نامه سرگشاده مادران پارک لاله و حامیان آنان در خارج از کشور
در واکنش به نخستین گزارش بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران
جناب آقای دکتر احمد شهید،
ما "مادران پارک لاله” ایران(1) و حامیان آنان در خارج از کشور ضمن تشکر از ارایه اولین گزارش جناب عالی، از یک سو خوشحالیم که بار دیگر از طریق نماینده بالاترین نهاد بین المللی مدافع حقوق بشر توجه اذهان عمومی به نقض گسترده حقوق بشر توسط حکومت جمهوری اسلامی ایران جلب می شود، ولی از دیگر سو متأثریم که در این گزارش از جمع کثیر آزادی خواهان و فرزندان ایران که در زندان ها و در خیابان ها توسط عوامل رژیم به قتل رسیده اند، هیچ یاد نشده و صدای دادخواهی مادران داغدار و ستم کشیده و خانواده ها ی آنان نادیده گرفته شده است. در حالی که مسلماً این کشتارها و شکنجه ها مهم ترین و آشکارترین موارد نقض حقوق بشر در ایران بوده است. جای بسی تأسف است که برای شنیده شدن این صدای دادخواهی هم چنان راه درازی در پیش داریم
آقای احمد شهید، پس از انتخاب شما به عنوان گزارشگر ویژه حقوق بشر برای ایران، نوری از امید در دل تعداد بی شماری از مادران ایران مانند: مادران و خانواده های کشته شدگان، اعدام شدگان، مفقودین، مجروحین، شکنجه شدگان و زندانیان سیاسی–عقیدتی تابیدن گرفت. در تمامی طول حکومت جمهوری اسلامی، از اعدام های فردی و گروهی دهه 1360 گرفته تا قربانیان حوادث 18 تیر سال 1378 تا قتل های زنجیره ای و قربانیان اعتراض مدنی سال 1388، همه به این امید بودند که سرانجام با تأخیری طولانی صدای دادخواهی شان در سطح جهان شنیده خواهد شد و با این امید، گزارش های متعدد فردی و گروهی برای رسیدگی به کشتارها و هم چنین نجات جان خود و فرزندان شان از طرق مختلف برای شما ارسال نمودند. ولی دریغ و درد که انعکاسی از آن ها را در نخستین گزارش شما نیافتند. البته می دانیم که گزارش مقطعی شما تنها طول مدت کوتاه و معینی از تاریخ حکومت جمهوری اسلامی را در بر می گیرد که همان نیز ده ها کتاب نانوشته است که بر قلب های دردمند بسیاری خانواده ها داغ شده است، اما چگونه می توان در مقابل این همه بی عدالتی و جنایت آشکار چشم ها را بست و سکوت کرد؟!
آقای احمد شهید، از شما می خواهیم صدای دادخواهی مادر ندا آقاسلطان، مادر سهراب اعرابی، مادر اشکان سهرابی، مادر مسعود هاشم زاده، مادر مصطفی کریم بیگی، مادر کیانوش آسا، همسر علی حسن پور، پدر امیر جوادی فر و ده ها و صدها شهید جنبش سبز را نادیده نگیرید. چگونه می توانید در مقابل صدای دادخواهی خانم فهیمی (مادر سهراب اعرابی، از کشته شدگان اعتراض مدنی سال 1388) سکوت کنید در حالی که وی بیش از دو سال است از مجامع بین المللی حقوق بشر می خواهد تا مرجعی قانونی علت و چگونگی خون ریخته شده فرزندش را پاسخ گو باشد و اینک در گزارش جناب عالی هیچ انعکاسی از آن نیست.(2)
از شما تقاضا داریم صدای دادخواهی خانم اکرم نقابی(3)، مادر سعید زینالی را نادیده نگیرید. فرزند دانشجوی او را در تیرماه 1378 مقابل چشمان خانواده در خانه بازداشت کردند و در این 12سال نه تنها هیچ خبر دقیقی از وضعیت کشته یا زنده بودن فرزندشان به آنها داده نشده است، بلکه خانم نقابی و دخترش را ماه ها به زندان انداختند. این مادر و دختر با وضعیتی بلاتکلیف و با کفالت آزاد شدند، ولی هر روز آنها را مورد اذیت و آزار و تهدید قرار می دهند.
از شما می خواهیم صدای دادخواهی "مادران خاوران" را نادیده نگیرید. مادرانی که فرزندان شان در دهه 60 خورشیدی به صورت فردی و جمعی در درون زندان ها و یا بیرون زندان کشته شدند. چگونه می توانید کشتارهای دسته جمعی زندانیان سیاسی در سال 1367 را نادیده بگیرید، در حالی که تمامی زندانی ها حکم زندان داشتند و حتی برخی، دوره زندان شان به پایان رسیده بود و پس از پایان جنگ ایران و عراق، با تشکیل دادگاه های چند دقیقه ای و چند سوال و جواب عقیدتی، آنها را به مرگ محکوم کردند و به وحشیانه ترین شکل ممکن کشتند و به صورت جمعی در کانال هایی در گورستان خاوران دفن کردند. مادران خاوران و خانواده های آنها در این سال ها نه تنها هیچ پاسخی مبنی بر علت و چگونگی کشته شدن فرزندان شان دریافت نکرده اند، بلکه آنان و دیگر اعضای خانواده را تحت فشارهای روزافزون قرار داده اند. "مادر بهکیش" این سمبل مقاومت، یکی از هزاران نمونه از مادران خاوران است که نه تنها 5 فرزند و دامادش را در دهه ی 60 به دلیل فعالیت های سیاسی کشتند، اینک دختر دیگرش (منصوره بهکیش)[(4)را تنها به جرم دادخواهی ممنوع الخروج کردند، از کار بیکار نمودند و بارها در خاوران، بهشت زهرا و در خیابان بازداشت کردند که در آخرین دستگیری، یک ماه در زندان بود و پس از یک ماه با وضعیتی نامعلوم و با کفالت آزاد شد.
از شما می خواهیم صدای مادران و زنانی که برای حمایت از مادران و خانواده های جان باختگان به خیابان ها و پارک لاله آمدند را نیز بشنوید. زنانی که برخی حتی مادر نیستند، ولی حاضر شده اند زندان را به جان بخرند تا صدای دادخواهی مادران شنیده شود. هم اکنون نیز دو تن از این زنان آزادی خواه به نام های لیلا سیف اللهی و ژیلا کرم زاده مکوندی(5) پس از ماه ها زندان، به دو سال حبس تعزیری و دو سال حبس تعلقی محکوم شده اند.
جناب آقای احمد شهید
باور بفرمایید نقض حقوق بشر توسط حکومت جمهوری اسلامی بسیار گسترده تر از آن است که شما در اولین گزارش مختصر خود به آنها اشاره کرده اید. بسیاری از ملیت ها و اقلیت ها قومی، زیر شدیدترین فشارها هستند؛ بسیاری از زندانیان کارگر، معلم و دانشجو، فقط به جرم دفاع از حقوق صنفی شان در زندان به سر می برند؛ بسیاری از زنان و مردان دگراندیش و گمنام، به جرم داشتن عقیده ای دیگر تحت شدیدترین فشارها قرار دارند؛ بسیاری از اقلیت های جنسی، به چوبه های دار سپرده می شوند و بسیاری محکومین به اعدام و زندانیانی که در اسف بار ترین شرایط غیر انسانی دوران محکومیت شان را می گذرانند، همچنان چشم انتظارند تا صدای دادخواهی آنها نیز شنیده شود.
کاملاً قابل پیش بینی بود که این بار نیز حکومت جمهوری اسلامی ایران، تمامی ترفندهای خود را بلکه شدید تر از پیش به کار خواهد گرفت تا از ورود هیات شما به ایران و بررسی شواهد جنایات خود از نزدیک، ممانعت به عمل آورد. به همین روی ضمن تشکر از تلاش شما برای کشف حقیقت وضعیت حقوق بشر در ایران، از جناب عالی مصرانه تقاضا داریم به قیمت ورود به ایران و مذاکره با مقام های دولتی، کشتارهای جمعی و فردی صورت گرفته در طول حکومت جمهوری اسلامی را نادیده نگیرید و رسیدگی به دادخواهی خانواده های قربانیان را در الویت بررسی های خود قرار دهید. ما مادران و خانواده ها و آسیب دیدگان که در طول حکومت جمهوری اسلامی خود شاهد جنایت های بی شماری بوده و هستیم، می خواهیم که عاملان این کشتارها و جنایت ها در دادگاه های بین المللی مورد پیگرد قانونی قرار گیرند. همچنین مردم ایران از سازمان ملل، این بالاترین نهاد بین المللی حقوق بشری انتظار دارند که بدون اغماض به تعهدات خود مبنی بر افشای نقض آشکار حقوق بشر در ایران بپردازد و فشار از بالا را در برنامه های خود قرار دهد. از این روی مطمئناً گزارش کامل و مستند هیات شما در فراهم آوردن این زمینه حائز اهمیت بسیار ویژه ای خواهد بود.
به همین منظور، مادران پارک لاله ایران بیش از دو سال است که در اعتراض به نقض حقوق بشر تلاش می کنند، تا صدای مادران داغدار و ستم کشیده ایران در سرتاسر دنیا شنیده شود. در طی این مدت تعدادی از آنان بارها دستگیر و ماه ها در سلول های انفرادی زندان اوین و زندان های موقت بازداشت بوده و با کفالت یا وثیقه آزاد شده اند و هم اکنون نیز منتظر تشکیل دادگاه هستتد. بسیاری از آنان بارها احضار و مورد بازخواست و تهدید قرار گرفته اند و تعدادی نیز مجبور به ترک کشور شدند. مادران پارک لاله همواره تاکید کرده اند که با هدف دادخواهی خواسته های خود را پیگیری می کنند و برای اثبات این مدعا بار دیگر در روز شنبه 30 مهر 1390 با جسارت تمام در پارک لاله تهران جمع شدند تا نشان دهند که بر عهد خود پای بندند و هم چنین اعتراض خود را به گزارش ناقص جناب عالی نشان دهند. آنها در این حرکت اعتراضی پرسشی را مطرح کردند " حقوق کشته شدگان و مادران در سی و سه سال حکومت جمهوری اسلامی در کجای گزارش آقای شهید قرار دارد؟" مادران انتظار دارند که در گزارش بعدی، موارد آشکار نقض حقوق بشر بدون هیچ گونه اغماضی ذکر گردد و برای افشای این حقایق، آمادگی کامل خود را اعلام می کنند.
به پیوست، تعدادی از نامه های مادران و خانواده های قربانیان حکومت جمهوری اسلامی را خدمت شما ارسال می کنیم و به مرور پیوست های آتی را نیز دریافت خواهید نمود. از شما تقاضا داریم به حرمت مادران، صدای دادخواهی مردم ایران را بشنوید و به سراسر دنبا منعکس کنید. پرونده تمامی این جنایات تا زمانی که پاسخی شایسته به این دادخواهی ها داده نشود هم چنان باز خواهد بود و هرگز شامل مرور زمان نخواهد شد.
ضمن تشکر از تلاش های شما و ابراز علاقه برای دیدار با خانواده های قربانیان و مادران عزادار ایران، به این وسیله از جناب عالی تقاضا داریم تا زمانی را برای ملاقات با خانواده ها و حامیان آنها تعیین بفرمایید تا حضوری صدای دادخواهی آسیب دیدگان را به شما برسانیم. لازم به ذکر است، بسیاری از این خانواده ها به خاطر پیشگیری از تهدیدهای احتمالی و ایمنی خود، از شما درخواست کرده اند که نامه های اعتراضی شان محرمانه بماند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر