علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی میگوید مسایل سوریه و فلسطین نه به همسایگان آنها مربوط است نه به جامعه جهانی، نه سازمان ملل متحد و شورای امنیت و نه به تشکیلات دیگری مانند اتحادیه اروپا، شورای همکاریهای خلیج فارس، اتحادیه عرب، دبیرخانه کنفرانس اسلامی و نه هیچ مرجع معتبر و آدم حسابی دیگری. ولی فقیه خیال میکند چون موشک و اورانیوم غنیشده دارد پس گردن کلفت و یکهبزن منطقه هم هست و هر تصمیمی بدون موافقت او گرفته شود مردود است. وی در حالی مانند باجگیرهای قدیمی پکه زیاد میگوید که جمهوری اسلامی نه همسایه فلسطینیهاست، نه عرب است، نه سُنی مذهب. در واقع نه سر پیاز است و نه ته پیاز. فقط پرروست و وقیح و نخود هر آش و در عین حال از اینکه در امور جاری منطقه بهبازی گرفته نمیشود عصبانی است. و با تحریک گروههای افراطی و ناسازگار و حقوق بگیر دنبال بهم ریختن محله، گل آلودن کردن آب، جلوگیری از سر و سامان گرفتن فلسطینیها و بهرهبرداری از اوضاع بلبشوست. سران رژیم ایران میگویند مشکلات سوریه و فلسطینیها و حتی در «اشل» وسیعتر، مشکلات همۀ دنیا به دست آنها رفع شدنی است و در حال حاضر نیز سرگرم میانجیگیری میان ناراضیان سوری و حکومت بشار اسد هستند! حال معلوم نیست حکومتی که تا خرخره در باتلاق اختلاس و کشمکشها و اختلافات داخلی گرفتار است و توانایی اداره امور روزمرۀ خود را ندارد چگونه میخواهد مسایل منطقه و جهان را حل و فصل کند. حقیقت قضیه این است که رهبر جمهوری اسلامی و همکارانش نه نگران مردم سوریه هستند و نه علاقمند به حل مسأله فلسطین. رژیم ایران ثابت کرده است در این سالها نه خیر مردم ایران را خواسته و نه هیچ ملت دیگری را. دست اندرکاران حکومت ولایت فقیه تنها و تنها در اندیشه بقای خویش به هر قیمت و غارت و چپاول و انتقال پول به خارجاند چون میدانند شمارش معکوس رژیمهای سرکوبگر مدتی است آغاز شده و بههمین دلیل نیز این روزها شاهد اختلاسهای نجومی و فرار مقامات (دزدان) انقلابی با محاسن اسلامی به غرب هستیم. این تازه مواردی است که به دلایلی رو شده والاّ انواع دیگر سارقین انقلابی را طی این سالها در اینجا و آنجا دیدهایم و از انتقال پولهای بزرگ از ایران توسط انقلابیون(!) از طریق کشورهای واسطه خبر داریم. خامنهای و احمدینژاد همیشه ادعا کردهاند بهمحض خروج نیروهای خارجی از افغانستان و عراق، آرامش به این کشورها باز میگردد و با اعتقاد به این که دشمنِ دشمن من دوست من است، با هر شخص یا گروه آدمکش و خرابکار خواه طالبان باشد یا القاعده یا گروه حقانی برای برهم زدن آرامش مردم و منطقه، حاضر به معامله و مصالحه هستند. اما آنچه باعث میشود جمهوری اسلامی بر روی ملت ایران پنجه بکشد نداشتن پایگاه مردمی مانند بیشتر حکومتهای ساقط شده یا در حال سقوط در آفریقا و خاورمیانه است. شرایط ایدهآل برای ولی فقیه و رژیم او این است که جامعه جهانی و سازمانهای مسؤول بینالمللی کاری به کارش نداشته باشند تا با ساختن تجهیزات جنگی و سلاح هستهای و ایجاد رعب و وحشت در هیأت ژاندارم منطقه، همسایگان خود را بترساند و از دیگران نیز زهرچشم بگیرد و مطمئن شود که صدای عربدههای فرامنطقهایاش که این روزها به آن میبالد! واشنگتن و لندن و پاریس را به لرزه در میآورد. لاوروف وزیر خارجه روسیه اخیراً در گفتگویی با فرید ذکریا تحلیلگر سیاسی تلویزیون سی.ان.ان درباره رابطه و رفتار جمهوری اسلامی با جهان آزاد و مسایل هستهای آن گفت اگر رژیم ایران مطمئن شود آمریکا و اروپا به دنبال تغییر رژیم جمهوری اسلامی نیستند، در همۀ زمینهها از جمله مسایل هستهای حاضر به همکاری و مذاکره است بهعبارت دیگر لاوروف که سالهاست به عنوان وزیر خارجه بزرگترین همسایه ایران با سیاستهای جمهوری اسلامی آشناست، از وحشت رژیم ایران از فروپاشی به خوبی آگاه است و جیغهای بنفش و تهدیدهای سران جمهوری اسلامی را تلاشی پیشدستانه برای فرار از سقوط میداند. علی خامنهای در اجلاس فلسطین که چند روز پیش در تهران برپا شده بود گفت تقسیم سرزمینهای فلسطینی به دو دولت مردود است. او گفت: ما پیشنهاد نمیکنیم اعراب وارد یک جنگ کلاسیک شده یا یهودیان به دریا ریخته شوند. ما خواهان برگذاری رفراندوم در سرزمینهای فلسطینی هستیم البته با شرکت ساکنان یهودی، مسلمان و مسیحی آن، نه مهاجرانی که از نقاط دیگر به منطقه آمدهاند. خامنهای جمال عبدالناصر، انورالسادات و برخی دیگر از رهبران حال و گذشته جهان عرب را خائن خواند و به کشورهای مسلمان که با اسرائیل رابطه دارند حمله کرد و گفت: طرح تشکیل دو دولت که لباس حقبهجانب سازمان ملل را به آن پوشاندهاند نباید عملی شود. وی چند ماه پیش در یک سخنرانی گفته بود: دولت محمود عباس قانونی نیست و باید برود در حالی که در اجلاس تهران خالد مشعل سخنگوی حماس از محمود عباس و تلاش او برای تبدیل دولت موقت فلسطین به کشور تمجید و تقدیر کرد. رهبر جمهوری اسلامی چندروز پیش از این نیز پیام مفصلی برای کشورهای منطقه بهویژه مصریها فرستاد و به آنها توصیه کرد چه بکنند و چه نکنند. و همانطور که انتظار میرفت از سخنان ولی فقیه در مصر و سوریه و جاهای دیگر استقبال نشد و سکوت مردم مصر در قبال شعارهای تکراری خامنهای به شعر معروف «برو این دام بر مرغ دگر نه» تعبیر شده است. این پیامها و سخنرانیهای «هکر»مانند را باید آخرین تلاشهای رژیم بهمنظور ویروس پراکنی و اختلاف بینداز و حکومت کن رهبر و یارانش دانست. جمهوری اسلامی اظهار نظر مقامات کشورها، سازمان ملل متحد، حقوق بشر و عفو بینالملل و دیگران را دخالت در امور داخلی خود میداند اما به خود اجازه میدهد به رهبران دیگر کشورها و مسؤولان سازمانهای بینالمللی درس مدیریت بدهد، به آنها توهین کند و انتظار داشته باشد تغییر ساختار سازمان ملل متحد را هم به او بسپارند. ولی فقیه تنها راه حل تشکیل کشور فلسطین را رفراندوم دانسته است اما سالهاست زیر بار برگذاری رفراندوم در ایران و تعیین نوع حکومت از سوی مردم نمیرود. خامنهای و یاران او به ترکیه قدرتمند که با اتکا به انتخابات سالم و حکومت سکولار و دمکراسی قابل قبول این روزها به محبوبترین دولت منطقه تبدیل شده حسادت میورزند و از بابت سخنان رجب اردوغان نخست وزیر پرتلاش آن بهویژه انتقادات مداوم و تندش به بشار اسد بهخاطر سرکوب مردم سوریه و اعمال تحریم بر دولت دمشق بهشدت عصبانی هستند. منوچهر متکی وزیر پیشین خارجه جمهوری اسلامی اخیراً در مصاحبهای بهخاطر برگذاری اجلاس مخالفان رژیم اسد در ترکیه، رهبران این کشور را به باد انتقاد گرفت. این در حالی است که در این سالها بارها از این گونه اجتماعات و جلسات در ایران برپا شده است. اجلاس یهودیان مخالف صهیونیسم، اجلاس سران حماس، اجلاس حزبالله لبنان و حتی اجلاس گروهها و سازمانهای آزادیبخش که در عملیات تروریستی در سراسر جهان نقش داشته و دارند و در کنار آن به انیس نقاش تروریست معروف، قاتل آمریکایی دکتر طباطبایی، قاتلین دکتر شرفکندی و گروگانگیرهای لبنانی هم پناه داده است. منوچهر متکی که چهار سال بهعنوان سفیر در ترکیه کار و زندگی کرده علاقه و ارادت فوقالعاده مردم ترکیه را به مصطفی کمال آتاتورک بانی ترکیه نوین به چشم دیده است، در این مصاحبه با کمال خباثت گفته است ترکها آتاتورک را دوست ندارند. متکی همچنین اظهار تعجب کرده که چرا اردوغان آدمکشی بشار اسد را در سوریه تقبیح نموده و خواستار استعفای او شده است. در 32 سال گذشته بازداشت، شکنجه و اعدام مخالفان برای دست اندرکاران رژیم ایران آنقدر عادی شده و بطوری قبح این جنایتها از بین رفته است که متکی از واکنش اردوغان در قبال کشتار مردم سوریه به دست اسد تعجب میکند. و اما علت اصلی کلافگی منوچهر متکی فقط این نیست که چرا اردوغان به بشار اسد میگوید وقت آن رسیده که سلطنت را رها کند و کشور را بهدست آزادیخواهان و طرفداران دمکراسی بسپارد. دلیل عصبانیت وی از رهبران ترکیه روی برگرداندن آنان بطور کلی از دیکتاتوریهای سرکوبگر منطقه از جمله سوریه و ایران و سوءاستفاده از احساسات مذهبی مردم عامی در این کشورها و نگاه داشتن آنها در تاریکی و تحمیل خفقان و سانسور با هدف ادامه تسلط و دیکتاتوری است. ترکیه این حق را به خود میدهد که از ملتهایی که جان خود را برای رهایی از حکومتهای بیرحم و خشن کف دست گذاشتهاند حمایت کند همانند آنچه که مردم شیردل سوریه در چند ماه گذشته بدون ترس از ماشین سرکوب اسد با شجاعتی بینظیر انجام دادهاند. متکی راه و روش جدید ترکیه را یک تغییر موضع ناگهانی دانسته که کمکهای مالی عربستان سعودی پشت سر آن است. وی گفته است قطر و ترکیه و عربستان باید در مورد مواضع خود به مسلمانان توضیح دهند یعنی اینکه طرفداران آزادی و دمکراسی باید به حکمرانان جبار و خونخوار مانند ولی فقیه توضیح بدهند که چرا با حکومت ضد انسانی آنها همصدایی نمیکنند. در این میان و در شرایطی که جمهوری اسلامی از ترکیه و عربستان سعودی دو کشور با نفوذ و قدرتمند منطقه توضیح میخواهد. سازمان القاعده به محمود احمدینژاد به دلیل اینکه در سالهای اخیر در سخنرانیهایش در مجمع عمومی سازمان ملل متحد ماجرای یازده سپتامبر را کار خود آمریکا دانسته به شدت انتقاد کرده و برای رئیس جمهوری اسلامی پیام فرستاده است که شاهکار ما را در مورد انفجار برجهای دوقلو در نیویورک به پای این و آن نگذارید و در این باره خیالپردازی نکنید و واقعبین باشید و به این دلیل که خود عرضۀ چنین کاری را نداشتهاید زحمت ما را هدر ندهید. القاعده با این پیام احمدینژاد را خلع سلاح کرده است چون در 7 سال گذشته رئیس جمهوری اسلامی با انگشت گذاشتن روی دو مسأله، انکار هولوکاست و ماجرای 11 سپتامبر برای خود دکان باز کرده بود که هم سوژه رسانههای بینالمللی شد و هم اینکه بهخاطر ایجاد سر و صدای تبلیغاتی با بیان این دروغها مورد تشویق ولی فقیه و آخوندهای حکومتی قرار گرفت اما این بار پس از تکرار همان ادعاهای کلیشهای در آمریکا و بازگشت به ایران کسی برای او کف نزد. اوضاع جمهوری اسلامی انسان را به یاد فیلمهای وسترن آمریکایی میاندازد که شخصیت منفور، ناخلف و ششلول بند فیلم که در سراسر فیلم آدم میکشت و در ایران بهعنوان «آدم بدۀ» ماجرا شناخته میشد، در دقایق پایانی داستان در قلعهای در محاصره مردمی که علیه او بپا خاسته بودند قرار میگرفت و سرانجام با اصابت هزاران گلوله بدنش آبکش میشد. این سرنوشت در انتظار ولی فقیه و دیگر مسؤولان رژیم و آخوندهای دولتی نیز خواهد بود. در آن لحظات همسایگان ایران گوشهای خود را میگیرند تا صدای کمکخواهی «آدم بده» و یاران او را نشنوند. نوشته:محمدرضا حمیدی کیهان آنلاین | |
۱۳۹۰ مهر ۲۲, جمعه
دزدان انقلابی با محاسن اسلامی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر