیم که منتظرهستیم پاسخ دهند.
آیا این شکایت علیه شخص یا اشخاص حقیقی یا حقوقی مشخصی نوشته شده یا به صورت کلی است؟
نه. ما اصلاً بحثمان شخص نیست، شخص حقیقی نیست. بحث ما حقوقی است. چون این به نظام مدیریت زندان برمیگردد که چرا باید این گونه باشد و به نظام مدیریت قوه قضاییه که چرا باید این اتفاقها بیافتد. حالا البته ممکن است مقصرینی هم باشند که به این سازمان برمیگردد.
خانم صابر، امروز چهلمین روز درگذشت برادرتان آقای هدی صابر هم هست. آیا مراسمی قرار است برگزار شود یا خیر؟
ما با توجه به محدودیتهایی که بوده، علاقهمند بودیم که برنامه را در حسینیه ارشاد برگزار کنیم. منتهی مجوز آن را به ما ندادند. در نتیجه ساعت ۵ تا ۶ بعدازظهر سر مزار خواهیم بود.
مصاحبهگر: میترا شجاعی
تحریریه: کیواندخت قهاری
تحریریه: کیواندخت قهاری
دویچه وله
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر