۱۳۹۰ مهر ۲۶, سه‌شنبه

ترور: از میکونوس در برلین تا کافه میلان در واشینگتن

article picture


ادامه بی‌اعتنایی مشهود تهران در قبال اتهام مشارکت در طرح ترور عادل الجبیر، سفیر سعودی در واشینگتن، تبلیغات تخریبی علیه جمهوری اسلامی را هماهنگ‌تر و زمینه اعمال فشار‌های خارجی علیه ایران را فراهم‌تر از پیش ساخته است.
در صورت اعتقاد به «مهمل و بی‌معنی» یا «بی‌اساس» بودن اتهام اخیر، ایران می‌توانست با دعوت از یک کمیسیون تحقیق سازمان ملل، دلایل «واهی» بودن اتهام وارده را با نمایندگان مستقل جامعه جهانی در میان بگذارد.
رامین مهمان‌پرست، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی، در واکنش به انعکاس جهانی اتهام وارده، به جای ارائه دلایل منطقی در رد آن، تنها به «محکوم ساختن (تکراری) هر گونه عملیات تروریستی» بسنده کرد و اصل موضوع را «رفتار نخ‌نما» و «نمایش مضحک صهیونیستی» خواند. رهبر جمهوری اسلامی نیز در برخوردی مشابه، آن را «مهمل» قلمداد کرد.
در سوی دیگر، دادستان محلی نیویورک بر اساس مستندات در دست، اتهامی را علیه یک شهروند آمریکایی، و (شریک ایرانی وی) وارد ساخته، که در دادگاه مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
خودداری از پاسخ‌گویی منطقی به یک اتهام تروریستی که دارای شواهدی به گفته آمریکایی‌ها غیرقابل‌انکار و ابعاد مشخص روابط خارجی است و در مسیر آن رئیس جمهور آمریکا و معاون وی، وزیر خارجه، دادستان کل و تعدادی از برجسته‌ترین چهره‌های سیاسی واشینگتن داخل شده‌اند، تنها می‌تواند تبعات سنگین آن را تشدید کند.
سال گذشته نیز بعد از انتشار بیانیه دولت سنگال دایر بر قطع مناسبات سیاسی با ایران، به دنبال کشف ۱۳ کانتینر اسلحه قاچاق که از بندرعباس به مقصد نیجریه حمل و در اصل بارنامه از آن به عنوان «مصالح ساختمانی» یاد شده بود، منوچهر متکی ابتدا نسبت به موضوع ابراز بی‌اطلاعی کرد و بعد آن را «سوء تفاهم» خواند.



با این وجود، در ۱۴ نوامبر‌‌ همان سال، متکی به منظور محدود ساختن هزینه‌های سنگین اقدام یاد شده که رسما توسط دولت نیجریه به شورای امنیت گزارش شده بود، به آن کشور سفر کرد.
شواهد طرح ترور اخیر
در موضوع اتهام وارده کنونی، واقعیت‌ها و شواهدی وجود دارند که اعتبار، و نه موجودیت آن‌ها را، دادگاه می‌باید مورد بررسی قرار دهد. من‌جمله این که منصور ارباب سیار، شهروند آمریکایی، با غلام شکوری، عضو نیروی قدس و از فرماندهان سپاه پاسداران، نسبت دارد.
ارباب سیار، در بازگشت از ایران، از مسیر آلمان راهی مکزیک شده و از آن محل، در روز ۲۹ سپتامبر به نیویورک رجعت داده شده است. وی در لحظه ورود در فرودگاه جان اف کندی توسط اف‌بی‌آی دستگیر شده است.
چند روز بعد با نظارت ماموران اف‌بی‌آی، منصور ارباب سیار با غلام شکوری در ایران ارتباط تلفنی برقرار کرده و راجع به موضوع طرح ترور گفت‌وگو کرده است. گفت‌وگوی تلفنی یاد شده، نظیر تعدادی مکالمات قبلی این دو نفر، ضبط و توسط اف‌بی‌آی در اختیار دادگاه قرار گرفته است.
از ماه ژوئن قبل، منصور ارباب سیار با یک مامور مخفی سازمان مبارزه با مواد مخدر آمریکا در درون اف‌بی‌آی، تماس حضوری داشته، با این تصور که مامور یاد شده، عضو کارتل مواد مخدر مکزیکی است.
اگرچه روشن نیست که ابتکار ایجاد ارتباط یاد شده، با توجه به اطلاع قبلی آمریکا از نسبت فامیلی غلام شکوری، عضو نیروی قدس، و منصور ارباب سیار، از سوی مقامات اطلاعاتی آمریکا صورت گرفته، یا ارباب سیار در اولین ملاقات در روز ۲۴ ماه مه، با مامور اف‌بی‌آی تصادفا به دام افتاده است.
در عین حال آن چه روشن است وجود استعداد برای همکاری در انجام این اقدام تروریستی نزد وی و همچنین پذیرفتن اصل طرح از سوی افرادی رسمی در داخل ایران است.
نقش مواد مخدر
در مورد استفاده ماموران امنیتی ایران از قاچاق مواد مخدر در مرز افغانستان، و حضور گسترده نیروی قدس در مرز، مدارک کافی در منابع باز تحقیقاتی موجود است. بنا بر روایت سه گزارشگر بلومبرگ، ارباب سیار خطاب به مامور پوششی اداره مواد مخدر فدرال آمریکا تاکید کرده است که او نماینده کسانی است که قاچاق مواد مخدر در ایران را کنترل می‌کنند و قادرند چندین تن تریاک در اختیار آن‌ها قرار دهند.
منبع ورود تریاک به ایران افغانستان است و۸۵ درصد از مجموع تریاک کشف و ضبط شده در سراسر جهان متعلق به ماموران ایرانی است. از این لحاظ حکومت ایران همه ساله ذخایر بزرگی از تریاک در اختیار می‌گیرد و می‌تواند بدون صرف هزینه به جای سوزاندن، این ذخایر را در موارد متنوع مورد استفاده قرار دهد.
تلافی‌جویی
از سوی دیگر، طی دو سال گذشته، دست‌کم پنج کار‌شناس شاغل در برنامه‌های اتمی ایران هدف اقدامات تروریستی قرار گرفته‌اند. مبادرت به اقدام تلافی‌جویانه ایران در این چارچوب، به هیچ وجه غیر قابل تصور نیست.
پیش از رسیدن به نتیجه با ارباب سیار در ماه ژوئیه، ماموران پوششی آمریکا با ارباب سیار ۱۴ جلسه ملاقات و امکان حمله علیه هدف‌های دیگری جز کشتن سفیر عربستان را در میان گذاشته‌اند. محل احتمالی ترور عادل الجبیر «کافه میلان»، رستوران مورد علاقه وی در واشینگتن، در نظر گرفته شده بود.
دو نقل و انتقال بانکی هر یک به ارزش ۵۰ هزار دلار به عنوان پیش‌پرداخت صورت گرفته، و اظهارات مامور پوششی آمریکا (در لباس عضو کارتل مکزیکی)، دایر بر نیاز به ۴ نفر در اجرای طرح ترور سفیر عربستان، هزینه ۱.۵ میلیون دلاری اجرای توطئه، و موافقت ارباب سیار با پیشنهاد ضبط شده است. از این لحاظ وجود توطئه را نمی‌توان به سادگی خیالبافی، مهمل، و بی‌اساس قلمداد کرد و از کنار آن گذشت.
پاره‌ای از سوابق مشابه
جمهوری اسلامی تاکنون متهم به عملیات متعدد تروریستی و نمایندگان آن محکوم به شرکت در انواع اقدامات تروریستی خارج از ایران شده‌اند.
من‌جمله در ۱۷ نوامبر سال ۱۹۹۲ یک ایرانی بنام کاظم دارابی کازرونی و ۴ لبنانی شیعه به رستوران میکونوس در شهر برلین حمله برده و صادق شرفکندی دبیر کل حزب دموکرات کردستان ایران و تعدادی از همراهان او را به قتل رساندند.
دارابی در دسامبر سال ۲۰۰۷ بعد از تحمل ۱۵ سال حبس از زندان آزاد شد و به عنوان قهرمان در تهران مورد استقبال مقامات جمهوری اسلامی قرار گرفت.
در ۱۸ ژوئیه ۱۹۹۴ مرکز همیاری یهودیان در بوئنوس آیرس منفجر شد و طی این اقدام که مستقیما به ایران نسبت داده شده، ۸۵ نفر یهودی‌تبار به قتل رسیده و ۲۰۰ نفر زخمی شدند.
در ۲۵ ژوئن ۱۹۹۶ مجموعه مسکونی خبار در عربستان منفجر شد و در نتیجه این انفجار ۱۹ پرسنل نظامی آمریکا کشته و ۳۷۲ نفر زخمی شدند. از نیروی قدس به عنوان عامل اصلی اقدام تروریستی یاد شده نام برده شده است.
هر سه رویداد بر شمرده در مناسبات خارجی ایران تاثیر عمیق باقی گذاشتند. بی‌تردید وارد آوردن اتهام موافقت با طرح ترور سفیر سعودی در آمریکا، و ادعای شرکت داشتن در آن، با اقدامات تروریستی متعددی که در گذشته به نمایندگان جمهوری اسلامی نسبت داده شده، نه از لحاظ داشتن انگیزه، و نه نحوه تدارک دیدن و اجرای طرح، چندان متفاوت نیست.
حکومت ایران همچنین طی سه دهه گذشته بیش از ۱۰۰ تن از مخالفان صاحب‌نام خود را در آمریکا، بریتانیا، فرانسه، آلمان، ترکیه و پاکستان از راه مبادرت به اقدامات تروریستی به قتل رسانده است.
استفاده جمهوری اسلامی از تروریسم که هرازگاهی مسئولان نظامی و امنیتی آن را جنگ نا‌متقارن نیز می‌نامند، به عنوان اهرم پیگیری هدف‌های سیاست خارجی، یک روش شناخته شده است.
شگفتی پاره‌ای از ناظران در موضوع اتهام اخیر، و احتمال مبادرت جمهوری اسلامی در آن، ناشی از عدم تغییر دیدگاه‌های رهبران حاکم بر ایران از یک سو، و از سوی دیگر، رشد معکوس طراحی ابتدایی و خامی طرح‌هایی است که «سربازان گمنام امام زمان» و فرماندهان آن‌ها، در جهت رسیدن به هدف‌های کوتاه‌مدت خود اختیار می‌کنند.
نوشته:رضا تقی زاده (تحلیلگر مسائل ایران) رادیو فردا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر