دانشگاه سیستان و بلوچستان یکی از دانشگاه های بزرگ کشور به شمار می رود که در سال های اخیر به دلیل حاکم بودن فضای امنیتی بر این دانشگاه، شمار زیادی از دانشجویان با احکام محرومیت از تحصیل مواجه شده اند.
به گزارش دانشجونیوز، فعالین دانشجویی دانشگاه سیستان و بلوچستان که در سال های گذشته تجمع های بزرگی مانند مراسم روز دانشجو و اعتراض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری را برنامه ریزی کرده بودند، ار نقش مهم رییس پیشین این دانشگاه در برخورد با دانشجویان سخن گفته اند: "در سال ٨٣ به بهانه این که در یکی از برنامههای یک تشکل دانشجویی پرچمی بدون آرم بوده است چند ترم تشکلهای دانشجویی تعلیق شدند، سال ٨٤ و ٨۵ هم همینطور و حتا برای برخی از فعالان دانشجویی پرونده امنیتی تشکیل دادند. چند سال بعد که کمکم دانشجویان شروع به فعالیت کردند دوباره در سال ٨٧ به سرکوب شدید دانشجویان فعال پرداختند و در سال ٨٨ هم باز برای دانشجویان پرونده ساختند. برخورد با دانشجویان انجمن اسلامی در سال ٨٧ به شدت وحشیانه بود به نحوی که برخی از دوستان به بیمارستان منتقل شدند."
دکتر احمد اکبری پس از بیش از هشت سال از ریاست دانشگاه سیستان و بلوچستان کنار رفت. وی در سالهای آخر دولت اصلاحات به ریاست این دانشگاه منصوب شد و پس از روی کار آمدن دولت احمدینژاد از معدود رؤسای دانشگاهی بود که در سمت خود باقی ماند و اخیرا با ترفیع به مقام معاونت وزیر علوم رسیده است. دکتر رضوانی که پیشتر از این نزدیک به چهار سال معاونت دانشجویی و مسئولیت امور شبانه را بر عهده داشت، هم اکنون به ریاست این دانشگاه انتخاب شده است.
گفت و گوی یکی از فعالین دانشجویی دانشگاه سیستان و بلوچستان در مورد وضعیت فعالیت های دانشجویی در این دانشگاه و نقش رییس پیشین دانشگاه در سرکوب دانشجویان را در ادامه مطالعه کنید.
* دکتر اکبری در دوره اصلاحات بر سر کار آمدند، اما در دوره اصولگرایان ابقا شده و ترفیع گرفتند، این اتفاق به چه دلیل رخ داده است
این انتقاد به اصلاحطلبان وارد است که در زمینه مدیریت دانشگاهها به ویژه در سالهای آخر دولت اصلاحات، متأسفانه توجه و دقت کافی به خرج نمیدادند. البته در دانشگاهها به غیر از مدیریت، نهادهای دیگر حاکمیت از قبیل نمایندگی رهبری و بسیج و غیره، هم تأثیرگذارند. ایشان شاید از نظر روابط شخصی، با برخی از اصلاحطلبان ارتباط داشتند، اما به لحاظ خط مشی سیاسی و عملکردشان شدیداً اصولگرا بودند، بدین معنی که سعیشان این بود که با نگاه امنیتی و نظامی و ایجاد رعب و وحشت تمام مسائل را حل کنند و نگاهشان به دانشجویان فعال دانشگاه درست مثل مجرمان و محکومان بود. الگوی مدیریتی ایشان کاملاً الگوی اطلاعاتی ـ نظامی است.
* در چند سال اخیر دانشجویان و تشکلهای دانشگاه سیستان و بلوچستان همواره فعالیتهایی داشتهاند و پیش و پس از انتخابات هم در مبارزات سیاسی نام این دانشگاه به چشم میخورد. آیا دانشگاه این فضا را فراهم نکرده بود
دانشگاه سیستان و بلوچستان دانشگاه بزرگی است و همواره در هر نسلی دانشجویان فعالی در این دانشگاه حضور دارند که به فعالیت میپردازند. مسأله این است که دانشگاه هر چند سال یک بار در دوره تصدی دکتر اکبری فعالان سیاسی را به شدت سرکوب کرده است. در سال ٨٣ به بهانه این که در یکی از برنامههای یک تشکل دانشجویی پرچمی بدون آرم بوده است چند ترم تشکلهای دانشجویی تعلیق شدند، سال ٨٤ و ٨۵ هم همینطور و حتا برای برخی از فعالان دانشجویی پرونده امنیتی تشکیل دادند. چند سال بعد که کمکم دانشجویان شروع به فعالیت کردند دوباره در سال ٨٧ به سرکوب شدید دانشجویان فعال پرداختند و در سال ٨٨ هم باز برای دانشجویان پرونده ساختند. برخورد با دانشجویان انجمن اسلامی در سال ٨٧ به شدت وحشیانه بود به نحوی که برخی از دوستان به بیمارستان منتقل شدند. اگرچه همواره در دانشگاه فعالیتهایی بوده است، نباید فراموش کنیم که هیچ دانشجویی هم از احکام انضباطی و حتا در مواردی احکام بیرون از دانشگاه بینصیب نبوده است.
* دانشگاه سیستان و بلوچستان گویا بیش از ٢٠٠٠٠ دانشجو دارد، با وجود این همه دانشجو، فعالیتهای صنفی در این دانشگاه به چه شکلی بوده است
اول این که در مورد جمعیت دانشگاه اغراق شده است. یکی از ویژگیهای مدیریتی دکتر اکبری عدم شفافیت و غیرپاسخگو بودن ایشان بود. ما که چندین سال است در دانشگاه هستیم تصور نمیکنیم چنین جمعیتی در دانشگاه باشد. دانشگاه هم به هیچ وجه پاسخگو در زمینه آمار نیست و آمار انصرافی و انتقالی و میهمانی این دانشگاه هم بسیار بالاست و به دست آوردن آمار خیلی پیچیده است.
اما درباره پرسش شما باید بگویم که بزرگترین چالش نسلهای مختلف دانشجویی در این دانشگاه شوراهای صنفی بوده است. آخرین شورایی که در دوره اصلاحات شکل گرفت سال ٨٣ به بهانههای واهی تعطیل شد. بعد از آن هم تا سالها با وجود تقاضای دانشجویان تشکیل نشد و سیاست ریاست دانشگاه این بود که تا زمانی که اعضای سابق شورای صنفی در دانشگاه هستند، شورای جدید تشکیل نخواهد شد. در سال ٨٧ دوباره با فشار دانشجویان تشکیل شد اما به دلیل فشارهای زیادی که بر این شورا از سوی مدیریت وارد میشد این شورا مجبور به استعفای دستهجمعی شدند و بعد از آن هم شورای صنفی تشکیل نشده است. سیاست عدم پاسخگویی دکتر اکبری هیچگونه فعالیت دانشجویی اعم از صنفی و سیاسی را برنمیتابید.
* برخورد دکتر اکبری با فعالیتهای سیاسی در دانشگاه چطور بوده است
در دورههای مختلف فعالیتهای سیاسی دانشجویان مستقل و اصلاحطلب سرکوب شده است، البته شدت و حدت آن رو به افزایش بوده و در سال ٨٣ فعالیت چند انجمن تعلیق شد و نهایتاً در سال ٨٧ به کلی فعالیتهای سیاسی اصلاحطلبان و نیروهای مستقل تعطیل شد و برخورد شدیدی هم با فعالان سیاسی دانشگاه صورت گرفت. البته نیروهای خارج از انجمن هم فعالیت میکردند که فعالیت آنها هم در سال ٨٧ توقیف شد و البته در سال ٨٩ به برخی از نشریات مستقل اجازه فعالیت داده شد اما باز با همکاری نیروهای امنیتی این بار اطلاعات به بهانه مسائل اخلاقی با فعالان سیاسی و مطبوعاتی برخورد کرد و به طور کلی دیگر هیچ گونه فعالیتی در این دانشگاه دیده نمیشود.
* گفته میشود برخورد دانشگاه با انجمنهای اسلامی در سال ٨٧ به واسطه نامه تند این تشکل به احمدینژاد بوده است، تا چه حد این موضوع را مهم میدانید؟
- بهانه برخورد شاید همان بوده باشد اما با خیلی از فعالان سیاسی در دانشگاه در همان زمان برخورد شد که ارتباطی با انجمن نداشتند. ضمن این که نامه انجمن در آن زمان چیزی جز همین انتقاداتی که به دولت میکنند نبود. امروز اصولگرایان همان حرفها را با نام «جریان انحرافی» به دولت و نزدیکان احمدینژاد میزنند و مشکلی به وجود نمیآید. اما به بهانه انتشار نامه انتقادی به دولت دست کم یکی از دانشجویان به چهار ترم محرومیت از تحصیل محکوم شد. گویا فقط جرمش این بود که حقایق را خیلی زودتر از اصولگرایان مطرح کرده بود!
* به طور کلی عملکرد کمیته انضباطی در دوره ریاست ایشان به چه شکلی بود
- الگوی کمیته انضباطی در این دانشگاه به شدت شبیه به ساواک است از این لحاظ که تلاش میشود اولا دانشجویان به شدت از آن بترسند، دوم این که تشکیلات گستردهای در میان دانشجویان دارد و سوم این که در مقابل موج بدنامی آن، ریاست خودش را از آن جدا میداند و گاهی حتا خودش را به آن معترض نشان میدهد! در حقیقت یگانه دانشگاهی است که در آن از تعداد زیادی از دانشجویان با عنوان رسمی «رابط» برای خبرچینی در میان دانشجویان استفاده میشود و بودجهای هم به آن اختصاص یافته است. گاهی همین دانشجویان برای سرکوب و ارعاب دیگران استفاده میشوند و برای نوشتن طومارهای اعتراضی علیه دیگر دانشجویان هم از امضایشان استفاده میشود. (البته به جز کمیته انضباطی دیگر نهادها مثل امور دانشجویان و حراست نیز از سیستم خبرچینی استفاده میکنند.) همواره فعالان دانشجویی به این سیستم خبرچینی و آدمفروشی که از سوی مدیریت اجرا میشد اعتراض داشتهاند. دانشجویان در این دانشگاه هیچگونه حق دفاع یا پشتیبانی ندارند. همه چیز کاملاً صوری است و زمانی که مدیریت تصمیم بگیرد با دانشجویی برخورد کند مطلقاً هیچگونه پشتیبانی ندارد و نمیتواند از خود دفاع کند. حتی همان آییننامهای که چندان حقی به دانشجو نداده است، اجرا نمیشود. در موارد متعددی در ابتدای هر ترم بدون هیچگونه حکمی تعدادی از دانشجویان فعال ممنوعالورود میشدند، از جمله در سال ٨٧ و ٨٨. دامنه برخورد کمیته به فعالان دانشجویی محدود نمیشود، حتا در مورد گفتگوی ساده با جنس مخالف، کشیدن سیگار یا قلیان، ورقبازی، حتا بیان جملات اعتراضی در محافل کوچک نسبت به مسئولان دانشگاه، حتی اعتراض به بد بودن غذای سلف ممکن است بهانه احضار به کمیته باشد. از آن طرف قضیه به مسائل اصلی انضباطی یعنی زد و خورد فیزیکی حتا چاقوکشی در صورتی که مرتکبینش از افراد مورد حمایت مدیران دانشگاه باشند یا قول همکاری بدهند، برخوردی صورت نمیگیرد. متأسفانه در مورد توزیع مواد مخدر هم که مسأله حساسی است چندان توجهی نمیشود و به راحتی در دسترس دانشجویان این دانشگاه قرار میگیرد.
* در سال ٨٧ تجماتی طولانی در این دانشگاه رخ داد، علت آن چه بود و دانشگاه در نهایت چه برخوردی با اعتراضات دانشجویی کرد
خواسته دانشجویان در آن تجمع کاملاً صنفی بود و جالب این که ریاست دانشگاه اصرار داشت این تجمع را سیاسی نشان دهد تا راحتتر بتواند با حمایت مسئولان امنیتی خارج از دانشگاه سرکوب کند. قضیه این بود که در چند مورد پیدرپی افرادی از خارج دانشگاه وارد دانشگاه شده بودند و چند دانشجو را به شدت مجروح کرده بودند. دانشجویان خواستار برقراری امنیت در دانشگاه بودند تا موارد مشابه در آینده رخ ندهد. دانشجویان معترض خواستهای صنفی خودشان را از طریق نمایندگانشان به صورتی روشن مطرح کردند. دانشگاه در ترفندی که بیشباهت به اعترافگیریهای سیاسی نبود، دانشجوی مضروب را وادار کرد اعتراف کند که خودش خودزنی کرده و به خودش چاقو زده است! محیط بیمارستان هم کاملاً امنیتی بود و کسی امکان تماس با وی را نداشت. ریاست دانشگاه با طولانی شدن تجمع مطالبات دانشجویان را پذیرفت. اما تا پایان ترم صبر کرد و در ابتدای ترم بعد در فضای خلوت دانشگاه، بلافاصله تمام دانشجویی فعالان معترض در تجمع را ممنوعالورود کرد و به هیچ یک از خواستهای دانشجویان نیز عمل نکرد!
در طول دولت نهم و دهم ما شاهد بازنشستگی و اخراج اساتید منتقد دانشگاه بودهایم، دکتر اکبری در این زمینه هم فعال بودند و استادان را اخراج کردند
اخراجهای بیدلیل استادان چندین مورد اتفاق افتاد، اما تعداد آن کم نبود و شاید خیلی هم مرتبط به سیاست کلی دولت نبود و به واسطه رقابتهای داخلی بود. مثلاً دکتر بهتاش از استادان صاحبنام و شایسته این دانشگاه بودند که سوابق اجرایی هم در همین دانشگاه داشتند، اما به یک باره از دانشگاه اخراج شدند. شاید به این خاطر که استادان کمی حاضر به تدریس در این دانشگاه میشوند به راحتی امکان اخراج دانشجویان وجود ندارد. البته اطلاعات بیشتر در این زمینه را باید از استادان دانشگاه گرفت.
* سرپرست جدید دانشگاه گویا معاون ایشان بوده است، به نظر شما در سمت جدید باید شاهد تغییراتی در دانشگاه باشیم یا روند تغییر نخواهد کرد
همه چیز بستگی به اراده ایشان دارد که آیا همان روند امنیتی و پلیسی را ادامه خواهند داد یا نه. اگر بخواهیم از روی سوابق قضاوت کنیم، ایشان در این سالهای آخر رییس کمیته انضباطی یعنی سیاهترین بخش مدیریتی دانشگاه بودهاند. البته ایشان به دلیل پستهای متعددی که داشتند همواره در مقابل عمل انجام شده سایر بخشهای مدیریتی قرار میگرفتند و زمانی که به ایشان به عنوان رییس کمیته انضباطی اعتراض میشد، کاملاً مشهود بود که چندان در جریان مسائل نیست. اما در واقع همواره توجیهگر اقدامات امنیتی وسرکوبگرانه دانشگاه بوده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر