سایت ندای سبز آزادی: سیدمجتبی حسینی خامنهای فرزند دوم رهبری است. با چهل و دو سال سن ترجیح می دهد به نام حسینی خوانده شود تا شاید از "در سایه پدر" بودن خارج شود، اما گمانش نبود این در سایه بودن پنهان نمی ماند روزی نام سیدمجتبی در کنار پدرش تا این اندازه خودنمایی کند.
زمانی شاگرد مدرسه علوی بود و در کنار فرزند خیلی از رجال تحصیل می کرد. بعدتر برای تلمذ طلبگی به قم به محضر مصباح یزدی و محمود شاهرودی رفت. آنگاه که در جبهه در کنار فرزند هاشمی رفسنجانی حاضر می شد، هرگز تصور نمی کرد که او خواهد توانست نقشی در عرصه سیاست و تصمیم گیری کشور ایفا کند که امروز خیلی ها تشنه داشتن اطلاعاتی از این طلبه کم حرف اما پرنفوذ بیت رهبری باشند.آنها که با مدرسه دخترانه فرهنگ آشنایی داشتند وقتی اولین بار نام مجتبی را شنیدید که دیدند همکلاسی مدرسه شان که بعدها خانم معلم شده بود، عروس "آقا" شده و صبحها با محافظ به مدرسه می آید.
کسی که می خواست لیافت دامادی فرزند آیت الله خامنه ای را پیدا کند خیلی پیش از این سالها طرح اسلامی کردن علوم انسانی را در سر داشت. حداد عادل که به همراه همسرش دبیرستان دخترانه و پسرانه فرهنگ را تاسیس کردند.
سیدمجتبی به همراه مادرش که دختر حداد عادل را مجلسی دیده بود به خانه آنان رفت بعد از آنکه مادر به اندازه کافی صحبتهایش را کرده بود و خانواده حداد مطمئن شدند که این آقازاده، نگاه و بینشش کاملا با رهبری همگون و همسو است و احساس آسودگی خاطر و اطمینان صددرصد پیدا شد که هر جا تکلیف باشد و دستور رهبری، سید مجتبی به وظیفه خود عمل میکنند، دست دختر خود در دست فرزند رهبری نهادند.
اما برای آنان که اخبار سیاسی را پی می گرفند نام سیدمجتبی با اولین دور انتخابات ریاست جمهوری احمدی نژاد عجین است. وقتی خواب نیمه شب مهدی کروبی کاندیدای اصلاح طلب، نتیجه آرا را به نفع شهردار تازه به دوران رسیده تغییر داد.
آقازاده ای که یکپارچه آقاست!
این جابجایی در آرا موجب اعتراض مهدی کروبی شد بطوری که در نامه ای بصراحت از دخالت فرزند رهبری در نتیجه انتخابات سخن گفت و نوشت: "اخباری مبنی بر حمایت فرزند محترم شما - آقا سید مجتبی – از یکی از کاندیداها منتشر شد که پس از به تواتر رسیدن این اخبار نگران شدم که مبادا این موضوع مرتبط با دیدگاه حضرتعالی باشد .... و به هر حال مشخص شد که آن حمایتها نظرشخصی آقا مجتبی بوده است . درعین حال کماکان خبرهایی در مورد فعالیت ایشان به نفع یکی از کاندیداها – که سه روز قبل از انتخابات ناگهان ستاره بخت او افول کرد و عنایتها به طرف فرد دیگر سرازیر شد – و حتی رفت و آمد به ستاد انتخاباتی آن کاندیدا منتشر شد . حضرتعالی به خوبی واقف هستید که دخالتهای نسنجیده اطرافیان برخی از مقامات روحانی و سیاسی در سالهای گذشته تبعات منفی فراوانی برای کشور و نظام داشته است."
مهدی کروبی در این نامه از کلیه مسئولیتهای سیاسی از جمله مشاورت رهبری و عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام استعفا داد و گفت، تصمیم به تشکیل حزبی فراگیر، غیرحکومتی و مردمی گرفته است.
اما آیت الله خامنه ای که دیگر سیدمجتبی را آقازاده نمی دانست و او را یکپارچه " آقا" توصیف می کرد از کنار این نامه با همین عبارت گذشت. بعدها که در جریان انتخابات مهندسی شده ریاست جمهوری، نام سیدمجتبی بعنوان یکی از صحنه گردانان سناریو تقلب انتخاباتی در کنار نام سرداران آمد، معلوم شد که انصافا او برای خودش "آقا" شده و داعیه هایی در سر دارد و تشکیل حزب مستقل مهدی کروبی هم نمی تواند تاثیری در نتیجه انتخابات داشته باشد.
فقط مجتبی باید بمیرد!
شعارهای مردم در تظاهرات اعتراضی به نتیجه انتخابات خیلی زود سمت و سویش به بیت رهبری رفت و سیدمجتبی را نشانه گرفت. هرچند آّیت الله خامنه ای دارای سه فرزند ذکور است. اما گویی این فقط مجتبی بود که معترضان مرگ اش را آرزو می کردند؛ نماند تا داغ رسیدن به رهبری نظام بر دلش بماند.
در همین زمان بود که گاردین به نقل از یک منبع آگاه از شروع یک بازی ناتمام خبر داد و نوشت، سپردن کنترل بسیج به مجتبی خامنه ای بسیاری از روحانیون ارشد، سیاستمداران محافظه کار و فرماندهان سپاه پاسداران را مایوس کرده است، اما این گروه رغبتی برای به چالش کشیدن آشکار آقای خامنه ای نشان نمی دهند، زیرا از آن بیم دارند که مناقشه داخلی باعث بی ثباتی حکومت شود.
گفته شد که کنترل بسیج و لباس شخصی ها به مجتبی خامنه ای سپرده شده است و او نقشی اساسی در سازمان دادن پیروزی محمود احمدی نژاد در انتخابات ۲۲خرداد بازی کرده و از طریق کنترل مستقیم بسیج، واکنشها به تظاهرات این رقیب اصلاح طلبان و سردار سازندگی را به کاخ پاستور جایی در نزدیکی بیت رهبری کشانده است.
دیدن شاگردان و محافظ سیدمجتبی خامنه ای در حمله به بیت آیت الله صانعی در قم بعدها گواه دیگری بود که این آقازاده آنقدرها هم که می گویند بی علاقه به سیاست و قدرت نیست.
گاردین تا آنجا پیش رفت که به نقل ای منبع آگاه سیدمجتبی خامنه ای را "فرمانده کودتا" نامید و نوشت که بسیجی ها تحت فرماندهی مجتبی هستند، اما نام او همواره در این ماجراها مخفی است. دولت هرگز نام او را ذکر نمی کند.
این نشریه انگلیسی حتی از احتمال جانشینی سید مجتبی پرده برداشت و ادعا کرد این نوع جانشینی خانوادگی تحت شرایط فعلی خیلی دشوار خواهد بود زیرا مجلس خبرگان، رهبر را بر اساس موقعیت مذهبی انتخاب می کند. مجتبی لباس روحانیون را به تن می کند اما به هیچ وجه از درجات مذهبی لازم برای رفتن به صدر حکومت برخوردار نیست. برای این کار لازم است تشکیلات روحانی دستخوش ترمیم های عمده شود.
این در حالی است که پدرزنش نظر دیگری دارد و او را فقیه و عالم می داند. پسر حداد عادل هم در وصف داماد خانواده کم نگذاشته و معتقد است که او همیشه سرش در کتاب است و خیلی پیچیدهتر از دروس متداول درس خارج طرح مطلب میکند.
آقازاده کم توقع نمازخوان
هرچند گاردین به اختلافات و شکاف درون سپاه پرداخت و از علی فضلی ، فرمانده سپاه در استان تهران به عنوان کسی نام برد با قدرت گرفتن مجتبی خامنه ای مخالفند، اما در بحران حوادث، علی فضلی به انتشار خاطراتش با فرزند آیت الله پرداخت. به نقل از او عنوان شد که توفیق داشته مدتی با سیدمجتبی در لشگر سيدالشهدا باشد. همانجا بود که او از فضلی خواسته بود که به نام خامنه ای صدایش نزدند چون می خواهد فخرفروشی نکند. در آن زمان آیت الله خامنه ای رییس حمهور ایران بود. در آن هنگامه جنگ، فرزند دوم رهبری توقعش مثل همه رزمندگان بوده و چیز بیشتری طلب نمی کرده است. البته فضلی نمی گوید که در جبهه جنگ چه درخواستی می تواند داشت که این فرزند آیت الله توقع و انتظار نداشته است.
در مورد نماز این آقازاده هم همرزم جبهه و هم پدرزن به تفصیل سخن گفته اند. فضلی گفته بود که نماز خود را در اهاي خلوت و تاريک که افراد کمتر حضور داشتند به جا می آورد در چادرهاي پرت و دور.
حداد عادل که در عرصه سیاست وانمود می کند همه چیز را می داند گفته است که از داماد خود کمتر اطلاعی دارد فقط جسته و گریخته شنیده است که در قم تدریس می کند. او نمی گوید که چگونه دختر ارشد خود به عقد آقازاده ای در آورده که حتی از فعالیتهای او هم بی خبر است. اما حداد می گوید که اوقات خود را در منزل يا به مطالعه فقه و فقاهت ميگذارند يا به عبادت و دوست ندارد که زیاد حرف بزند. گویی سیدمجتبی بر خلاف پدر زیاد اهل خطابه نیست و بیشتر عمل می کند.
به نظر می رسد سیدمجتبی هم به خلوت علاقه مند است و هم به پنهان کاری. همان شیوه ای که این روزها منتقدان رهبری می گویند که این فرزند آیت الله در پس پرده تصمیمات بیت است و کسی سرنخی از فعالیت یا اظهار نظر آشکار او ندارد.
حال سیدمصطفی تاج زاده، زندانی سیاسی مشهور اوین که پیشترها مورد عنایت خاص رهبری بود، می گوید پرونده خانوادگی اش زیر نظر مجتبی پیگیری می شود. او گفته که قوه قضاییه در پرونده ی خود و همسرش (فخرالسادات محتشمی پور) هیچ کاره است. به نظر تاج زاده، این آقا مجتبی پسر ساکت و درسخوان و نمازخوان رهبری است که "شخصا" پیگیر پرونده اوست. تاج زاده البته توضیح بیشتری نداده است. هرچه هست شاید برمی گردد به شناخت تاج زاده از بیت رهبر جمهوری اسلامی. زمانی که تاجزاده در دفتر آیت الله خامنه ای (رییس جمهور وقت) رفت و آمدی داشت؛ حجت الاسلام خامنه ای که «آیت الله» شد و به مقام ولایت رسید همه دوستان و همکاران سابق را به فراموشی سپرد.
بیش از این کسی از فرزند دوم آیت الله خامنه ای اطلاعی در دست ندارد. اینکه طائب اولین بار نظریه رهبری سیدمجتبی را مطرح کرد تا شورای سه نفره رهبری که سیدمجتبی یکی از آنهاست تا سفرهای بی وقفه آیت الله خامنه ای به قم تا چه میزان در آرایش شطرنج سیاسی ایران نقش داشته باشد، همه مسایلی است که شاید تنها زمان بتواند به آن پاسخ گوید. زمانه ای که تاب دیکتاتورها را ندارد، بعید باشد با فرزند "دیکتاتور" میانه ای داشته باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر