یک روزنامه نگار آلمانی که در جریان تهیه گزارش از حکم سنگسار سکینه آشتیانی در ایران بازداشت شده بود برای نخستین بار از وضعیت غیرقابل تحمل زندان صحبت کرده است. او پس از ۱۳۲ روز بازداشت، یک سال پیش آزاد شد.
مارکوس هلویگ گزارشگر روزنامهی "بیلد ام زونتاگ" اکتبر سال ۲۰۱۰ میلادی همراه با همکارش ینس کوخ به ایران سفر کرد تا با پسر سکینهی اشتیانی که به سگنسار محکوم شده بود گفتگو کند. دو روزنامهنگار آلمانی بازداشت شدند و پس از تحمل سختیهای فراوان با پادرمیانی گیدو وستروله وزیر خارجه آلمان، ۱۹ فوریه ۲۰۱۱ آزاد شدند.
فشار و شکنجه از نخستین روز زندان
یک سال پس از رهایی از زندان جمهوری اسلامی، مارکوس هلویگ در گفتگویی که روز یکشنبه (۵ فوریه/۱۶ بهمن) در "بیلد ام زونتاگ" منتشر شد گوشههایی از خاطرات تلخ خود در زندان را بازگو کرده است. هلویگ میگوید ده روز نخست از سختترین و خشونتآمیزترین روزهای زندان بوده و او نمیدانسته که روزی آزاد خواهد شد یا نه.
مارکوس هلویگ گفته، بدون وقفه بازجویی میشده، او را بارها کتک زدهاند و ساعتهای طولانی مجبورش میکردند بدون حرکت مقابل دیوار بایستد. دو روزنامهنگار آلمانی ۱۸ مهرماه ۱۳۸۹ (۱۰ اکتبر ۲۰۱۰) هنگام مصاحبه با سجاد قادرزاده، پسر سکینه آشتیانی در دفتر وکیل او، هوتن کیان در تبریز دستگیر و به زندان سپاه پاسداران در این شهر منتقل شدند.
غلامحسین محسنی اژهای، دادستان کل و سخنگوی قوه قضاییه ایران یک روز بعد گفت که "دو خارجی دستگیر شده با روادید توریستی وارد ایران شده و جواز تهیه گزارش نداشتهاند. " فرزند سکینه آشتیانی پیش از آن به خبرنگار هفتهنامه "اشترن" گفته بود که از ملاقات با مادرش محروم است و از سوی ماموران امنیتی تلفنی تهدید شده است.
«آزار جسمی فقط کتک نبود»
گزارشگر "بیلد ام زونتاگ" میگوید پس از بازداشت در یک سلول انفرادی شش متر مربعی به سر میبرده که نه دستشویی و توالت داشته و نه تخت و پنجره. او میگوید پنج بار در روز سر ساعتهای مشخصی اجازه رفتن به توالت داشته و هر چهار روز یک بار، و گاهی طولانیتر، میتوانسته حمام کند. چراغ پر نور سلول نیز شب و روز روشن بوده "و خوابیدن را خیلی دشوار میکرد."
هلویگ میگوید در بازجوییهای مختلف همیشه سوالهای تکراری مطرح میشد به طوریکه به نظرم میرسید هدف از این کار به دست آوردن اطلاعات نیست. او خاطر نشان میکند هدف از این سوال و جوابها ایجاد وحشت، متزلزل کردن و فشار روانی بوده است. "بیلد ام زونتاگ" از قول هلویگ نوشت، "مسئله فقط کنک زدن نبود، چیزهای دیگری هم بود که میل ندارم دربارهی جزییات آنها صحبت کنم."
تاکنون در مورد شرایط زندانی بودن هلویگ و همکارش اطلاعات زیادی، جز این که هر دو مدتی در سلولهای انفرادی بودهاند و شرایط وحشتناک زندان بر آنها فشار میآورده، منتشر نشده بود. اکنون مارکوس هلویگ میگوید "زمانی رسید که من به لحاظ روانی به آخر خط رسیده بودم و نگران بودم مبادا قاطی کنم."
فریاد دلخراش زندانیان دیگر
ظاهرا دو روزنامهنگار آلمانی در جریان شکنجه و آزار دیگر زندانیان نیز قرار گرفتهاند. هلویگ میگوید مدام صدای فریاد زندانیان را میشنیده است. به گفتهی او هر روز از ساعت ۸ صبح پس از بیدار شدن ابتدا داد و بیداد ماموران به گوش میرسید و بعد از آن فریادهای دلخراش زندانیان. روزنامهنگار آلمانی میافزاید به نظر میرسید که درست بالای سلولهای ما اتاق شکنجه قرار دارد.
ظاهرا مارکوس هلویگ را یک بار به اتاق شکنجه بردهاند تا به چشم خود ببیند چه بلایی سر زندانیان میآورند: "وحشت مرگ مرا فراگرفته بود و به خودم میگفتم از اینجا جان سالم به در نمیبری و اینها حسابت را میرسند." او برای تحمل شرایط، خود را با فراگیری زبان فارسی و ورزش مشغول میکرده و تلاش داشته این فکر را از سرش بیرون کند که چه بلایی بر سرش خواهد آمد.
سوءاستفاده سیاسی جمهوری اسلامی
دو روزنامهنگار همکار "بیلد ام زونتاگ" از سوی دادگاه انقلاب اسلامی تبریز به اتهام "اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور" به ۲۰ ماه حبس تعزیری محکوم شدند. این دو ابتدا به فعالیت خبرنگاری بدون داشتن ویزای روزنامهنگاری متهم شده بودند اما جمهوری اسلامی با امنیتی جلوه دادن این پرونده تلاش کرد از آلمان امتیاز بگیرد.
پس از چهار ماه مذاکرهی آشکار و پنهان میان مقامهای دو کشور سرانجام حکم حبس دو روزنامهنگار به جریمه نقدی تبدیل شد. اما شرط مهمتر جمهوری اسلامی که رسما اعلام نشد سفر وزیر خارجه آلمان گیدو وستروله به تهران بود. حسن قشقاوی، معاون امور کنسولی وزارت خارجه ایران پس از اقامت چند ساعته وستروله در ایران که علت آن بازگرداندن دو روزنامهنگار آزاد شده عنوان شد گفت: "این سفر نشانه شكست تصمیم قبلی اتحادیه اروپا در مورد ایران بود". به گفتهی او کشورهای اروپایی تصمیم گرفته بودند در سطح وزیر، دیپلماتی به ایران نفرستند و با سفر وستروله این توافق نادیده گرفته شد.
علی اکبر صالحی سرپرست وقت وزارت خارجه جمهوری اسلامی مدتی قبل از آن، با استفاده از فرصت گفتگو با مجله آلمانی اشپیگل از وستروله "صمیمانه" دعوت کرده بود تا در سفر به تهران در مورد همهی مسائل و "همچنین درباره سرنوشت دوخبرنگار آلمانی" گفتگو کنند.
پرونده سکینه آشتیانی که به اتهام "زنا" و "قتل همسر" به سنگسار محکوم شده، با اعتراض محافل مدافع حقوق بشر و دولتهای غربی روبرو بوده است. آلمان، فرانسه، ایتالیا، پارلمان اروپا و واتیکان همصدا با سازمانهای بینالمللی حقوق بشر و فعالان حقوق زنان شدیدا به این حکم اعتراض کردهاند و خواستار لغو آن شدند. حدود دو ماه پیش، پنج سال پس از زندانی شدن سکینه آشتیانی، دستگاه قضایی جمهوری اسلامی اعلام کرد که حکم سنگسار او به مجازات اعدام با طناب دار تبدیل شده است.
هنوز تکلیف پرونده آشتیانی به طور قطع مشخص نشده است. به اعتقاد ناظران نحوه برخورد با این پرونده مانند تبدیل قرار حبس روزنامه نگاران آلمانی به جریمههای ۳۵ هزار یورویی نمونه دیگری از آشفتگی دستگاه قضایی و حسابگری مسئولان جمهوری اسلامی را به نمایش گذاشته است.
مارکوس هلویگ که ۲۰ ژانویه ۲۰۱۱ همراه همکارش دوباره به آلمان بازگشت میگوید از سرگیری کار و زندگی عادی برایش بسیار دشوار بوده است. او میگوید حتا تماشای تلویزیون و گوش دادن به رادیو نیز برایش عذابآور بوده است، زیرا پس از دوره حبس انفرادی، احساس میکرده سرعت عملش مانند لاکپشت است در حالیکه همه چیز و همه کس مانند پلنگ از کنارش عبور میکنند. |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر