۱۳۹۰ شهریور ۱۴, دوشنبه

تهدید جدی است!


جمهوری اسلامی تهدید می‌شود.
تهدید جدی‌تر از آن است که بتوان بی‌اعتنا از کنار آن گذشت. باید تمام نیروها را بسیج کرد. باید تمام سلاح‌ها را به کار گرفت تا خطر برطرف شود و اسلام، به برکت وجود جمهوری اسلامی و در سایۀ حمایت آن پایدار بماند.
«دشمن» که در تمامی جبهه‌ها، از جنگ هشت‌ساله گرفته تا جنگ سایبری و زورآزمایی سیاسی و تحریم اقتصادی شکست خورده و نتوانسته است آسیبی به نظام مقدس جمهوری اسلامی برساند، اکنون با حربۀ دیگری به میدان آمده است.
می‌خواهد با آب بازی و هندوانه‌خوری پایه‌های نظام را بلرزاند و  انقلاب و اسلام را به‌خطر اندازد.
سایت «الف» وابسته به جناح اصولگرایان، هشدار داده است که قرارهای فیس‌بوکی جوانان برای جمع شدن در پارک‌ها، هندوانه خوردن، آب پاشیدن به یکدیگر را آسان نباید گرفت. اینها دسیسه‌های فرهنگی است و تهدیدی جدی علیه جمهوری اسلامی که «برخوردهای چکشی» چارۀ آن نیست. باید برای دفع خطر چارۀ اساسی اندیشید.
سایت «الف» نگران است که «برخورد چکشی» با چنین وقایع، انگیزه‌های تشکیل چنین اجتماعات و چنین حرکاتی را سیاسی و سیاسی‌تر خواهد کرد. باید ابتکار عمل را از دست جوانان گرفت و با «برگذاری کنترل‌شده» مراسمی مشابه توسط شهرداری تهران و پلیس و صدا و سیما، راه بر دسیسۀ دشمنان بست.


همزمان با برگذاری جشن آب‌پاشان توسط جوانان، دست دشمن از آستین روزنامه «ایران» درآمد و گردانندگان این روزنامه که سرشان در آخور «گروه انحرافی» است با انتشار ویژه‌نامۀ «خاتون»، مسألۀ حجاب را که به‌فرمایش «مقام معظم رهبری» و تأکید و تأیید مراجع محترم تقلید، رُکن رکین اسلام و انقلاب محسوب می‌شود، زیر علامت سؤال بردند.
در ویژه‌نامۀ «خاتون» اظهار عقیدۀ مهدی کلهر، یکی از حواریون رئیس جمهوری سابقاً محبوب، به‌ویژه راجع به رنگ چادر،  خروج از خط قرمز انقلاب و اسلام به‌شمار می‌رفت. به‌نحوی که قوه قضائیه فوراً واکنش به‌خرج داد و حجت‌الاسلام والمسلمین غلامحسین محسنی اژه‌ای دادستان کل و سخنگوی قوه قضائیه، شکایتی علیه روزنامه ایران تسلیم دادگاه کرد و گفت:
«اگر مطالبی در نشریه‌ای درج شود که موجب اختلاف بین طبقات مردم و برانگیختن احساسات مذهبی و جریحه‌دارشدن احساسات و توهین به موازین اسلامی شود، مجازاتی برای صاحب نشریه متخلف در نظر گرفته شده است. در این قبیل تخلفات، قبلا مدیر مسؤول قابل تعقیب بود، اما در اصلاحاتی که در قانون مطبوعات صورت گرفت و ماده9 این قانون توسعه پیدا کرد علاوه از مدیر مسؤول، نویسنده مطالبی که در ارتکاب جرم دخالت داشته، قابل تعقیب است.»
در همین زمینه، روزنامه «لثارات»، نویسندۀ مقاله را طرف خطاب قرار داد و نوشت «ظاهراً باز هم آقایان جوانفکر و کلهر فراموش کرده‌اند که ارباب آنها، جناب دکتر محمود احمدی‌نژاد چرا و چگونه به‌قدرت رسیده است. به‌خدا قسم بیش از 90درصد از رأی‌دهندگان به احمدی‌نژاد در سوم تیر 84 فقط به‌خاطر این که چادر سیاه از سر مادر و خواهر و همسر و دختر آنها درنیاید و حجاب مورد دلخواه مقام عظمای ولایت، یعنی همان حجاب برتر و چادر سیاه که حجاب مطلوب بی‌بی فاطمه زهرا بوده به‌عنوان پوشش رسمی زنان ایرانی در حوزه‌های عمومی و حریم عمومی و ادارات دولتی معرفی و تثبیت گردد و بی‌حجابی و بدحجابی برای همیشه از کف خیابان‌های پایتخت جمهوری اسلامی و دیگر استان‌ها و شهرستانها جمع شود، به احمدی‌نژاد رأی‌ دادند و از او حمایت کردند»!
در جنگ ایران و روس که به فتوای علما و علمداری آنان با هدف برافراشتن پرچم اسلام در بلاد نامسلمانان صورت گرفت و نتیجه‌اش نوشیدن جام زهر توسط خاقان جنّت‌مکان و تن‌سپردن به قرارداد ترکمانچای بود، وقتی عباس‌میرزا نایب‌السلطنه احساس کرد قوایش را از دست داده است و اگر کمک فوری به  او نرسد مقاومتش درهم خواهد شکست، با عجله نامه‌ای به پدرش نوشت و آن را به پسرش شجاع‌السلطنه سپرد و سفارش کرد سریعاً به تهران برساند.
شجاع‌السلطنه فاصلۀ تبریز ـ تهران را با اسب سه‌روزه طی کرد و تنگ غروب به تهران رسید و بی آن که لباس خود را عوض کند، با همان لباس و سر و روی گردآلود به قصر سلطنتی رفت و اجازۀ شرفیابی طلبید.
در آن زمان، پوشاندن گوشها در زیر کلاه جزو رسوم و آداب محسوب می‌شد و البته کلاه از سر برداشتن نیز رسم نبود. فتحعلی‌شاه، نوۀ خود را به حضور پذیرفت و پس از خواندن نامۀ عباس‌میرزا، به‌فکر فرو رفت و چون سر برداشت متوجه شد گوش‌های شجاع‌السلطنه از زیر کلاه بیرون افتاده است. با خشم بر سر او فریاد زد که مگر نمی‌دانی وقتی شرفیاب می‌شوی باید گوشهایت زیر کلاه پنهان باشد؟!
شجاع‌السلطنه گوشها را زیر کلاه برد ولی نتوانست طاقت بیاورد و ساکت بماند. تعظیمی کرد و گفت: اما با رفتن گوشهای من زیر کلاه، عباس میرزا و لشکریانش از چنگ دشمن نجات پیدا نمی‌کنند!
 منبع: کیهان،احمد احرار

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر