۱۳۹۰ شهریور ۱۳, یکشنبه

توهم توطئه: شالوده گفتمان رهبر




توهم توطئه در تاروپود فرهنگ خاورمیانه تنیده است و به یکی از ارکان اصلی گفتمان و اندیشه سیاسی در این دیار تبدیل شده است. به باور دانیل پایپس [1] با نادیده گرفتن این پدیده که تقریبا در تمام منطقه همه گیر است، برخی از ویژگی های دنیای سیاست جهان عرب و ایران در پرده ای از ابهام فرو می‌رود. واکاوی شرایط این منطقه بدون در نظر گرفتن " دست پنهان " همان اندازه زیان بار است که مطالعه اقتصاد امریکا بدون وال استریت و یا سیاست های اتحاد جماهیر شوروی بدون مارکسیزم لنینیزم" [1]

در ایران با توجه به پدیده بالا، هر رویدادی در میان حکومتگران به سادگی با جمله "كار دشمن " تفسیر می شود. در همین رابطه بحث و جدل سیاسی در كشور از واژه های زیر انباشته است:
"توطئه، جاسوس، خیانت، وابسته، خطر خارجی، دست های خارجی، نفوذ بیگانه، اسرار، نقشه، عروسك، ستون پنجم، نوكر استكبار، پشت پرده و پشت صحنه و[ بتازگی تهاجم فرهنگی و جنگ نرم]. بكار بردن واژه های بالا در گفتمان سیاسی حکومتگران به این مفهوم است كه نخبگان سیاسی داخلی، عروسك هایی اند كه با بند های پنهان قدرت های خارجی مهار شده اند. پیام این است كه یك ناظر با هوش باید از ظواهر چشم پوشی كرده و روی پیوند های پنهان دقت كند. تنها در آن زمان است كه می توان از توطئه سر در آورد، به دستور كار پنهانی پی برد و مجرمین حقیقی را شناخت."[2]
پژوهشگران علل رواج بیماری توهم توطنه را به دلایل تاریخی و کارکرد استعمار در منطقه و کشور ( ابراهامیان)، میهن پرستی ایرانیان ( مجید تهرانیان) و باورهای اسلامی از جمله تأویل گرایی و پنهان کاری ( تقیه ) ( دانیل پیپس ) نسبت داده اند.
توهم توطئه در کشورهای غربی نیز بدایل دیگر و بشدت بسیار محدود تری وجود دارد اما به باور ابراهامیان در ایران بیشتر از کشورهای دیگر رایج است. این بیماری که مفهومی کاملا ٌ سیاسی دارد در میان نیروهای سیاسی نیز گسترده است و هر نیرویی بنا بر فلسفه سیاسی اش بر توطئه ای خاص و بازیگران ویژه ای انگشت گذاشته است.


در گذشته برای آیت الله خمینی استعمار به كمك اقلیت ها كه ستون پنجم دشمن را تشكیل می دهند، تهدید دائمی برای مردم مسلمان بشمار می آمد. برای چپ ها، امپریالیست ها به كمك طبقات بالای جامعه، علیه كارگران و دهقانان كشور توطئه می چیدند. جبهه ملی گمان داشت كه امپریالیسم، اینبار بیشتر به صورت پدیده ای سیاسی، با سرنگونی مصدق، سخنگوی واقعی ملت، در كشور پایگاه بدست آورد. سلطنت طلبان باور داشتند كه قدرت های خارجی به ویژه انگلیس و روسیه، مرتب می كوشند كه سلسله پهلوی بویژه سلطنت محمد رضا شاه را سرنگون كنند. [3] و هم اکنون دستگاه رهبری سیاسی کشور هر گونه حرکت غیر خودی را به عوامل دشمن نسبت می دهد و هرگونه کنش مدنی را " جنگ نرم " مسنجد.

تاثیر توهم توطئه در گفتمان رهبران کشور می تواند پی امدهای فاجعه باری بیانجامد. چنانچه این بیماری در سال ٦١-١٣٦٠ راه را برای اعدام های گسترده در کشور گشود. هنگامی كه در سال ١٣٦٠، سازمان مجاهدین تلاش كرد جمهوری اسلامی را سرنگون سازد، آیت الله خمینی ادعا كرد كه سازمان سیا، در حال برنامه ریزی برای تكرار كودتای سال ١٣٣٢ است و بدین ترتیب نه تنها مجاهدین بلكه پای تمام مخالفین بمیان كشیده شد. جمهوری اسلامی در طول شش هفته، بیش از هزار زندانی را اعدام كرد. قربانیان این جنایت را نه تنها مجاهدین بلكه سلطنت طلبان، بهایی ها، كلیمی ها، كردها، بلوچ ها، عرب ها، قشقایی ها تركمن ها، اعضای جبهه ملی، مائوئیست ها، ماركسیست های استالین ستیز و حتی دختران جوان غیر سیاسی كه در زمان و محل نامناسب گرفتار شده بودند، تشكیل می دادند. در هیچ زمانی پیش از آن، جوخه های اعدام، چنین شماری را در چنین زمان كوتاهی با چنین اتهام بی اساسی به كام مرگ نفرستاده بودند. [4]
امروزه در دوره ولایت فقیه دوم نیز توهم توطئه در میان دست اندرکاران، امامان جمعه، نیروهای امنیتی – نظامی و سه قوای کشور نیز پا برجاست و کوچکترین کنش مدنی، دینی و حتی تفریحی جوانان نیز با بدبینی بیمارگونه و توطئه پندارانه سنجیده می شود. نمونه بارز آن آب بازی، هندوانه خوری و شیشه پاک کنی گروه هایی از جوانان بود که یا برای شادمانی و یا برای کمک به کودکان خیابانی با انگ توطئه دشمنان و جنگ نرم روبرو شدند و مورد هجوم پلیس قرار گرفته و یا بازداشت شدند.
در این میان ردیابی این پدیده در گفتمان و گفته های رهبر از اهمیت ویژه ای برخوردار است چرا که با توجه به اختیارات قانونی گسترده و فراقانونی خود ساخته و تکیه وی بر نیروهای امنیتی – نظامی، تفکرات توطئه پندارانه می تواند به تصمیم گیری های غیرکارشناسانه، نقض گسترده حقوق بشر و سرکوب های وحشیانه سیاسی منجر شود. در زیر با مرور برخی سخنرانی های رهبر گستردگی این پدیده را در گفتمان وی نشان می دهم.

دشمن محوری در گفتار

هر خواننده ای با مراجعه به پایگاه اطلاع رسانی رهبر جمهوری اسلامی و خواندن برخی از مطالب آرشیو بیانات ایشان به رگه های پررنگ " دشمن محوری " در اغلب سخنرانی های رهبر روبرو می گردد که ملغمه ای از غرب ستیزی، مدرنیته ستیزی و بیماری توهم توطئه است. به باور رهبر جمهوری اسلامی غرب شبانه روز علیه جمهوری اسلامی در تمام زمینه ها سرگرم توطئه است. بطور نمونه دشمنان دوهدف را در دانشگاه ها دنبال می کنند: دین زدایی و علم زدایی. آنها با روش های پیچیده می کوشند دانشجو و استاد را با کارهای غیر علمی سرگرم کنند تا شکوفایی علمی تحقق نیابد. سلطه گران می کوشند نسل جوان داشجو را به " بی ایمانی، ولنگاری عقیدتی و هرزه پویی ذهنی " سوق دهند. افزون برین با ترور دانشمندان تلاش دارند با ایجاد ترس در دانشمندان ایران حرکت علمی کشور را متوقف کنند
آمریکایی‌ها در منطقه به کمک صیهونیستها در تلاشند انقلاب اسلامی ملتها را منحرف کنند و بر اینها مسلط شوند. " در انقلاب ما هم اختلاف ایجاد كردند، نفوذ پیدا كردند، اقوام را به جان هم انداختند، درگیری‌های داخلی درست كردند، یك دشمن خارجی را تحریك كردند كه به ما حمله‌ی نظامی كند، لشكركشی كند؛ اینها همه اتفاق افتاد."
- تحلیل غربی ها در مورد اوضاع اقتصادی شان کامل و شفاف نیست " بخشی از قضایاست؛ همه‌ی مطالب گفته نمیشود. اتاقهای فكر و سیاست‌سازان پشت پرده، طراحان مسائل جهانی در كشورهای قدرتمند عالم - كه عمده‌ی رسانه‌ها هم دست آنهاست - راضی نیستند كه ابعاد این بحران برای مردم دنیا آشكار شود"
- دشمنان در تلاشند از انتخابات در کشور سوء استفاده کنند و به امنیت کشور ضربه زنند: " آحاد مردم، مسئولان مختلف، « منبرداران و فعالان سیاسی» و همه کسانی که می توانند با مردم حرف بزنند باید از انتخابات به عنوان نعمتی الهی پاسداری کنند و هوشیارانه، مراقب چالشهای ضد امنیتی و تلاشهای دشمنان باشند." " به كوری چشم دشمنها، ما الحمدلله انتخابات را بدون اندك تأخیری، همیشه سر وقت انجام دادیم؛ ا"
- از دیگر تلاشهای دشمنان " رقیق کردن اعتقادات اسلامی و احساسات اسلامی و رسوخ دادن تفکرات الحادی و شبه الحادی از طرق مختلف است. ...دستگاه های گوناگون تبلیغاتی را با مبالغ کلان، با پیگیری های همه جانبه و گسترده، در خدمت تغییر فکر جوانان ما به کار میگیرند. "
ترفند دیگر دشمنان ایجاد اختلاف میان دستگاه های مدیریت کشور است " ... این اختلاف را به هر شكلی بتوانند، تزریق میكنند؛ ما بایستی بیدار باشیم. اختلاف سلیقه، اختلاف نظر، اختلاف عقیده در مسائل سیاسی، نباید به چالش میان جناحهای كشور، میان عناصر كشور منتهی شود. گناه بزرگ فتنه‌ گران در سال 88 این بود كه اگر خوشبینانه نگاه كنیم و بگوئیم اینها یك شبهه‌ای، خدشه‌ای در ذهنشان بود، این خدشه را به صورت ایجاد چالش برای نظام اسلامی مطرح كردند. "
به باور رهبر مسئله اساسی جهان گرم شدن کره زمین، مسایل محیط زیست و مشکلات اقتصادی و فقر و گرسنگی نیست بلکه مسایل مربوط به معنویت انسان و اخلاق انسان و روابط اجتماعی انسان ها با یکدیگر است " كه یكی از آنها مسئله‌ی زن و مرد، جایگاه زن،مسئله‌ی زن و شأن زن در جامعه است؛ كه این حقیقتاً یك بحران است، منتها به رو نمی‌آورند، مطرح نمیكنند و سیاستهای مسلط در دنیا به صرفه‌ی خودشان نمیدانند و شاید برخلاف راهبردهای اصلی خودشان میدانند كه این مسئله را مطرح كنند. "
" در غرب با حجاب تدریجاً به صورت علنی دارد مخالفت میشود. عنوانی كه برای این مخالفت ذكر میكنند، این است كه میگویند حجاب نماد یك حركت مذهبی است؛ ما نمیخواهیم در جوامع ما - كه جوامع لائیك هستند - نمادهای مذهبی مطرح شوند. به نظر من این دروغ است؛ بحث مذهب و غیر مذهب نیست؛ بحثِ این است كه سیاست راهبردىِ اساسىِ بنیانی غرب بر عرضه شدن و هرزه شدن زن است."
بهره گیری ابزاری از " دشمن " و فرار از مسئولیت
یکی از روش های رهبران جمهوری اسلامی برای رویارویی با غیر خودی ها، رقبای سیاسی و یا اجرای قوانین غیر دمکراتیک و ارتجاعی در کشور، وابسته جلوه دادن رقیبان به دشمنان بوده است. اینان بخوبی می دانند که دشمن خط قرمز هر ملتی به شمار می آید و اگر کسی به همدستی با دشمن متهم شد و یا کنش و موضعی مورد تأئید دشمن جلوه داده شد، براحتی می توان آن رقیب و یا جریان را از گردونه سیاسی کشور خارج ساخت. سرنوشت سازمان های سیاسی غیر دولتی، غیر دینی و یا غیر شیعه و حتی غیر خودی پس از انقلاب از نهضت آزادی گرفته تا سازمان های چپ، سکولار، قومی و اقلیت های دینی و حتی اصلاح طلبان بهمین ترتیب رقم خورده است. قوانین غیر دمکراتیک و ارتجاعی حکومتگران نیز به بهانه رویارویی با برنامه های " دشمن " باجرا در آمده است که رویارویی با ماهواره ها، اینترنت آزاد، اذیت آزار زنان بخاطر نوع پوشش آنها و بازبینی علوم انسانی در دانشگاه ها از انجمله اند.
افزون براین توهم توطئه به رهبران متوهم این امکان را می دهد که در مورد هر گونه کجروی سیاسی، نقض حقوق بشر، سرکوب آزادی ها، پر کردن زندان ها، ناکارآمدی در اداره کشور، بی عدالتی گسترده و فقر و فساد، با پیش کشیدن پای دشمن از مسئولیت های سیاسی شانه خالی کنند و هرگونه مشکلی را به دشمن و توطئه های دشمن نسبت دهند. آقای تهرانیان این موضوع را چنین بیان می کند " [توطئه پنداران] با توجیهی ساده از پذیرش مسئولیت های فردی و جمعی فرار می كنند....در تاریخ توطئه وجود دارد اما تاریخ را نمی توان توطئه پنداشت. در برابر نیروهای پیچیده تاریخی، توسل به نظریات توطئه، به معنی فرار از مسئولیت و كنار زدن قوه ادراك است." [5]
رهبر دوم جمهوری اسلامی با تکیه بر گرایشات توطئه پندارانه و نسبت دادن مشکلات کشور به دشمنان که بی تردید در نوع حکومت غیر دمکراتیک دینی مبتنی بر ولایت فقیه ریشه دارد کوشیده است از پذیرش مسئولیت ناکامی های ژرف داخلی و انزوای گسترده سیاسی کشور شانه خالی کند. ولایت فقیه دوم با طراحی و پشتیبانی از کودتای انتخاباتی سال 88 به دهها میلیون نفر اعلان جنگ داد و با میکروب خواندن آنها کوشید ازادیخواهان را به همکاری با دشمن متهم ساخته سرکوب وحشیانه زنان و مردان شجاع کشور را توجیه کند غافل از آنکه چرخ تحولات منطقه ای با سرعت در حال گردش است و بهار خاورمیانه درختان ازادی ایران را نیز پر شکوفه خواهد ساخت و نظامی دمکراتیک و پاسخگو برقرار خواهد کرد.
10 شهریور 1390

---------------
1- Daniel Pipes, The Hidden Hand; Middle East Fears of Conspiracy, (New York: St. Martin's Press, 1996, 2
2- Ervand Abrahamian, "The Paranid Style in Iranian Politics", Khomenism, (Los Angeles: University of California Press, 1993), 111.
3- همان ص 120
4- همان ص 131
5- Majid Tehranian, "Power and Purity: Iranian Political Cultur, Comunication, and Identity", in Ramin Jahanbegloo, ed. Iran between Tradition & Modernity, (Toronto: Lexington Books, 2004), 191
ایرن امروز

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر