جــرس: جمعی از دانشجویان دانشگاههای تهران و تربیت مدرس در گرامیداشت سالگرد هجدهم تیر و خیزش دانشجویی در تهران و تبریز، بیانیه ای صادر کرده و ضمن تحلیل شرایط موجود و دعوت همگانی به اتحاد و مقاومت در برابر وضعیت فعلی، خاطرنشان کرده اند که "از مردم می خواهیم سرنوشت خود را به سرنوشت منازعه میان میراث خواران کودتای انتخابات ٨٨ گره نزنند، چرا که راه نیل به آزادی، عدالت و دموکراسی نه چشم دوختن به منازعه میان حاکمان بلکه اتکا به عمل تاریخ ساز مردم است و این درسی بود که ١٨ تیر ٧٨، بهای آموختنش را با شکستش پرداخت.
در بیانیۀ جمعی از دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس تهران به مناسبت فرا رسیدن هجدهم تیرماه که نسخه ای از آن قرار گرفت، آمده است "اکنون دوازده سال بعد از جنبش ١٨ تیر و دو سال بعد از کودتای انتخاباتی سال ٨٨، ایران در وضعیت خاصی به سر می برد. کودتاچیان حاکم بر کشور با بهره گیری از خشونت عریان توانسته اند یکی از نمودهای تکاپوی جنبش سبز یعنی اعتراضات خیابانی را موقتا در محاق فرو برند. محاق اعتراضات خیابانی که به یارای نیروی سرکوب صورت گرفته است، کودتاچیان را در توهم پایان جنبش فرو برده و در نتیجه آنان را به درگیری بر سر میراث خونین کودتا کشانده است. منازعه میان احمدی نژاد و رهبری جمهوری اسلامی مهم ترین نمود این درگیری است. ریشه منازعه آشکار است؛ احمدی نژاد احساس فریب خوردگی می کند، چرا که سیاست های پر هزینه نظام یعنی برنامه گسترده تصفیه اصلاح طلبان و نیز اجرای مستبدانه قانون هدفمند شدن یارانه ها، به واسطه دولت او انجام شده است، اما رهبری جمهوری اسلامی نه تنها حاضر به حمایت از او در مقابل تبعات ویرانگر این سیاست ها نیست بلکه می کوشد با متوجه کردن عواقب این سیاست ها خاصه در حوزه اقتصادی به احمدی نژاد، از خود سلب مسئولیت کند. بر این اساس احمدی نژاد اگاه است که رهبری دیر یا زود، چه در دوره ریاست جمهوری و چه بعد از آن، او را به عنوان مسبب اصلی نابسامانی ها معرفی کرده و از صحنه حدف خواهد کرد. با توجه به این شرایط احمدی نژاد که نمی خواهد بز بلاگردان استبداد حاکم بر ایران باشد می کوشد در اندک زمان باقی مانده از دوران ریاست جمهوریش، با اتخاذ تدابیری خود را حذف ناشدنی نماید. تدابیری که هر چند نومیدانه به نظر می رسند اما به منازعه دامن می زنند.
حال سوال اینجاست که حاصل منازعه میان میراث خواران کودتا برای اکثریت مردم ایران چیست؟ هیچ غیر از فقر و بیکاری و گرانی در حوزه اقتصادی و سرکوب و تشدید قدرت نهاد های نظامی- امنیتی در حوزه سیاسی. سرکوب سیاسی گسترده است اما فشار اقتصادی برای توده مردم ملموس تر است. از نظر اقتصادی کودتاچیان حاکم بر کشور که ناتوان از حل مشکلات اقتصادی هستند، دست به قلع و قمع دستمزدهای اجتماعی مردم زده اند.آخرین نمونه افزایش سرسام آور قیمت بلیط وسایل حمل و نقل عمومی است. مردم متحیرانه از خود می پرسند که مگر چه بهبودی در وضعیت اقتصادی آنها ایجاد شده است که بتوان به اتکای آن اندک دستمزدهای اجتماعی موجود را حذف کرد؟ پاسخ روشن است: آنها می کوشند هزینه های بحران اقتصادی ناشی از ناکارامدی و فقدان مشروعیت را بر دوش مردم تحمیل کنند.
در این شرایط، ماجمعی از دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس، از مردم می خواهیم که سرنوشت خود را به سرنوشت منازعه میان میراث خواران کودتای خونین خرداد ٨٨ گره نزنند. چرا که این جدالی بر سر سهم بیشتر از میراث کودتاست. ما به کنشگران سیاسی نیز اعلام می کنیم که راه نیل به آزادی، عدالت و دموکراسی نه چشم دوختن به منازعه میان حاکمان بلکه اتکا به عمل تاریخ ساز مردم است. این درسی که جنبش ١٨ تیر سال ٧٨بهای آموختنش را با شکستش پرداخت.
در این شرایط، ماجمعی از دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس، از مردم می خواهیم که سرنوشت خود را به سرنوشت منازعه میان میراث خواران کودتای خونین خرداد ٨٨ گره نزنند. چرا که این جدالی بر سر سهم بیشتر از میراث کودتاست. ما به کنشگران سیاسی نیز اعلام می کنیم که راه نیل به آزادی، عدالت و دموکراسی نه چشم دوختن به منازعه میان حاکمان بلکه اتکا به عمل تاریخ ساز مردم است. این درسی که جنبش ١٨ تیر سال ٧٨بهای آموختنش را با شکستش پرداخت.
همزمان جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران نیز، درآستانه ١٨ تیر بیانیه ای صادر كردند، که در بخشی از این بیانیه آمده است : "در سالگرد قیام و گرامیداشت روز ١٨ تیر باید علیه این ظلم, قفل سكوت را شكسته, و ندای زنده باد آزادی و مرگ بر دیكتاتور سر می دهیم و خواستار آزادی زندانیان سیاسی به طو ر خاص دانشجویان دربند اسیرمان می شویم..."
در این بیانیه خاطرنشان شده است "دانشگاه زنده است و دانشجو پیشتاز ملت ایران است . در روز ٢٢ خرداد دومین سالگرد قیام سال نود، اقشار مردم حضور خود را در خیابانهای تهران برای زنده نگه داتشن جنبش به ثبت دادند وادامه آنروز باید كه تیر ماه در ادامه قیام, همانند سوریه و دیگر كشورها قفل سكوت در ایران نیز شكسته شود!..."
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر