محمد نوریزاد، با انتشار نهمین نامه خود به آیتالله خامنهای، ضمن خبر دادن از ساخت فیلمی با عنوان «محرمانه برای رهبرم» درباره سلولهای انفرادی و بازجویی در زندانهای جمهوری اسلامی، از فقدان شجاعت محمد خاتمی انتقاد کرده و گفته است که ظرفیت وی در برابر مخالفانش کم است و از «سايهی ماموران اطلاعاتی» میترسد.
محمد نوریزاد، روزنامهنگار و مستندسازی که بابت نگارش نامههای سرگشاده به رهبر جمهوری اسلامی مدتی در زندان بوده، دوباره به آیتالله خامنهای نامه سرگشاده نوشت.
این نامه، نهمین نامه محمد نوریزاد به آیتالله خامنهای است.
نوریزاد در این نامه اشاره کرده است که از داخل زندان نامهای محرمانه برای آیتالله خامنهای نوشت که به گفته او همان نامه باعث آزادیاش شده بود.
وی همچنین همچنین در نامهاش خبر داده که مشغول ساخت مستندی با عنوان «محرمانه برای رهبرم» درباره فضای سلولهای انفرادی و بازجویی در زندانهای جمهوری اسلامی است. اما به گفته وی هجده مامور اطلاعاتی سپاه، به خانه او وارد شده و وسایل کار و امکانات حرفهای و تصاویر ضبط شده را بارکردند و بردند.
نوریزاد نوشته است: «ندانستند آنچه از من ربودهاند، تمامی فیلمهای گرفته شده نیست و من نسخه بسیارکاملی از آن را با خود دارم.»
این مستندساز منتقد رهبر جمهوری اسلامی این فیلم را میخواهد برای آیتالله خامنهای بفرستد تا در جریان آن چه در زندانهای جمهوری اسلامی میگذرد باشد.
نوریزاد مینویسد در حالی فیلم او را ضبط شده است که نیروهای امنیتی سپاه نگران «اسکلههای قاچاقِ همکارانِ سپاهی خود» و یا «پيمانهای ميلياردیِ بدون مناقصه قرارگاه خاتم الانبيا» و یا «دزدان صاحب نام شاغل در دولت» و «اختلاسهای تريلياردی دولت» نیستند.
نوریزاد در نامهای که از زندان برای آیتالله خامنهای نوشت، آورده است: «من از داخل زندان اوین برای شما خبر میرسانم که هیولاهایی در قامت سربازان گمنام امام زمان با متهمین سیاسی چه میکنند. و باز برای شما نوشتم که همین بازجویان امام زمانی، خودِ مرا زدهاند و به ناموسم فحشهای رکیک دادهاند.»
نوریزاد همچنین در نهمین نامه خود به حکم صادر شده درباره جعفر پناهی اعتراض کرده است.
نکته جالب در نامه محمد نوریزاد این است که وی تلویحا از محمد خاتمی انتقاد کرده و گفته است که ظرفیت وی برای شنیدن فحش از سوی مخالفانش کم است.
محمد نوریزاد نوشته است: «یک روز درهمين نزديکیها، هفت پرسشِ صريحِ خود را برای جناب سيد محمد خاتمی فرستادم تا بدانها پاسخ بگويد. پاسخ نگفت. شخصا به ديدارايشان رفتم. وی درهمان ابتدای سخن، قاطعانه گفت: "آقای نوریزاد، من به سئوالهای شما جواب نمیدهم." از او رنجيدم اما در دل به وی حق دادم. چرا که هريک از ما ظرفيتی برای شنودنِ فحشهای رکيک مخالفان خود داريم. من آن روز باور کردم که ظرف صبوری آقای خاتمی از فحشهای امثالِ آقای حسين شريعتمداری لبريز است و وی تحمل هجمههای تازهتری را ندارد. درعين حال که خودِ آقای خاتمی قبول داشت پرسشهای توفانیتری درميان مردم دهان به دهان میشود و بی پاسخ نهادنِ آنها چارهی پرکردنِ گودالِ عميقِ نفرتِ مردمان نيست. من آن پرسشهای هفتگانه را به زودی منتشر خواهم کرد تا هم شجاعت آقای خاتمی برای ما و شما باز تعريف شود و همه بدانند ترس از سايهی ماموران اطلاعاتی چه به روز بزرگان ما آورده است.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر